🎼●آهنگ انگلیسی: «معجزهها»
"Miracles"
🎙●خواننده: #جون_بایز | Joan Baez | آمریکا، ۱۹۴۱ |
🔺ترانه و آهنگ: #جون_بایز
●●برگردان: #مانی_مظاهری
معجزهها همینجور رخ میدن و رخ میدن
امروزم خورشید از شرق طلوع کرد
برای هزارمین بار، بیدار شدم، نشستم و آه کشیدم
با سپیده که داشت شب رو میشکست
غمها میتونن حالاحالاها موندگار باشن
و از دلشون
یه آواز متفاوت بلند شه
منام اینجا کنار دریا و خورشید میشینم
گوش به زنگ تا اون آواز متفاوت سر برسه
تا اون آواز متفاوت سر برسه
حتمن که نباید سیاهپوست باشی تا بلوز بخونی
تا اونجایی که من میدونم فقط و فقط باید غمگین باشی
همه بندهی هوای نفسشونن
جوانی هم فقط یه مشق بود
یه نگاه به دور و برت بندازی میفهمی
همه یه ذره نقش دارن، توی بدبختیشون
توی بدبختیشون
واسهت آواز میخونم
به محض اینکه صدام گرم شه
وقتی که توو اوجی، توو اوجی
اما وقتی که خسته و خرابی
دیگه چارهای نداری
این زمستون، بارونی در کار نیست
بوتهی مانزانیتا یادم انداخت
که ما توو مضیقه زندگی کردیم
که اقیانوس به چشممون خوب میآد
یه سال یا بیشتره که طعم عشق رو نچشیدم
چون بهونهگیر شدم
و با بزرگ شدنام، زندگی هم برام سخت شده
از بوتههای تشنهی مانزانیتا بپرس
نمیتونی با یه درخت سرو پیوند بخوری، یه سرو آزاد
یه سرو آزاد
حال و روزم مث دریا داره تغییر میکنه
هزار تا چیز هست
که دوست دارم باشم
با همون حال میشینم توی آفتاب
گوش به زنگ که اون آواز متفاوت سر برسه
تا اون آواز متفاوت سر برسه
واسهت آواز میخونم
بهمحضاینکه صدام گرم شه
وقتی که توو اوجی، توو اوجی
اما وقتی که خسته و خرابی
دیگه چارهای نداری
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎