عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from Nafir " نَفیر
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد...

آه ای شب نزدیک
روحِ مرا بگیر و برایش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو... ؟

امان از سستی واژگانم
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتنم در تو
کیستی تو... ؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مُرد
اگر چشمانم در پیش‌گاهِ تو بایستند
در تلفظِ نامت
شهدی‌ست که دهانم نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌ خاطرِ تو... !

#سهام_الشعشاع
#از_شب_گسیخته
#طلوع_من
@na_fir
تو را به اندازه ی من آفریده اند
فرمان داده اند که کنارمن باشی
کسانی که این فرمان را نپذیرند
از بالای چشمانم خواهند افتاد
برای آفریدن تو
شکوفه و تابستان و خاک را بهم آمیخته اند
و الماسهای کمیابی را درون چشمانت گذاشته اند
که خیره می کند چشمها را
قرارشده درزبانت
چیزی جز عشق نباشد
وحتی مقرر شده در خوابهایم هم حضور داشته باشی
این را درون گوشم کسی نجوا کرد

#سهام_الشعشاع


@asheghanehaye_fatima
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد...

آه ای شب نزدیک
روحِ مرا بگیر و برایش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو... ؟

امان از سستی واژگانم
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتنم در تو
کیستی تو... ؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مُرد
اگر چشمانم در پیش‌گاهِ تو بایستند
در تلفظِ نامت
شهدی‌ست که دهانم نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌ خاطرِ تو... !

#سهام_الشعشاع



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



جهان هستی
و هیچ جهانی
چون تو نیست
آسمانِ هستی
و باران و شمیم...

تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدنِ دانه‌های باران

زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی...

از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو
بدل به خواب و رؤیا
و بیداری من شدی،
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمانم در پیشگاه تو بایستند...

در تلفظِ نامت
شهدی‌ست
که دهانم نمی‌شناسدش...

پس هرگز
به‌ دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطرِ تو!

سهام الشعاع | شاعر سوری
برگردان: سودابه مهیجی

#سهام_الشعشاع
#سودابه_مهیجی
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد

آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برای‌اش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رؤیای‌ تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو؟

امان از سستی واژگان‌ام
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتن‌ام در تو
کیستی تو؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطر تو!



#سهام_الشعشاع | سوریه |

برگردان: #سودابه_مهیجی
@asheghanehaye_fatima



به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد

آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برای‌اش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رؤیای‌ تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو؟

امان از سستی واژگان‌ام
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتن‌ام در تو
کیستی تو؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خ
اطر تو!



هام_الشعشاع | سوریه |

برگردان: #سودابه_مهیجی

@asheghanehaye_fatima
..

اشتیاق‌ام به تو
مرا به بی‌نهایت می رساند
و چون در اندیشه‌ام
سایه‌بان برمی‌افرازی
بدل به باران عشق می‌گردم
که اگر
مرا تکثیر کنی
صبح‌هنگام
شکوفه‌های باغ و بستان خواهم بود
و هرگاه
دستان‌ات آبی بر خاک بیفشاند 
قد می‌کشم...



#سهام_الشعشاع

@asheghanehaye_fatima
..

اشتیاقم به تو
مرا به بی‌نهایت می رساند
و چون در اندیشه‌ام
سایه‌بان برمی‌افرازی
بدل به باران عشق می‌گردم
که اگر
مرا تکثیر کنی
صبح‌هنگام
شکوفه‌های باغ و بستان خواهم بود
و هرگاه
دستانت آبی بر خاک بیفشاند 
قد می‌کشم...



#سهام_الشعشاع



@asheghanehaye_fatima

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطر تو!

#سهام_الشعشاع
برگردان: #سودابه_مهیجی



@asheghanehaye_fatima