@asheghanehaye_fatima
#زادروز_شاعر
سی ام شهریور
#فریدون_مشیری
شاعر و روزنامهنگار
فریدون مشیری در سی ام شهریور سال 1305 در یک خانواده اصیل و فرهیخته در تهران به دنیا آمد. جد پدری مشیری، ازصاحب منصبان سرشناس لشکری در حکومت نادرشاه افشار بود و پدربزرگ مادریش یکی از شاعران به نام در دوره ناصری به حساب می آمد .
با چنین پیشینه خانوادگی مشیری در کودکی پیش از رفتن به مدرسه با ادبیات کهن فارسی آشنایی کامل داشت، او بخشی از تحصیلات ابتدایی خود را تهران و بخشی دیگر را به دلیل کار پدرش در مشهد گذراند، اما در سال 1320 با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به همراه خانواده دوباره به تهران بازگشت و دوران متوسطه را در دبیرستان ادیب به اتمام رساند.
مشیری در سن هیجده سالگی با اینکه هنوز یک سال تا پایان تحصیلاتش باقی مانده بود، به استخدام وزارت پست و تلگراف آن زمان در آمد و مدت سی و سه سال در این وزارتخانه به کار مشغول بود.
مشیری از پانزده سالگی شعر می گفت و در سال 1323 اولین شعر او با نام" فردای ما "در روزنامه" ایران ما" به چاپ رسید، همین اتفاق آغازگر فعالیت های مطبوعاتی مشیری شد، او همزمان با کار در اداره پست و تحصیل، در مجلات مختلف ادبی نیز کار می کرد .
فریدون مشیری اولین مجموعه شعر خود را در سال 1334 با نام "تشنه طوفان "با مقدمه ای از "شهریار" و"علی دشتی "به چاپ رساند.خود مشیری در مورد اشعارش می گوید:" چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا،........."معروفترین شعر مشیری "کوچه "در سال 1339 در مجله "روشنفکر "به چاپ رسید.
مشیری علاوه بر شعر به موسیقی سنتی هم علاقه زیادی داشت و ردیف ها و گوشه های موسیقی را به خوبی می شناخت، به همین خاطر در بین سال های 1350 تا 1357 با برنامه "گل های تازه "رادیو ایران همکاری مستمری داشت.
در اواخر عمر مشیری، علی رغم نداشتن وضعیت جسمی مناسب در شب های شعر مختلفی که دوستدارنش در سراسر دنیا برایش ترتیب می دادند، شرکت می کرد و درآمد حاصل از این مراسم ها را، صرف امور خیریه می کرد.
سرانجام فریدون مشیری پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری در سوم آبان ماه سال 1379 در سن هفتاد و چهار سالگی در تهران درگذشت.
برخی از #آثار
تشنه طوفان، 1334
نایافته، 1337
ابر،1340
ابر و کوچه، 1345
بهار را باور کن، 1347
از خاموشی، 1356
مروارید مهر ، 1365
آه باران، 1367
از دیار آشتی، 1371
لحظه ها و احساس، 1374
آواز آن پرنده غمگین، 1378
نوایی هماهنگ باران (پس از مرگ)، 1384
#زادروز_شاعر
سی ام شهریور
#فریدون_مشیری
شاعر و روزنامهنگار
فریدون مشیری در سی ام شهریور سال 1305 در یک خانواده اصیل و فرهیخته در تهران به دنیا آمد. جد پدری مشیری، ازصاحب منصبان سرشناس لشکری در حکومت نادرشاه افشار بود و پدربزرگ مادریش یکی از شاعران به نام در دوره ناصری به حساب می آمد .
با چنین پیشینه خانوادگی مشیری در کودکی پیش از رفتن به مدرسه با ادبیات کهن فارسی آشنایی کامل داشت، او بخشی از تحصیلات ابتدایی خود را تهران و بخشی دیگر را به دلیل کار پدرش در مشهد گذراند، اما در سال 1320 با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به همراه خانواده دوباره به تهران بازگشت و دوران متوسطه را در دبیرستان ادیب به اتمام رساند.
مشیری در سن هیجده سالگی با اینکه هنوز یک سال تا پایان تحصیلاتش باقی مانده بود، به استخدام وزارت پست و تلگراف آن زمان در آمد و مدت سی و سه سال در این وزارتخانه به کار مشغول بود.
مشیری از پانزده سالگی شعر می گفت و در سال 1323 اولین شعر او با نام" فردای ما "در روزنامه" ایران ما" به چاپ رسید، همین اتفاق آغازگر فعالیت های مطبوعاتی مشیری شد، او همزمان با کار در اداره پست و تحصیل، در مجلات مختلف ادبی نیز کار می کرد .
فریدون مشیری اولین مجموعه شعر خود را در سال 1334 با نام "تشنه طوفان "با مقدمه ای از "شهریار" و"علی دشتی "به چاپ رساند.خود مشیری در مورد اشعارش می گوید:" چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا،........."معروفترین شعر مشیری "کوچه "در سال 1339 در مجله "روشنفکر "به چاپ رسید.
مشیری علاوه بر شعر به موسیقی سنتی هم علاقه زیادی داشت و ردیف ها و گوشه های موسیقی را به خوبی می شناخت، به همین خاطر در بین سال های 1350 تا 1357 با برنامه "گل های تازه "رادیو ایران همکاری مستمری داشت.
در اواخر عمر مشیری، علی رغم نداشتن وضعیت جسمی مناسب در شب های شعر مختلفی که دوستدارنش در سراسر دنیا برایش ترتیب می دادند، شرکت می کرد و درآمد حاصل از این مراسم ها را، صرف امور خیریه می کرد.
سرانجام فریدون مشیری پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری در سوم آبان ماه سال 1379 در سن هفتاد و چهار سالگی در تهران درگذشت.
برخی از #آثار
تشنه طوفان، 1334
نایافته، 1337
ابر،1340
ابر و کوچه، 1345
بهار را باور کن، 1347
از خاموشی، 1356
مروارید مهر ، 1365
آه باران، 1367
از دیار آشتی، 1371
لحظه ها و احساس، 1374
آواز آن پرنده غمگین، 1378
نوایی هماهنگ باران (پس از مرگ)، 1384
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پانزدهم مهرماه
#سهراب_سپهری
شاعر و نقاش
#زندگینامه
سهراب سپهری در پانزدهم مهر سال 1307 در یک خانواده ادب دوست و هنرمند به دنیا آمد،
او کودکی آرامی داشت و در دوران تحصیل همیشه یکی از شاگردان ممتاز بود.سهراب علاقه خاصی به نقاشی داشت و بعد از به پایان رساندن تکالیف مدرسه معمولا نقاشی می کشید.
سهراب در سال 1327 به تهران آمد و در دانشکده هنر های زیبا مشغول به تحصیل شد.ذوق و قریحه خاص او باعث شد، که تحت تاثیر اشعار نیما اولین مجموعه شعر خود را با نام "مرگ رنگ " را در سال 1330 به چاپ رساند.
سهراب به تدریج از سبک نیمای دور شد و توانست سبک منحصر به فردی برای سرودن اشعارش خلق کند، که از روحیه ی لطیف و نگاه انسان مدارانه او سرچشمه می گرفت. نقطه تکامل این سبک، مجموعه شعر "حجم سبز "می باشد.
روح جستجوگر سهراب در یک نقطه دوام نمی آورد و پیوسته به دنبال کشف تجربه های نو بود، در نتیجه او سفرهای بسیاری به کشورهای شرقی و غربی داشته و از فرهنگ و هنر آنها بهره ها برده است به عنوان مثال او در ژاپن هنر "حکاکی روی چوب "را آموخت و مدتی هم در پاریس به یادگیری "لیتوگرافی "مشغول بود.
او در کنار شعر، نقاش توانای نیز بود، که همچون شعرش درطراحی تابلوهایش سبک خاصی داشت و آثارش را در نمایشگاه های هنری داخلی و خارجی به نمایش می گذاشت.
سپهری پس از پایان تحصیلاتش در هنرستان های هنری مختلف تدریس می کرد و حتی مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی مشغول به کار بود، اما در سال1341 تمام مشاغل دولتی را کنار گذاشت و خود را وقف هنرش کرد.
در سال 1358 اولین نشانه های بیماری سرطان خون در او نمایان شد و سهراب برای معالجه به انگلستان رفت، اما بیماری او پیشرفته بود، در نتیجه پزشکان نتوانستند برای درمان او کار چندانی انجام دهند، پس به ایران بازگشت و سرانجام در اول اردیبهشت سال 1359 در تهران در سن پنجاه ویک سالگی درگذشت.
#آثار
مرگ رنگ، 1330
زندگی خواب ها، 1332
آوازافتاب، 1337
شرق اندوه،1340
صدای پای آب، 1344
مسافر، 1345
حجم سبز 1346
ما هیچ ما نگاه، 1353
هشت کتاب، (مجموعه کامل اشعار، که خود سهراب آنها را به صورت یک کتاب واحد در آورده) 1355
اتاق آبی، (به نثر که پس از مرگ سهراب منتشر شد) 1369
لیلا دلارستاقی
@asheghanehaye_fatima
#سهراب_سپهری
شاعر و نقاش
#زندگینامه
سهراب سپهری در پانزدهم مهر سال 1307 در یک خانواده ادب دوست و هنرمند به دنیا آمد،
او کودکی آرامی داشت و در دوران تحصیل همیشه یکی از شاگردان ممتاز بود.سهراب علاقه خاصی به نقاشی داشت و بعد از به پایان رساندن تکالیف مدرسه معمولا نقاشی می کشید.
سهراب در سال 1327 به تهران آمد و در دانشکده هنر های زیبا مشغول به تحصیل شد.ذوق و قریحه خاص او باعث شد، که تحت تاثیر اشعار نیما اولین مجموعه شعر خود را با نام "مرگ رنگ " را در سال 1330 به چاپ رساند.
سهراب به تدریج از سبک نیمای دور شد و توانست سبک منحصر به فردی برای سرودن اشعارش خلق کند، که از روحیه ی لطیف و نگاه انسان مدارانه او سرچشمه می گرفت. نقطه تکامل این سبک، مجموعه شعر "حجم سبز "می باشد.
روح جستجوگر سهراب در یک نقطه دوام نمی آورد و پیوسته به دنبال کشف تجربه های نو بود، در نتیجه او سفرهای بسیاری به کشورهای شرقی و غربی داشته و از فرهنگ و هنر آنها بهره ها برده است به عنوان مثال او در ژاپن هنر "حکاکی روی چوب "را آموخت و مدتی هم در پاریس به یادگیری "لیتوگرافی "مشغول بود.
او در کنار شعر، نقاش توانای نیز بود، که همچون شعرش درطراحی تابلوهایش سبک خاصی داشت و آثارش را در نمایشگاه های هنری داخلی و خارجی به نمایش می گذاشت.
سپهری پس از پایان تحصیلاتش در هنرستان های هنری مختلف تدریس می کرد و حتی مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی مشغول به کار بود، اما در سال1341 تمام مشاغل دولتی را کنار گذاشت و خود را وقف هنرش کرد.
در سال 1358 اولین نشانه های بیماری سرطان خون در او نمایان شد و سهراب برای معالجه به انگلستان رفت، اما بیماری او پیشرفته بود، در نتیجه پزشکان نتوانستند برای درمان او کار چندانی انجام دهند، پس به ایران بازگشت و سرانجام در اول اردیبهشت سال 1359 در تهران در سن پنجاه ویک سالگی درگذشت.
#آثار
مرگ رنگ، 1330
زندگی خواب ها، 1332
آوازافتاب، 1337
شرق اندوه،1340
صدای پای آب، 1344
مسافر، 1345
حجم سبز 1346
ما هیچ ما نگاه، 1353
هشت کتاب، (مجموعه کامل اشعار، که خود سهراب آنها را به صورت یک کتاب واحد در آورده) 1355
اتاق آبی، (به نثر که پس از مرگ سهراب منتشر شد) 1369
لیلا دلارستاقی
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@asheghanehaye_fatima
محمد رضا شفیعی کدکنی در نوزدهم مهرماه سال 1318 در "کدکن "که یکی از توابع شهرستان "تربیت حیدریه" است، در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشود. پدرش آخوند بود و از همان کودکی به تعلیم و تربیت پسرش همت گماشت، همچنین کدکنی علاوه بر آموزش های پدر در محضر درس، استادانی همچون" ادیب نیشابوری"و "شیخ هاشم قزوینی "حضور می یافت و از تعالیم آن در زمینه زبان و ادبیات عرب، فقه و منطق بهره می برد.
کدکنی هوش سرشار خود را از همان کودکی نشان داد و زمانی که تنها هفت سال داشت، تمام "الفیه ابن مالک" را از بر بود. او در نوجوانی با پیشنهاد دکتر علی اکبر فیاض درس در حوزه را رها کرد و در کنکور دانشگاه فردوسی مشهد نام نویسی کرد و در آن سال نفر اول آزمون شد.
شفیعی کدکنی در حین تحصیل در دانشگاه با چند تن از شاعران جوان و ادب دوست انجمن ادبی را در مشهد ایجاد کردند که به ترجمه و معرفی اشعار و کتب فرنگی می پرداختند، یکی از اعضای این انجمن دکتر علی شریعتی بود.
او پس از دریافت کارشناسی ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد و با توجه به اقداماتی که در زمینه فرهنگ و ادب فارسی انجام داده بود ،به دعوت استاد "بدیع الزمان فروزانفر "به دانشگاه تهران رفت و دوره لیسانس و دکترای خود را در این دانشگاه گذراند.
کدکنی سرودن شعر را از دهه چهل با با سرودن غزل و استفاده از تخلص" م.سرشک "آغاز کرد و اولین مجموعه شعرش را با نام "زمزمه ها "که دارای حال و هوای سبک هندی به همراه چاشنی سبک خراسانی بود در سال 1344 منتشر کرد،اما به تدریج از سبک نیمایی برای سرودن اشعارش استفاده کردو با انتشار مجموعه "کوچه باغ های نیشابور "در سال 1350 نام خود را به عنوان یک شاعر صاحب سبک تثبیت کرد. او اغلب در اشعارش از کنایه و عناصر خیال برای بیان مسایل اجتماعی بهره می گیرد.
کدکنی از سال 1360 به بعد، عمده فعالیت های خود را، به تصحیح متون کهن ادبی اختصاص داد ودلیل این کار را این گونه عنوان می کنند که، حرکت به سمت مدرنیته بدون آگاهی از سنت های گذشته دشوار است.
به جرات میتوان گفت که، شفیعی کدکنی یکی از بزرگترین دانش پژوهان در زمینه ادبیات فارسی است که در زمانه ی ما زندگی می کند.
به طوری کلی #آثار کدکنی به سه دسته عمده تقسیم می شوند:
مجموعه های شعر :
زمزمه های
در کوچه باغ های نیشابور
بوی جوی مولیان
مثل درخت در شب بارانی
مجموعه تصحیحات :
مختارنامه (عطار نیشابوری)
تاریخ نیشابور (حاکم نیشابوری)
غزلیات شمس تبریزی
مفلس کیمیافروش( انوری)
مجموعه نقد های ادبی :
با چراغ و آینه
شاعری در هجوم منتقدان
رستاخیز کلمات
جالات و مقامات م. امید
لیلا دلارستاقی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
محمد رضا شفیعی کدکنی در نوزدهم مهرماه سال 1318 در "کدکن "که یکی از توابع شهرستان "تربیت حیدریه" است، در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشود. پدرش آخوند بود و از همان کودکی به تعلیم و تربیت پسرش همت گماشت، همچنین کدکنی علاوه بر آموزش های پدر در محضر درس، استادانی همچون" ادیب نیشابوری"و "شیخ هاشم قزوینی "حضور می یافت و از تعالیم آن در زمینه زبان و ادبیات عرب، فقه و منطق بهره می برد.
کدکنی هوش سرشار خود را از همان کودکی نشان داد و زمانی که تنها هفت سال داشت، تمام "الفیه ابن مالک" را از بر بود. او در نوجوانی با پیشنهاد دکتر علی اکبر فیاض درس در حوزه را رها کرد و در کنکور دانشگاه فردوسی مشهد نام نویسی کرد و در آن سال نفر اول آزمون شد.
شفیعی کدکنی در حین تحصیل در دانشگاه با چند تن از شاعران جوان و ادب دوست انجمن ادبی را در مشهد ایجاد کردند که به ترجمه و معرفی اشعار و کتب فرنگی می پرداختند، یکی از اعضای این انجمن دکتر علی شریعتی بود.
او پس از دریافت کارشناسی ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد و با توجه به اقداماتی که در زمینه فرهنگ و ادب فارسی انجام داده بود ،به دعوت استاد "بدیع الزمان فروزانفر "به دانشگاه تهران رفت و دوره لیسانس و دکترای خود را در این دانشگاه گذراند.
کدکنی سرودن شعر را از دهه چهل با با سرودن غزل و استفاده از تخلص" م.سرشک "آغاز کرد و اولین مجموعه شعرش را با نام "زمزمه ها "که دارای حال و هوای سبک هندی به همراه چاشنی سبک خراسانی بود در سال 1344 منتشر کرد،اما به تدریج از سبک نیمایی برای سرودن اشعارش استفاده کردو با انتشار مجموعه "کوچه باغ های نیشابور "در سال 1350 نام خود را به عنوان یک شاعر صاحب سبک تثبیت کرد. او اغلب در اشعارش از کنایه و عناصر خیال برای بیان مسایل اجتماعی بهره می گیرد.
کدکنی از سال 1360 به بعد، عمده فعالیت های خود را، به تصحیح متون کهن ادبی اختصاص داد ودلیل این کار را این گونه عنوان می کنند که، حرکت به سمت مدرنیته بدون آگاهی از سنت های گذشته دشوار است.
به جرات میتوان گفت که، شفیعی کدکنی یکی از بزرگترین دانش پژوهان در زمینه ادبیات فارسی است که در زمانه ی ما زندگی می کند.
به طوری کلی #آثار کدکنی به سه دسته عمده تقسیم می شوند:
مجموعه های شعر :
زمزمه های
در کوچه باغ های نیشابور
بوی جوی مولیان
مثل درخت در شب بارانی
مجموعه تصحیحات :
مختارنامه (عطار نیشابوری)
تاریخ نیشابور (حاکم نیشابوری)
غزلیات شمس تبریزی
مفلس کیمیافروش( انوری)
مجموعه نقد های ادبی :
با چراغ و آینه
شاعری در هجوم منتقدان
رستاخیز کلمات
جالات و مقامات م. امید
لیلا دلارستاقی
@asheghanehaye_fatima