عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
☕️قطعه‌ای از کتاب

اگر می توانستم از اندیشیدن باز ایستم ، بهتر می شد! اندیشه
سخت ترین دردهاست.
اندیشه دائم کش می آید و مزه غریبی به جا می گذارد! و بعدش کلمات هستند در درون اندیشه ها! کلمات ناتمام ، اندیشه های بی پایان .
می اندیشم که وجود دارم! این احساس وجود داشتن چه مارپیچ دور و درازی ست.
نباید اندیشید . نمی خواهم بیندیشم . می اندیشم که نمی خواهم بیندیشم . نباید بیندیشم که نمی خواهم بیندیشم .! چه چرخه عبثی! همه آنچه که گفتم خود اندیشیدن است .

📕#تهوع

#ژان_پل_سارتر

@asheghanehaye_fatima
کانوریس: (بلند می‌شود و به طرف هانری می‌رود.)تو کم ادعا نیستی هانری.
هانری: چی؟
کانوریس: تو خودت، خودت را آزار می‌دهی برای این‌که کم ادعا نیستی. من فکر می‌کنم مدت‌هاست که ما مرده‌ایم. درست از آن موقعی که دیگر کاری از دست‌مان بر نیامد. الان برای‌مان فقط یک تکه کوچک، زندگی کاذب باقی مانده و آن همین چند ساعتی است که باید تلف کنیم.
تو غیر از وقت کشی و گپ زدن با بغل دستی‌هایت کار دیگری نمی‌توانی بکنی. بزن به سیم آخر هانری. فکرش را نکن. باید هم فکرش را نکنی چون این‌جا کاری از ما ساخته نیست. راحت باش. ما دیگر به حساب نمی‌آییم.
ما مرده‌های بی‌اهمیت هستیم(سکوت)
برای اولین مرتبه است که در زندگی به خودم اجازه می‌دهم بی‌فکر و خیال باشم.

#مردگان_بی‌کفن_و_دفن
#ژان_پل_سارتر

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچوقت برای فهمیده شدن فریاد نزنید!
آنکه شما را بفهمد ، صدای سکوتتان را بهتر میشنود...


سکوت لحظه‌ای است از زبان.
خاموش شدن لال شدن نیست،
سرپیچی از گفتن است؛
در نتیجه سکوت
گونه‌ای از سخن گفتن است!

#ژان_پل_سارتر
.@asheghanehaye_fatima
یوهانا: راه‌های مختلفی هست برای اینکه کسی را محبوس کنیم. بهترین راه آن است که ترتیبی بدهیم تا خودش خودش را محبوس کند.
لنی: چطور می‌توانیم؟
یوهانا: مرتب به او دروغ بگوییم.

گوشه‌نشینان آلتونا
#ژان‌_پل_سارتر

@asheghanehaye_fatima
دخترِ جوانِ مو بوری، پذیرفت به من در خانه درسِ خصوصی بدهد، بی آنکه مدیره اش بویی ببرند. او گاهی وقتها از املا گفتن دست می کشید تا با آه های عمیق دلتنگی اش را آرام کند: بهم می گفت که تا سرحدِّ مرگ خسته است، که در تنهاییِ دردناکی زندگی می کند، که برای داشتنِ #شوهرْ حاضر به پرداختنِ هر چیزی بوده، هرکی می خواهد باشد ...

وقتی شکایتهاش را به پدربزرگ گزارش می دادم، پدربزرگ ام می زد زیر خنده: او بسیار زشت تر از آن بود که مردی بخواهدش. من، نخندیدم: آیا می شد که کسی محکوم زاده شود؟

#ژان_پل_سارتر / کلمات



@asheghanehaye_fatima
زن ولگرد : اوه!
مرد ولگرد : [نیمه بیدار] ها!
زن : چه قشنگ!
مرد : چی؟
- ماه
- ماه که قشنگ نیست. همیشه آن را میبینم.
- قشنگ است، برای این که گرد است.
- به هر حال مال پولدارها است. ستاره ها هم همین طور. [دوباره میخوابد و به خواب میرود.]



#ژان_پل_سارتر 👤
#نکراسوف 📚

@asheghanehaye_fatima
سکوت لحظه ای است از زبان. خاموش شدن لال شدن نیست، سرپیچی از گفتن است. پس گونه ای سخن گفتن است...


#ژان_پل_سارتر

@asheghanehaye_fatima