عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
.

...محبوب من
نمی‌شود نان را از انقلاب
ظلم را از آنان
تو را از من
و
امید را از ما
جدا کرد:
_ امید
امید محبوب من
امیدِ زیبا
همان که شبی بر در می‌کوبد
می‌خندد
و خواهد گفت: دیگر روز است...

#علی_رسولی


◾️دیوار نوشت:

هرچه می خواهی برایم از انقلاب٬ از آزادی و از جنگ بگو
سپس مرا ببوس!

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


نمی‌شود
ماهِ افتاده بر دریا را
از امواج، از توفان
جدا کرد.

نمی‌شود
زیبایی را از چشمان تو
گل را از کوهستان
و دلتنگی را از من
جدا کرد،

نمی‌شود
فریاد را از لب
باران را از کوچه
درخت را از برگ
و پاییز را از درخت
جدا کرد.

محبوب من
نمی‌شود نان را از انقلاب
ظلم را از آنان
تو را از من
و
امید را از ما
جدا کرد:
_ امید
امید محبوب من
امیدِ زیبا
همان که شبی بر در می‌کوبد
می‌خندد
و خواهد گفت: دیگر روز است...


#علی_رسولی
@asheghanehaye_fatima


❑سولماز

سولماز
قرار بود شعری شوم برای تو
اما خدا لهجه ها را ممنوع کرد
و من میان کلمات زخمی شدم.
لبهایت اعدامیِ کدام جمعه است
با کدام لهجه گریه کنیم.

سولماز
قرار بود
گردنبندی آبی باشم
شبانه از کوچه بگذری
و پستان هایت سردی من را به یاد آورند
اما مردی بودم تا حجابِ افغانستانِ تنت
توهم زنی بی پنجره.

سولماز
قرار بود
عریان آغوشت کنم
بپوسند منبرها
بپوسند خدایان و کتاب های مقدس.
سولماز
اکنون پیغمبری شدم
که هر شب از سلاخی تنت باز می گردد.

سولماز
خونین تر از دیروز
در سرزمین ممنوع ها
من ممنوع ترینم
بغدادی سیاه
_آنگاه که آسمان می خواند_
در جمجمه ام ریخته است
چادر داغت را بپوش
تا خدای درونم تجاوزگر شود...

علی رسولی

#علی_رسولی
@asheghanehaye_fatima


❑راز

دختر زیبا
تو نه شاعری، نه نقاش
من هر دو .

اما
چه کسی می‌داند
چشمانت هر شب
شعرها را دزدکی تقدیمم می‌کنند
چه کسی می‌داند
انگشتان توست
که نقاشی هایم را می‌کشند.

اکنون از روزی می‌ترسم
که چشم و انگشتانت
این راز را فاش کنند
به خیابان، کوچه و دنیا بگویند:
این مرد نه شاعر است
نه نقاش.



■شیرکو بیکس
■ترجمه: #علی_رسولی

#شیرکو_بیکس
@asheghanehaye_fatima

❑در غیاب آزادی

اگر انسان نباشد
گُل چیست؟
هرچند زیبا
هرچند خوش‌بو.

اگر زن نباشد
زندگانی چیست؟
هزار سال هم زندگی کرده باشم.
نوای موسیقی در خانه اگر نپیچید
«شنیدن»...چرا باشد؟

اگر شعر وجود را نلرزاند
اگر در خیال چراغِ خویش نیفروزد
هر ازگاهی تکانت ندهد
بگو... چرا باید نوشت!

در غیابِ آزادی
گُل
زن و موسیقی به چه معنی‌ست؟
شعر
و خود زندگانی...چیست؟

■شیرکو بیکس
■ترجمه: #علی_رسولی
#شعر
#شیرکو_بیکس
@asheghanehaye_fatima



نمی‌شود
ماهِ افتاده بر دریا را
از امواج، از توفان
جدا کرد.

نمی‌شود
زیبایی را از چشمان تو
گل را از کوهستان
و دلتنگی را از من
جدا کرد...

نمی‌شود
فریاد را از لب
باران را از کوچه
درخت را از برگ
و پاییز را از درخت
جدا کرد.

محبوب من
نمی‌شود نان را از انقلاب
ظلم را از آنان
تو را از من
و
امید را از ما
جدا کرد:
_ امید
امید محبوب من
امیدِ زیبا
همان که شبی بر در می‌کوبد
می‌خندد
و خواهد گفت: دیگر روز است...

ناممکن|علی رسولی

#شعر #علی_رسولی
@asheghanehaye_fatima




تو نباشی
آب شدن برف‌ها را فراموش می‌کنم
نمی‌دانم آلاله‌ها چه رنگی‌اند.
باران را فراموش می‌کنم
نوشاخه‌های تاک را
و چکه‌ها را که گاه در چشمانم
و گاه آواره در ابرهایند.

تو نباشی
سرخ را فراموش می‌کنم.
زرد را فراموش می‌کنم
که گاه رنگ دشواری نان
و گاه رنگ روبانی‌ست که میان گیسوانت داری.

تو نباشی درناها را فراموش می‌کنم
نمی‌دانم از کدام سو می‌آیند
و به کجا می‌روند.
دریا و آبی‌ها را
فراموش می‌کنم.
مه را فراموش می‌کنم
که گاه من در آن گم می‌شوم
و گاه تپه‌های بابونه.

تو نباشی یک فصل کم خواهم داشت
یک سال دیرتر به دیار آفتابگردان‌ها می‌رسم
و یک عمر تنها خواهم ماند.

تو نباشی
سرخ را فراموش می‌کنم
که گاه بر تن زخمی توست
و گاه نقش بسته بر پرچمِ دست‌هایمان…




#علی_رسولی
...محبوب من
نمی‌شود نان را از انقلاب
ظلم را از آنان
تو را از من
و
امید را از ما
جدا کرد:
_ امید
امید محبوب من
امیدِ زیبا
همان که شبی بر در می‌کوبد
می‌خندد
و خواهد گفت: دیگر روز است...


#علی_رسولی 
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima