عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




عشق‌، هدیه‌ است‌.
جان‌دارُ مجسّم‌!
حادث‌ می‌شودُ
تحمیلش‌ نمی‌توان‌ کرد.
قلب‌ را لب‌ریز می‌کند.
با عقل‌ فهمیده‌ نمی‌شودُ
به‌ چنگ‌ نمی‌آید.
مقدّری‌ست‌ که‌ همه‌ چیز را
دگرگون‌ می‌سازد.

عشق‌، هدیه‌ است‌.
تُردترین‌ُ گران‌مندترین‌ِ هَر زندگی‌.
دوست‌ داشتن‌ُ
دوست‌ داشته‌ شُدن‌
وَ از نو شناختن‌ِ هر روز.

#مارگوت_بیکل


@asheghanehaye_fatima

اگر جزء سوم عشق، یعنی احترام وجود نداشته باشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطه‌جویی و میل به تملک دیگری سقوط می‌کند. منظور از احترام ترس و وحشت نیست؛ بلکه توانایی درک طرف، آن‌چنان که وی هست، و آگاهی از فردیت بی‌همتای اوست. احترام یعنی علاقه به این مطلب که دیگری، آن‌طور که هست، باید رشد کند و شکوفا شود. بدین‌ترتیب، در آنجا که احترام هست، استثمار وجود ندارد. من می‌خواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من. اگر من شخص دیگری را دوست دارم، با او آن‌چنان که هست، نه مانند چیزی برای استفاده خودم یا آنچه احتیاجات من طلب می‌کند احساس وحدت می‌کنم. واضح است که احترام آن‌گاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم؛ یعنی آن‌گاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بی‌مددِ عصا راه بروم، آن‌گاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم. احترام تنها بر پایه‌ی آزادی بنا می‌شود: به مصداق یک سرود فرانسوی، «عشق فرزند آزادی است.» نه ازآنِ سلطه‌جویی.
رعایت احترام دیگری بدون شناختن او میسر نیست، اگر دلسوزی و احساس مسئولیت را دانش رهمنون نباشد هر دوی آنها کور خواهند بود، دانش نیز اگر به وسیله‌ی علاقه برانگیخته نشود خالی و میان تهی است. دانش درجات بسیار دارد، دانشی که زاده عشق است، سطحی نیست، بلکه تا عمق وجود رسوخ می‌کند. چنین دانشی فقط وقتی میسر است که من بتوانم بر علاقه‌ی به خودم فایق آیم و دیگری را، چنانکه هست ببینم. مثلا، من ممکن است بدانم که فلان کس تندخو است، گرچه این را آشکارا نشان نداده باشد، ولی ممکن است او را باز هم عمیق‌تر از این بشناسم در این صورت می‌فهمم که او مضطرب و نگران است، احساس تنهایی می‌کند، یا احساس گناه می‌کند. بدین‌ترتیب درمیابم که اوقات تلخی و عصبانیت او معلول چیزی عمیق‌تر است. در نتیجه او را فردی نگران و ناراحت می‌بینم، یعنی انسانی که رنج می‌کشد، نه آدمی که بدخو و عصبانی است.


هنر عشق ورزیدن
#اریک_فروم
ترجمه:پوری سلطانی

•••


هر آنچه را که به سختی
در دست‌هایت نگاه داشته‌ای
هر آنچه را که به سختی
به آن عشق می‌ورزی
هر آنچه را که اکنون به سختی
از آن توست
رها کن ای مونس من
تا به‌ راستی از آن تو باشد...


#یانیس_ریتسوس
•••


پس از سفرهای بسیار و
عبور از فراز و فرود امواج این دریای توفان‌خیز
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم
بادبان برچینم
پارو وانهم
سکان رها کنم
به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو بگیرم
آغوشت را بازیابم
استواری امن زمین را زیر پای خویش…

پنجه درافکنده‌ایم با دست‌های‌مان
به جای رهاشدن
سنگین سنگین بر دوش می‌کشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردن‌شان!
عشق ما نیازمند رهایی‌ست نه تصاحب
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه…


#مارگوت_بیکل
ترجمه:محمد زرین‌بال؛ #احمد_شاملو
سكوت سرشار از ناگفته هاست..
احمد شاملو
شعر و دکلمه ...


شعر از : #مارگوت_بیکل

ترجمه : #احمد_شاملو و #محمد_زرین_بال

دکلمه : احمد شاملو

موسیقی : بابک بیات







برای تو و خویش
چشمانی آرزو می‌کنم
که چراغ‌ها و نشانه‌ها را
در ظلماتِ‌مان ببیند

گوشی که صداها و شناسه‌ها را
در بیهوشی‌مان بشنود


برای تو و خویش
روحی که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد

و زبانی که در صداقتِ خود
ما را از خاموشیِ خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزها
که در بَندِمان کشیده است
سخن بگوییم ...

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




گاه آرزو می کنم زورقی باشم برای تو
تا بدان‌جا برمت که می‌خواهی
زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری
زورقی که هیچ‌گاه واژگون نشود
به هر اندازه که ناآرام باشی
یا دریای زندگی‌ات متلاطم باشد
دریایی که درآن می‌رانی

گاه آرزو می‌کنم ای کاش
برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دست‌هایت را گرم کند
اشکه‌ایت را بخشکاند و خنده را به لبان‌ات باز آرد.
پرتو خورشیدی که اعماق تاریک وجودت را روشن کند
روزت را غرقه‌ی نور کند
یخ پیرامون‌ات را آب کند.





#مارگوت_بیکل
برگردان: #احمد_شاملو
دوری ، فاصله و فضای بینِ ماست
و تو این را نشان دادی
و ثابت کردی
نزدیک ، دور ، هر جایی هستی

و من باور می کنم ،
قلب می‌تواند برای این بتپد

یک بارِ دیگر در را باز کن
و دوباره در قلبِ من باش ...

ما تا اَبد با هم خواهیم بود

تو در قلبِ من ،
در پناه خواهی بود
و قلبِ من برای تو خواهد تپید
و خواهد تپید ...




@asheghanehaye_fatima



#مارگوت_بیکل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرواز اعتماد را
با یکدیگر تجربه کنیم
وگرنه می شکنیم
بال های دوستی مان را

#مارگوت_بیکل
#دیالوگ پدرخوانده


@asheghanehaye_fatima
تا آن هنگام که فصل آخر
در کتاب زندگی انسانی نوشته نشده
هر صفحه و هر تجربه ای مهیج است
همه چیز گشوده است و قابل تغییر
کسی که تنها
به فصل های قدیمی و ورق خورده ی کتاب بیاندیشد
نقطه اوج فصل آخر زندگی را
از دست می دهد ..!


👤 #مارگوت_بیکل
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
عشق می‌آفریند
عشق، زندگی می‌بخشد
زندگی، رنج به همراه دارد
رنج، دل‌شوره می‌آفریند؛
دل‌شوره، جرات می‌بخشد
جرات، اعتماد به همراه دارد
اعتماد، امید می‌آفریند؛
امید، زندگی می‌بخشد
زندگی، عشق می‌آفریند
عشق، عشق می‌آفریند.

#مارگوت_بیکل
• برگردان: احمدشاملو


@asheghanehaye_fatima
🔺شعری از مارگوت بیکل

Von den Sehnsüchten der Menschen
singt der Wind ein Lied
von den Träumen der Menschen
schweigt der Sternenhimmel
und jede Schneeflocke
gleicht einer nicht geweinten Träne
die vollkommene Stille
der wir uns nur noch ganz selten stellen
ist erfüllt
von ungesagten Worten
nicht gezeigten Gesten
verdrängten Liebeserklärungen
unausgesprochenen Verwundungen
in dieser vollkommenen Stille
liegt unsere Wirklichkeit verborgen
deine und meine.


🔺برگردانِ فارسی

دل‌تنگی‌های آدمی را باد ترانه‌ای می‌خواند
رؤیاهایش را آسمان پرستاره نادیده می‌گیرد
و هر دانه برفی به اشکی نریخته می‌ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق‌های نهان
و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

در این سکوت
حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو
و من.


🔺برگردانِ انگلیسی

Of the longings of the human
The wind sings a song
of the dreams of the people
silence of the night sky
and every snowflake
not like a weeping tear
the perfect silence
which we are only very rarely
is fulfilled
of unspoken words
not shown gestures
repressed love letters
unspoken wounds
in this perfect silence
our reality is hidden
yours and mine

#مارگوت_بیکل

برگردانِ فارسی: #احمد_شاملو

برگردانِ انگلیسی: #حمید_سلیمی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

روزت را درياب
با آن مدارا كن
اين روز از آنِ توست
بيست و چهار ساعت كامل
به قدر كفايت فرصت هست
تا روزي بزرگ شود
نگذار هم در پگاه فرو پژمُرَد

#مارگوت_بیکل
ترجمه: #احمد_شاملو
.
یخ آب می‌شود در روحِ من
در اندیشه‌هایم
بهار
حضورِ توست
بودنِ توست


#مارگوت_بیکل
برگردان: #احمد_شاملو


@asheghanehaye_fatima