عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram


🎼●آهنگ انگلیسی: «آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست»
"She Used to Love Me a Lot"

🎙●خواننده:
#جانی_کش | Johnny Cash | آمریکا، ۲۰۰۳–۱۹۳۲ |

●●برگردان: #فائزه_پورپيغمبر

I saw her through the window today
She was sittin' in the Silver Spoon cafe
I started to keep going
But something made me stop
She used to love me a lot
امروز او را از پنجره دیدم
که در کافه‌ی قاشق نقره‌ای نشسته بود
خواستم به راه خود ادامه دهم
اما چیزی مانع من می‌شد
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

She looked lonely and I knew the cure
Old memories would win her heart for sure
I thought I'd walk on in
And I give it my best shot
She used to love me a lot
به نظر می‌رسید که تنهاست و من هم چاره‌ی کار را می‌دانستم
خاطرات قدیمی‌مان می‌توانست باری دیگر قلب او را برباید
پیش خود فکر کردم که چطور است داخل شوم
و شانس‌ام را امتحان کنم
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

I sat down beside her and she smiled
She said where have you been it's been awhile
She was glad to see me
I could almost read her thoughts
She used to love me a lot
در کنارش نشستم و او لب‌خند زد
به من گفت که کجا بودی در تمام این مدت
از دیدن‌ام خوش‌‌حال‌ شده بود
می‌توانستم تا جایی فکرش را بخوانم
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

She used to love me with a love that wouldn't die
Looking at her now I can't believe I said good-bye
It would only take a minute to turn back the clock
She used to love me a lot
با چنان عشقی دوست‌ام می‌داشت که محال بود از بین رود
نگاه‌اش می‌کردم اما باورم نمی‌شد که روزی با او خداحافظی کردم
تنها یک دقیقه نیاز بود تا زمان را به عقب برگردانم
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

I remember how good it was back then
And I said it's not to late to start again
We could spend a night together
Take up where we left off
She used to love me a lot
به یاد دارم که آن‌وقت‌ها چه روزهای خوبی بودند
پیش خود فکر کردم که خیلی هم برای شروعی دوباره دیر نیست
می‌توانستیم یک شب را کنار هم سر کنیم و
از آن‌جایی که ناتمام بود دوباره ادامه‌اش دهیم
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

But I panicked as she turned to walk away
As she went out the door I heard her say
Yes I'm in need of something
But it's something you ain't got
But I used to love you a lot
اما ترسیدم وقتی از جایش بلند می‌شد
وقتی به سمت در می‌رفت، گفت
آری نیاز دارم به چیزی
اما آن چیزی نیست که در نزد تو باشد
اما یک زمانی خیلی خاطرت را می‌خواستم

I thought she loved me with a love that wouldn't die
Looking at her now I can't believe she said good-bye
She just left me standing there, I've never been so shocked
She used to love me a lot
She used to love me a lot
She used to love me a lot, she used to love me a lot, she used to love me a lot
پیش خود فکر می‌کردم با چنان عشقی دوست‌ام می‌داشت که محال بود از بین رود
نگاه‌اش می‌کردم اما باورم نمی‌شد داشت با من خداحافظی می‌کرد
همان‌طور که ایستاده بودم ترک‌ام کرد، هرگز چنان به خود نلرزیده بودم
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست
آخر او یک زمانی خیلی خاطرم را می‌خواست

@asheghanehaye_fatima