■ایکاش بتوانم انتظار بکشم
تنها نه اینکه تو را ببینم
که ایکاش رؤیای تو را از گل بیاکنم
هم آفتاب میداند و هم ماه
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
در دورهیی که قلب را عشق لقب میدهند
چه طلسمی در این باغ وجود دارد
تابستانِ تو در دشت و صحرا
و زمستانِ تو در کوه میگذرد
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
اگر مرگ در چشمهای من رنگ ببازد
اگر ضمیرِ من از سطرهای شعر پر شود
و اگر نه روز باقی بمانَد نه سال
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
■شاعر: #فاضل_حسنی_داغلارجا (فاضیل_حوسنو_داعلارجا) [ Fazıl Hüsnü Dağlarca | ترکیه، ۲۰۰۸-۱۹۱۴ ]
■برگردان #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: #عاشقانههای_زمینی |
نشر: #سرزمین_اهورایی | چ اول ۱۳۹۸ |
@asheghanehaye_fatima
تنها نه اینکه تو را ببینم
که ایکاش رؤیای تو را از گل بیاکنم
هم آفتاب میداند و هم ماه
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
در دورهیی که قلب را عشق لقب میدهند
چه طلسمی در این باغ وجود دارد
تابستانِ تو در دشت و صحرا
و زمستانِ تو در کوه میگذرد
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
اگر مرگ در چشمهای من رنگ ببازد
اگر ضمیرِ من از سطرهای شعر پر شود
و اگر نه روز باقی بمانَد نه سال
ایکاش که من بتوانم در انتظارِ تو باشم.
■شاعر: #فاضل_حسنی_داغلارجا (فاضیل_حوسنو_داعلارجا) [ Fazıl Hüsnü Dağlarca | ترکیه، ۲۰۰۸-۱۹۱۴ ]
■برگردان #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: #عاشقانههای_زمینی |
نشر: #سرزمین_اهورایی | چ اول ۱۳۹۸ |
@asheghanehaye_fatima
گیسوانِ تو شبیه است به شب؛ امّا نه
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد...
#فاضل_نظری
@asheghanehaye_fatima
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد...
#فاضل_نظری
@asheghanehaye_fatima