در آغوش میگیرمت
روی برگ های زرد و خشکِ پاییز
قدم میزنیم
دستت را کمی فشار میدهم..
به رسمِ دوست داشتنِ همیشگی ام
تو حرف میزنی و من..
.
.
باز هم مادرم!
همیشه مرا
بد موقع از #خواب بیدار میکند...
@asheghanehaye_fatima
#مریم_قهرمانلو
روی برگ های زرد و خشکِ پاییز
قدم میزنیم
دستت را کمی فشار میدهم..
به رسمِ دوست داشتنِ همیشگی ام
تو حرف میزنی و من..
.
.
باز هم مادرم!
همیشه مرا
بد موقع از #خواب بیدار میکند...
@asheghanehaye_fatima
#مریم_قهرمانلو
@asheghanehaye_fatima
🔸 #خواب_بیدار
گرچه با یادش، همه شب،
تا سحرگاهانِ نیلی فام،
بیدارم؛
گاهگاهی نیز،
وقتی چشم بر هم میگذارم،
خوابهای روشنی دارم،
عین هشیاری!
آنچنان روشن که من در خواب،
دمبهدم با خویش میگویم که:
بیداریست، بیداریست، بیداری!
◻️
اینک، اما در سحرگاهی،
چنین از روشنی سرشار،
پیش چشمِ این همه بیدار،
آیا خواب میبینم؟
این منم، همراه او؟
بازو به بازو،
مستِ مست از عشق، از امید؟
رویِ راهی تار و پودش نور،
که از این سوی دریا،
رفته تا دروازهی خورشید؟
◻️
ای زمان، ای آسمان، ای کوه، ای دریا!
خواب یا بیدار،
جاودانی باد این رویای رنگینم!
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #مروارید_مهر
🔸 #خواب_بیدار
گرچه با یادش، همه شب،
تا سحرگاهانِ نیلی فام،
بیدارم؛
گاهگاهی نیز،
وقتی چشم بر هم میگذارم،
خوابهای روشنی دارم،
عین هشیاری!
آنچنان روشن که من در خواب،
دمبهدم با خویش میگویم که:
بیداریست، بیداریست، بیداری!
◻️
اینک، اما در سحرگاهی،
چنین از روشنی سرشار،
پیش چشمِ این همه بیدار،
آیا خواب میبینم؟
این منم، همراه او؟
بازو به بازو،
مستِ مست از عشق، از امید؟
رویِ راهی تار و پودش نور،
که از این سوی دریا،
رفته تا دروازهی خورشید؟
◻️
ای زمان، ای آسمان، ای کوه، ای دریا!
خواب یا بیدار،
جاودانی باد این رویای رنگینم!
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #مروارید_مهر