This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در نگاهش نگاه میکردم،
در نگاهش دو گرگ پنهان بود
نیش تیز کنار ابروهاش
او هم از توله های آبان بود
با تو ام قاب عکس نارنجی
با تو ام زر قبای پاییزی
در نگاهت حضور مولانا است
پا رکاب دو شمس تبریزی!
توی چشمت دوباره ماهی ها
توی چشمت عمیق اقیانوس
توی چشمت همیشه دعوا بود
بین هر هشت دست اختاپوس
#شعر_خوانی
#تومور ۳
#علیرضا_آذر (شعر و دکلمه)
@asheghanehaye_fatima
در نگاهش دو گرگ پنهان بود
نیش تیز کنار ابروهاش
او هم از توله های آبان بود
با تو ام قاب عکس نارنجی
با تو ام زر قبای پاییزی
در نگاهت حضور مولانا است
پا رکاب دو شمس تبریزی!
توی چشمت دوباره ماهی ها
توی چشمت عمیق اقیانوس
توی چشمت همیشه دعوا بود
بین هر هشت دست اختاپوس
#شعر_خوانی
#تومور ۳
#علیرضا_آذر (شعر و دکلمه)
@asheghanehaye_fatima
آری...
هیجان زده از رویای خویش
می نویسم!
از واژگانی که می سرایند
واژگانی که عاشق می شوند
می بینند
می شنوند
و احساس می کنند
واژگانی آگاہ که رنج می برند
می نویسم از تو
که شکوہ بھاری
هر صبح
می شنوم پژواک نفس هایت را
و شبانگاہ
می نشینم به تماشایت
که چون ستارہ ای فرود می آیی...
#شعر
#محمد_آدم (شاعر مصری)
@asheghanehaye_fatima
هیجان زده از رویای خویش
می نویسم!
از واژگانی که می سرایند
واژگانی که عاشق می شوند
می بینند
می شنوند
و احساس می کنند
واژگانی آگاہ که رنج می برند
می نویسم از تو
که شکوہ بھاری
هر صبح
می شنوم پژواک نفس هایت را
و شبانگاہ
می نشینم به تماشایت
که چون ستارہ ای فرود می آیی...
#شعر
#محمد_آدم (شاعر مصری)
@asheghanehaye_fatima