@asheghanehaye_fatima
نامت را
آخرین نام خواهم کرد
وَ بَر لبانِ زخم بَرداشته
از انفجارِ یک خمپاره
جاری می سازم
اگر تزار شَوَم ،
بہ ملّتم فرمان خواهم داد
تصویرِ چهرهی کوچکت را
بَر سکه های طلا نقش کنَند
وَ در آنجا که جهان
در توندرا پژمرده می شود
وَ در آنجا که بادهای شمال
با شط به معامله مشغولَند ،
بَر زنجیرم نامِ لیلی را
حک میکنَم
وَ بَر زنجیرم
در ژرفنای تاریکی
حصارِ بوسه می گذارم
پس گوش فرا دهید
شما که فراموش کردهاید
آسمان آبی ست ،
شما که موهای تَنِتان
بِسانِ یک حیوان
سیخ شده :
عشقِ من
شاید که آخرین عشق است
عشقی به گَرمای آتشِ
گُلی مسلول
#ولادیمیر_مایاکوفسکی
#شما_فرستادید
نامت را
آخرین نام خواهم کرد
وَ بَر لبانِ زخم بَرداشته
از انفجارِ یک خمپاره
جاری می سازم
اگر تزار شَوَم ،
بہ ملّتم فرمان خواهم داد
تصویرِ چهرهی کوچکت را
بَر سکه های طلا نقش کنَند
وَ در آنجا که جهان
در توندرا پژمرده می شود
وَ در آنجا که بادهای شمال
با شط به معامله مشغولَند ،
بَر زنجیرم نامِ لیلی را
حک میکنَم
وَ بَر زنجیرم
در ژرفنای تاریکی
حصارِ بوسه می گذارم
پس گوش فرا دهید
شما که فراموش کردهاید
آسمان آبی ست ،
شما که موهای تَنِتان
بِسانِ یک حیوان
سیخ شده :
عشقِ من
شاید که آخرین عشق است
عشقی به گَرمای آتشِ
گُلی مسلول
#ولادیمیر_مایاکوفسکی
#شما_فرستادید
ماریا!
با برهنگیِ آزرم گریزت
با لرزهی پر دلهرهات
بیا
نزدیکم شو
بده
به من
معصومیتِ لبانت را
من و دلم هرگز نبودهایم با هم تا یک بهار
و در زندگیِ من
نبوده است
جز یکصد نوبهار
ماریا
«تیان»*
مراد شاعران است
اما
من
جسمم
سر تا پا
مَردَم
نمیخواهم جز جسمت
در طلبِ جسمت
مسیحیوار میگویم
خدایا
برسان روزیام را
قوتِ لایموتم را
ماریا
مال من شو!
ماریا
میترسم از یاد ببرم اسمت را
بهسان شاعران
که میترسند از یاد ببرند
آن کلمه را
که زاده شد از شکنجهی شب
آن کلمه را
که مینماید همتراز خدا
اما
همیشه به یاد خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه دوست خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه پاس خواهم داشت
جسمت را
بدانسان که سربازی
جنگش درهمشکسته
بیکس و بیمصرف
پاس میدارد
تنها پایِ بر جای ماندهاش را
#ولادیمیر_مایاکوفسکی
برگردان: #مدیا_کاشیگر
*تیان: (天) یکی از قدیمیترین اصطلاحات چینی برای «بهشت» و مفهومی کلیدی در اساطیر چین، فلسفهی چینی و ادیان سنتی چینیست.
@asheghanehaye_fatima
ماریا!
با برهنگیِ آزرم گریزت
با لرزهی پر دلهرهات
بیا
نزدیکم شو
بده
به من
معصومیتِ لبانت را
من و دلم هرگز نبودهایم با هم تا یک بهار
و در زندگیِ من
نبوده است
جز یکصد نوبهار
ماریا
«تیان»*
مراد شاعران است
اما
من
جسمم
سر تا پا
مَردَم
نمیخواهم جز جسمت
در طلبِ جسمت
مسیحیوار میگویم
خدایا
برسان روزیام را
قوتِ لایموتم را
ماریا
مال من شو!
ماریا
میترسم از یاد ببرم اسمت را
بهسان شاعران
که میترسند از یاد ببرند
آن کلمه را
که زاده شد از شکنجهی شب
آن کلمه را
که مینماید همتراز خدا
اما
همیشه به یاد خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه دوست خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه پاس خواهم داشت
جسمت را
بدانسان که سربازی
جنگش درهمشکسته
بیکس و بیمصرف
پاس میدارد
تنها پایِ بر جای ماندهاش را
#ولادیمیر_مایاکوفسکی
برگردان: #مدیا_کاشیگر
*تیان: (天) یکی از قدیمیترین اصطلاحات چینی برای «بهشت» و مفهومی کلیدی در اساطیر چین، فلسفهی چینی و ادیان سنتی چینیست.
@asheghanehaye_fatima