عاشقانه های فاطیما
806 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


دلتنگی شبیه تو نیست
گاه و بیگاه در می زند
هر جا دلش خواست می نشیند
و با حسادت عجیبی
درباره تو حرف می زند .. !

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



دست به دست می شوم
مانند گنجشک بی جانی
میان بچه های همسایه
کدام دست پنجره ات را بست
که شیشه ها را ندیدم.😔





#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



با من از رفتن نگو
با من که همیشه
به آمدنت فکر کرده ام

با این نگاه سرد
مرا به سیاهی شب نسپار
منی که هر صبح
با آفتاب چشم ات
طلوع کرده ام

اینطور بی مقدمه
از من جدا نشو
از من که نمی دانم
بعد از رفتن ات
چطور می توان
به زندگی برگشت

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



شب به خیر می گوییم و بیدار می مانیم
در بستر مشترکی که مربوط به هیچ کداممان نیست.....
ساعت روی دیوار سکوت را نمی شناسد
چنان که دستهای تو تن مــــــرا.....
مشتاقانه به دستبندی فکر می کنی
که زیر پیراهنها پنهان کرده ای
مایوسانه به دختری فکر می کنم
که دستهایت را به او می سپاری...

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



با من از رفتن نگو
با من که همیشه
به آمدنت فکر کرده ام

با این نگاه سرد
مرا به سیاهی شب نسپار
منی که هر صبح
با آفتاب چشم ات
طلوع کرده ام

اینطور بی مقدمه
از من جدا نشو
از من که نمی دانم
بعد از رفتن ات
چطور می توان
به زندگی برگشت

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



چرا فکر کردم
این حرفها
قلب تو را نرم می کند

مگر کوهها
با وزش باد
تکان می خورند؟

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima




مخمور و غمزده
روی سکو می نشینم
و روح عریان ام
پله های زیر زمین را
یکی یکی
بالا می آید

حکایتی است
هر بار که به هم می رسیم
ترکهای تازه ای
روی پوست ام می روید
و فکر می کنم
مگر من چند وجب ام؟


#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima



بنشین و برای من نامه ای بنویس
از خودت بگو
چیزهایی که گمان می کنی
فراموش کرده ای
ولی هنوز
به آنها فکر می کنی

از روزمرگی هایت
هر اتفاق کوچکی
که قلب بزرگت را به درد می آورد
و همراه تو
به رختخواب می آید

از چین و چروکهای صورتت
سفیدی موهایت
از گریه هایی
که زیر دوش آب گرم
شسته می شوند
و دور از چشم نزدیکانت
به فاضلاب می ریزند

#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima






دست به دست می شوم
مانند گنجشک بی جانی
میان بچه های همسایه
کدام دست پنجره ات را بست
که شیشه ها را ندیدم




#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima




شب به خیر می گوییم و بیدار می مانیم
در بستر مشترکی
که مربوط به هیچ کداممان نیست

ساعت روی دیوار
سکوت را نمی شناسد
چنان که دستهای تو
تن مرا

مشتاقانه
به دستبندی فکر می کنی
که زیر پیراهنها پنهان کرده ای
مایوسانه
به دختری فکر می کنم
که دستهایت را
به او می سپاری




#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima


چشمم به راه نیست، امیدی نمانده است
عشق ات مرا به مرز تباهی کشانده است


#آرزو_نوری
@asheghanehaye_fatima




چرا فکر کردم
این حرفها
قلب تو را نرم می کند

مگر کوهها
با وزش باد
تکان می خورند؟

#آرزو_نوری
از گندمزارها که می گذرم
دست ام به خوشه هاست
دلم با تو

از خیابان که می گذرم
یاد تو با من است
چشم ام به چراغ راهنما

راه که می روم با منی
کندتر از من قدم برمی داری
زودتر از من
به خانه می رسی

#آرزو_نوری
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima