@asheghanehaye_fatima
دیگر همانند گذشته دلتنگت نمیشوم!
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست،
چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهایِ نیامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت،مرا تیره کرده است.
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام،
و اگر کسی حالم را بپرسد، تنها میگویم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم، من را میترساند!
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی دیگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اینکه از حال و روزت باخبر باشم، دیگر برایم مهم نیست!
بعضی وقتها به یادت میافتم
با خود میگویم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آیا به نبودنت عادت کردهام؟
از خیالِ بودنت گذشتهام؟
مضطربم
اگر عاشق کسی دیگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را نخواهم بخشید!
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
دیگر همانند گذشته دلتنگت نمیشوم!
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست،
چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهایِ نیامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت،مرا تیره کرده است.
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام،
و اگر کسی حالم را بپرسد، تنها میگویم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم، من را میترساند!
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی دیگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اینکه از حال و روزت باخبر باشم، دیگر برایم مهم نیست!
بعضی وقتها به یادت میافتم
با خود میگویم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آیا به نبودنت عادت کردهام؟
از خیالِ بودنت گذشتهام؟
مضطربم
اگر عاشق کسی دیگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را نخواهم بخشید!
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
@asheghanehaye_fatima
دیگر همانند گذشته دلتنگت نمیشوم!
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست،
چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهایِ نیامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت،مرا تیره کرده است.
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام،
و اگر کسی حالم را بپرسد، تنها میگویم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم، من را میترساند!
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی دیگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اینکه از حال و روزت باخبر باشم، دیگر برایم مهم نیست!
بعضی وقتها به یادت میافتم
با خود میگویم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آیا به نبودنت عادت کردهام؟
از خیالِ بودنت گذشتهام؟
مضطربم
اگر عاشق کسی دیگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را نخواهم بخشید!
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
دیگر همانند گذشته دلتنگت نمیشوم!
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست،
چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهایِ نیامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت،مرا تیره کرده است.
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام،
و اگر کسی حالم را بپرسد، تنها میگویم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم، من را میترساند!
دیگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی دیگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اینکه از حال و روزت باخبر باشم، دیگر برایم مهم نیست!
بعضی وقتها به یادت میافتم
با خود میگویم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آیا به نبودنت عادت کردهام؟
از خیالِ بودنت گذشتهام؟
مضطربم
اگر عاشق کسی دیگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را نخواهم بخشید!
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
@asheghanehaye_fatima
دیگر همانند گذشته دلتنگ ات نمی شوم
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمی کنم
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاری ست ، چشمانم پُر نمی شود
تقویم روزهای نیامدنت را هم دور انداخته ام
کمی خسته ام ، کمی شکسته
کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفته ام
تنها خوبم هایی روی زبانم چسبانده ام
مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظه ام سر می زنم
و نمی توانم چهره ات را به خاطر بیاورم ، من را می ترساند
دیگر آمدنت را انتظار نمی کشم
حتی دیگر از خواسته ام برای آمدنت گذشته ام
اینکه از حال و روزت باخبر باشم ، دیگر برایم مهم نیست
بعضی وقتها به یادت می افتم
با خود می گویم : به من چه؟
درد من برای من کافی ست
آیا به نبودنت عادت کرده ام؟
از خیال بودنت گذشته ام؟
مضطربم
یا اگر عاشق کسی دیگر شوم؟
باور کن آن روز تا عمر دارم تو را نخواهم بخشید
#اوزدمیر_آصف
#باشد_برای_بعد...
دیگر همانند گذشته دلتنگ ات نمی شوم
حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمی کنم
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاری ست ، چشمانم پُر نمی شود
تقویم روزهای نیامدنت را هم دور انداخته ام
کمی خسته ام ، کمی شکسته
کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفته ام
تنها خوبم هایی روی زبانم چسبانده ام
مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظه ام سر می زنم
و نمی توانم چهره ات را به خاطر بیاورم ، من را می ترساند
دیگر آمدنت را انتظار نمی کشم
حتی دیگر از خواسته ام برای آمدنت گذشته ام
اینکه از حال و روزت باخبر باشم ، دیگر برایم مهم نیست
بعضی وقتها به یادت می افتم
با خود می گویم : به من چه؟
درد من برای من کافی ست
آیا به نبودنت عادت کرده ام؟
از خیال بودنت گذشته ام؟
مضطربم
یا اگر عاشق کسی دیگر شوم؟
باور کن آن روز تا عمر دارم تو را نخواهم بخشید
#اوزدمیر_آصف
#باشد_برای_بعد...
@asheghanehaye_fatima
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست ، چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهای نیامدنت را هم دور انداختهام
کمی خستهام ، کمی شکسته
کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام
تنها خوبمهایی روی زبانم چسباندهام
مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم ، من را میترساند
#اوزدمیر_آصف
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست ، چشمانم پُر نمیشود
تقویم روزهای نیامدنت را هم دور انداختهام
کمی خستهام ، کمی شکسته
کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفتهام
تنها خوبمهایی روی زبانم چسباندهام
مضطربم
فراموش کردن تو علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظهام سر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بیاورم ، من را میترساند
#اوزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima
برای من
باز بگذار
درهای شهری را
که در آن
زندگی میکنی
چیزهایی که برای تو خواهمگفت
تنها با سخن گفتن از آنها
به اتمام نمیرسد
سالهاست
از زندگی من
لحظه هایی را دزدیدهای
که تمامشان
با نامِ تو یکی شده بودند
برای من باز بگذار
درهای شهری را
که در آن زندگی میکنی
تا آنجا دلتنگِ شهرهای دیگر باشم
این خانهها، این کوچهها و این میدان
برای ما دو کافی نیست.
#اوزدمیر_آصف
برای من
باز بگذار
درهای شهری را
که در آن
زندگی میکنی
چیزهایی که برای تو خواهمگفت
تنها با سخن گفتن از آنها
به اتمام نمیرسد
سالهاست
از زندگی من
لحظه هایی را دزدیدهای
که تمامشان
با نامِ تو یکی شده بودند
برای من باز بگذار
درهای شهری را
که در آن زندگی میکنی
تا آنجا دلتنگِ شهرهای دیگر باشم
این خانهها، این کوچهها و این میدان
برای ما دو کافی نیست.
#اوزدمیر_آصف
تو را در نوشتههایام
تو را در نقاشیهایام
تو را در ترانههایام
و تو را در حرفهایام
پنهان خواهم کرد - باور کن! -
تو خواهی ماند و کسی نخواهد دانست
و کسی تو را نخواهد دید
و تو در چشمهای من زندگی خواهی کرد
گرمای تابناک دوست داشتن را
تو خواهی دید و خواهی شنید
و تو خواهی خوابید و بیدار خواهی شد
نگاه خواهی کرد،
روزهایی که میآیند
به روزهایی که رفتهاند
شباهتی ندارند
و تو غوطهور خواهی شد
دریافتنِ هر دوست داشتنی
گذران یک زندگیست
سپری خواهی کرد
تو را زندگی خواهم کرد - قابل فهم نیست -
زندگی خواهم کرد در چشمهایام
و در چشمهایام تو را پنهان خواهم کرد
یک روز
برای فهمیدنِ کاملِ همهچیز
خواهی نگریست
من چشمهایام را خواهم بست
و تو درخواهی یافت.
■●شاعر: #اوزدمیر_آساف | #اوزدمیر_آصف | Özdemir Asaf | ترکیه |
■●برگردان: #ابوالفضل_پاشا
@asheghanehaye_fatima
تو را در نوشتههایام
تو را در نقاشیهایام
تو را در ترانههایام
و تو را در حرفهایام
پنهان خواهم کرد - باور کن! -
تو خواهی ماند و کسی نخواهد دانست
و کسی تو را نخواهد دید
و تو در چشمهای من زندگی خواهی کرد
گرمای تابناک دوست داشتن را
تو خواهی دید و خواهی شنید
و تو خواهی خوابید و بیدار خواهی شد
نگاه خواهی کرد،
روزهایی که میآیند
به روزهایی که رفتهاند
شباهتی ندارند
و تو غوطهور خواهی شد
دریافتنِ هر دوست داشتنی
گذران یک زندگیست
سپری خواهی کرد
تو را زندگی خواهم کرد - قابل فهم نیست -
زندگی خواهم کرد در چشمهایام
و در چشمهایام تو را پنهان خواهم کرد
یک روز
برای فهمیدنِ کاملِ همهچیز
خواهی نگریست
من چشمهایام را خواهم بست
و تو درخواهی یافت.
■●شاعر: #اوزدمیر_آساف | #اوزدمیر_آصف | Özdemir Asaf | ترکیه |
■●برگردان: #ابوالفضل_پاشا
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
تو را در نوشتههایم
تو را در نقاشیهایم
تو را در ترانههایم
و تو را در حرفهایم
پنهان خواهم کرد - باور کن! -
تو خواهی ماند و کسی نخواهد دانست
و کسی تو را نخواهد دید
و تو در چشمهای من زندگی خواهی کرد
گرمای تابناک دوست داشتن را
تو خواهی دید و خواهی شنید
و تو خواهی خوابید و بیدار خواهی شد
نگاه خواهی کرد،
روزهایی که میآیند
به روزهایی که رفتهاند
شباهتی ندارند
و تو غوطهور خواهی شد
دریافتنِ هر دوست داشتنی
گذران یک زندگیست
سپری خواهی کرد
تو را زندگی خواهم کرد -
قابل فهم نیست -
زندگی خواهم کرد در چشمهایم
و در چشمهایم تو را پنهان خواهم کرد
یک روز
برای فهمیدنِ کاملِ همهچیز
خواهی نگریست
من چشمهایم را خواهم بست
و تو درخواهی یافت.
#اوزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima
تو را در نقاشیهایم
تو را در ترانههایم
و تو را در حرفهایم
پنهان خواهم کرد - باور کن! -
تو خواهی ماند و کسی نخواهد دانست
و کسی تو را نخواهد دید
و تو در چشمهای من زندگی خواهی کرد
گرمای تابناک دوست داشتن را
تو خواهی دید و خواهی شنید
و تو خواهی خوابید و بیدار خواهی شد
نگاه خواهی کرد،
روزهایی که میآیند
به روزهایی که رفتهاند
شباهتی ندارند
و تو غوطهور خواهی شد
دریافتنِ هر دوست داشتنی
گذران یک زندگیست
سپری خواهی کرد
تو را زندگی خواهم کرد -
قابل فهم نیست -
زندگی خواهم کرد در چشمهایم
و در چشمهایم تو را پنهان خواهم کرد
یک روز
برای فهمیدنِ کاملِ همهچیز
خواهی نگریست
من چشمهایم را خواهم بست
و تو درخواهی یافت.
#اوزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
بیهوده مگو کیستی
منم، من
چنان منی آمده بر درگاهت
که سراپا توست...
Kim o, deme boşuna...
benim, ben.
Öyle bir ben ki gelen kapına;
Başdan_ başa sen...
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #علیرضا_شعبانی
بیهوده مگو کیستی
منم، من
چنان منی آمده بر درگاهت
که سراپا توست...
Kim o, deme boşuna...
benim, ben.
Öyle bir ben ki gelen kapına;
Başdan_ başa sen...
#اوزدمیر_آصف
برگردان: #علیرضا_شعبانی
آدمِ تنها، نه آمدن دارد
و نه رفتن
او همیشه میماند...
#اوزدمیر_آصف
برگردان:حانیه محبزادگان
@asheghanehaye_fatima
و نه رفتن
او همیشه میماند...
#اوزدمیر_آصف
برگردان:حانیه محبزادگان
@asheghanehaye_fatima