This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"مطرب"
چون نیشم به خنده وازه
چون گلوم پُرِ آوازه،
فکرشم نمیکنی
چه رنجی میبرم
بعدِ اینهمه سال
که دردمو پنهون کردهم.
چون نیشم به خنده وازه
زاری جونمو نمیشنوی.
چون پاهام تو رقص چالاکه
نمیدونی که حسابم با زندگی
پاکه.
لنگستون هیوز - شاعر آمریکایی
برگردان: احمد شاملو
کتاب: همچون کوچهای بیانتها
نوازندگان گیتار: پیمان فخاریان و لیلی مرتضوی
ناشر صوتی: موسسه فرهنگی هنری ماهور
#لنگستون_هیوز
#احمد_شاملو
#بابک_بیات
#نشر_ماهور
@asheghanehaye_fatima
چون نیشم به خنده وازه
چون گلوم پُرِ آوازه،
فکرشم نمیکنی
چه رنجی میبرم
بعدِ اینهمه سال
که دردمو پنهون کردهم.
چون نیشم به خنده وازه
زاری جونمو نمیشنوی.
چون پاهام تو رقص چالاکه
نمیدونی که حسابم با زندگی
پاکه.
لنگستون هیوز - شاعر آمریکایی
برگردان: احمد شاملو
کتاب: همچون کوچهای بیانتها
نوازندگان گیتار: پیمان فخاریان و لیلی مرتضوی
ناشر صوتی: موسسه فرهنگی هنری ماهور
#لنگستون_هیوز
#احمد_شاملو
#بابک_بیات
#نشر_ماهور
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
❌ ایرادات نگارشی؛
استفاده از "ه" به جای کسره
یکی از ایرادات نگارشی که به تازگی شایع شده است و در فضای مجازی به وفور دیده میشود استفاده از حرف "ه" برای نشان دادن کسره است. با گسترش محاوره نویسی در فضای مجازی اعم از وبلاگها، چت، و پیام ها این مشکل نیز گسترش یافته است.
همان طور که می دانید در ترکیبهای صفت-موصوفی و همچنین ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه) بین دو کلمه یک کسره وجود دارد که آنها را به هم مرتبط می کند.
به عنوان مثال « کتاب ِ» خوب دارای یک کسره بین صفت و موصوف است و یا در ترکیب « کتاب ِ من » یک کسره وجود دارد که نشان دهنده ارتباط بین مضاف و مضاف الیه است.
در حالات خاصی ممکن است کسره تبدیل به "ی" و یا همزه شود. مانند صدای من و یا خانهء بزرگ. در حالات دیگر ترکیبهای توصیفی و اضافی فقط دارای کسره هستند.
اشتباهی که در این زمینه و در زبان نوشتار محاوره ای رایج شده است استفاده از حرف "ه" به جای کسره است.
به عنوان مثال : «قصده بدی داشت» یا «ماشینه من خراب شد»
البته این اشتباه ممکن است به این دلیل باشد که در ما در زبان محاوره ای مان به جای فعل "است" از صوت کسره یا صوت "ه" استفاده می کنیم. و به هنگام نوشتن، این فعل را به صورت حرف "ه" مینویسیم. به عنوان مثال «هوا خیلی سرده».
بنابراین لازم است این دقت را انجام دهیم که در هنگام نوشتن محاوره ای حرف "ه" را فقط به جای فعل به کار ببریم و در ترکیبهای صفتی و اضافی از آن اجتناب کنیم.
#ایرادات_نگارشی
#غلط_ننویسیم
#نشر_دهید
❌ ایرادات نگارشی؛
استفاده از "ه" به جای کسره
یکی از ایرادات نگارشی که به تازگی شایع شده است و در فضای مجازی به وفور دیده میشود استفاده از حرف "ه" برای نشان دادن کسره است. با گسترش محاوره نویسی در فضای مجازی اعم از وبلاگها، چت، و پیام ها این مشکل نیز گسترش یافته است.
همان طور که می دانید در ترکیبهای صفت-موصوفی و همچنین ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه) بین دو کلمه یک کسره وجود دارد که آنها را به هم مرتبط می کند.
به عنوان مثال « کتاب ِ» خوب دارای یک کسره بین صفت و موصوف است و یا در ترکیب « کتاب ِ من » یک کسره وجود دارد که نشان دهنده ارتباط بین مضاف و مضاف الیه است.
در حالات خاصی ممکن است کسره تبدیل به "ی" و یا همزه شود. مانند صدای من و یا خانهء بزرگ. در حالات دیگر ترکیبهای توصیفی و اضافی فقط دارای کسره هستند.
اشتباهی که در این زمینه و در زبان نوشتار محاوره ای رایج شده است استفاده از حرف "ه" به جای کسره است.
به عنوان مثال : «قصده بدی داشت» یا «ماشینه من خراب شد»
البته این اشتباه ممکن است به این دلیل باشد که در ما در زبان محاوره ای مان به جای فعل "است" از صوت کسره یا صوت "ه" استفاده می کنیم. و به هنگام نوشتن، این فعل را به صورت حرف "ه" مینویسیم. به عنوان مثال «هوا خیلی سرده».
بنابراین لازم است این دقت را انجام دهیم که در هنگام نوشتن محاوره ای حرف "ه" را فقط به جای فعل به کار ببریم و در ترکیبهای صفتی و اضافی از آن اجتناب کنیم.
#ایرادات_نگارشی
#غلط_ننویسیم
#نشر_دهید
@asheghanehaye_fatima
همانطور که یک عشق تمام میشود
این عشق هم تمام شد
مانند یک بیماری طولانی
همانند ترانهای که بیوقفه به آن گوش میسپارم
همانند فراموشی خیرهشدن به آسمان
نامه نوشتن به دوستان
آب دادن به گلها
تمام شد.
همانطور که یک عشق تمام میشود
این عشق هم تمام شد
چونان کودکی افلیجی که از نو راهرفتن میآموزد
باید به کوچه بزنم
آدرس جدیدی را برای دوستان بفرستم
باید پنجرهها را باز
کتابها را مرتب کنم
شاید نزدیک غروب بارانی بزند
شعرهای نیمهکاره را تمام کنم
شاعری بود که میگفت عشق تمام شد
و اینک تمام شد عشق
و درست همانطور تمام شد.
#احمد_تللی
کتاب #برای_عاشق_شدن_دیر_است_برای_مردن_زود (گزیده شعر مدرن ترکیه)
ترجمه #آیدین_روشن و #میراندا_میناس
#نشر_امرود
همانطور که یک عشق تمام میشود
این عشق هم تمام شد
مانند یک بیماری طولانی
همانند ترانهای که بیوقفه به آن گوش میسپارم
همانند فراموشی خیرهشدن به آسمان
نامه نوشتن به دوستان
آب دادن به گلها
تمام شد.
همانطور که یک عشق تمام میشود
این عشق هم تمام شد
چونان کودکی افلیجی که از نو راهرفتن میآموزد
باید به کوچه بزنم
آدرس جدیدی را برای دوستان بفرستم
باید پنجرهها را باز
کتابها را مرتب کنم
شاید نزدیک غروب بارانی بزند
شعرهای نیمهکاره را تمام کنم
شاعری بود که میگفت عشق تمام شد
و اینک تمام شد عشق
و درست همانطور تمام شد.
#احمد_تللی
کتاب #برای_عاشق_شدن_دیر_است_برای_مردن_زود (گزیده شعر مدرن ترکیه)
ترجمه #آیدین_روشن و #میراندا_میناس
#نشر_امرود
.
حسی در درون مادرها هست که درست و غلط را مشخص می کند؛ گویی آنها از آینده خبر دارند؛ گویی جام جهان نمایی در قلبشان دارند که ازهمه چیز باخبرشان می کند. گویی قطب نمایی در درونِ سینه ی خود دارند که مسیر فرزندانشان را نشان شان می دهد؛ که راه و بی راهه را به آنها می گوید. اگر دریایی در روبرویت باشد و حتی پاهایت تا زانو در آن غوطه ور باشد، وقتی مادر بگوید،نه این دریانیست؛ قطعا چیزی جز سراب نخواهد بود ؛واگر راه زیبا و بی خطری برایت چشم نوازی کند، وقتی مادر بگوید نه! بی شک بی راهه است؛
و من نمیدانم این حس را از کجا آورده اند مادرها، نه تنها من، که هیچ مردِ دیگری هم نخواهد دانست رازِ این شگفتی را.
گمان میکنم که زن با تولد هرفرزندش، هربار می میرد، ودر روح و جسم و کالبدِ آن فرزند؛ دوباره حلول می یابد وگرنه دلیل این همه دلشوره و اطمینان چیست؟
همین است که مادرها از تن و روح خودشان میگذرند؛ نگرانِ پیرشدن نیستند نگران چین و چروک هایی که برصورتشان نقش می بندد نیستند؛ چون می دانند که با تولد هرفرزند ، در کالبد آنان دوباره متولد میشوند، دوباره جوان می شوند و این گونه است که دراین جهان بزرگ، مادرها تنهاموجودات ِِجاودانه هستند و راز اکسیر جوانی را تنها آنها بلدند ...
.
.
رمان #بعد_از_ابر
#بابک_زمانی
#نشر_ایجاز
@asheghanehaye_fatima
حسی در درون مادرها هست که درست و غلط را مشخص می کند؛ گویی آنها از آینده خبر دارند؛ گویی جام جهان نمایی در قلبشان دارند که ازهمه چیز باخبرشان می کند. گویی قطب نمایی در درونِ سینه ی خود دارند که مسیر فرزندانشان را نشان شان می دهد؛ که راه و بی راهه را به آنها می گوید. اگر دریایی در روبرویت باشد و حتی پاهایت تا زانو در آن غوطه ور باشد، وقتی مادر بگوید،نه این دریانیست؛ قطعا چیزی جز سراب نخواهد بود ؛واگر راه زیبا و بی خطری برایت چشم نوازی کند، وقتی مادر بگوید نه! بی شک بی راهه است؛
و من نمیدانم این حس را از کجا آورده اند مادرها، نه تنها من، که هیچ مردِ دیگری هم نخواهد دانست رازِ این شگفتی را.
گمان میکنم که زن با تولد هرفرزندش، هربار می میرد، ودر روح و جسم و کالبدِ آن فرزند؛ دوباره حلول می یابد وگرنه دلیل این همه دلشوره و اطمینان چیست؟
همین است که مادرها از تن و روح خودشان میگذرند؛ نگرانِ پیرشدن نیستند نگران چین و چروک هایی که برصورتشان نقش می بندد نیستند؛ چون می دانند که با تولد هرفرزند ، در کالبد آنان دوباره متولد میشوند، دوباره جوان می شوند و این گونه است که دراین جهان بزرگ، مادرها تنهاموجودات ِِجاودانه هستند و راز اکسیر جوانی را تنها آنها بلدند ...
.
.
رمان #بعد_از_ابر
#بابک_زمانی
#نشر_ایجاز
@asheghanehaye_fatima