عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
در دلِ سنگ هم که باشی
بیرونت می کشم.
من
میکل آنژِ کوچکِ توأم ...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
.
Photo : Laura Makabresko
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



نامِ تو
فقط اتصالِ چند حرف ساده نیست.
نام تو
اتصالِ تیر و تخته های این خانه است.
نام تو محکم می کند دندان های شیریِ مرا
بر استخوانِ آرواره ام.
نام تو
مفصل های اسکلت من است.
نام تو
چند میخ محکم است
بر تابوت چوبیِ من ...


#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
@asheghanehaye_fatima

در انتظارِ تو آنقدر باران بارید
که گیاه روییده است بر تنم.

نگاه کن!
هر درختِ سَرو
مردی ست
که هنوز به انتظارِ معشوقه اش نشسته.
هر صخره
که خزه بسته است
یادبودِ یک قرار ملاقات است
و جنگل
سالنِ انتظارِ مسافرینِ چشم به راه...

آن درختِ سیب را ببین
که از اتوبوس پیاده می شود!
او زنی ست
که مردش را میان مسافرین پیدا نکرده است.

راستی مترو
هر روز چند نهالِ گیلاس را می بَرَد؟
چند الوارِ توت را می آورد؟

گندمزارِ بزرگی ست ترمینال.
می بینی‌اش؟


#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
@asheghanehaye_fatima



لبخند بزن
تا مردم نانِ کافی برای خوردن داشته باشند
و مردها صبح ها به تقلای چیزی
از خانه بیرون بزنند.
لبخند بزن تا برفِ سال پیش آب شود
و چاه ها از تشنگی در بیایند.
لبخند بزن
تا گرد و غبار فرو بنشیند
تا باران ببارد
تا آفتاب بزند
تا گندمِ بیشتری درو کنیم.
لبخند بزن تا گاوها شیر بیشتری بدهند
و هیزم کافی در انبارها ذخیره کنیم.
لبخند بزن
تا سربازها به خانه بازگردند
تا کولبرها در کوهستان گلوله نخورند
تا زنان آبستن، به آسودگی فارغ شوند
و صدای تنبورِ بیشتری شنیده شود.
لبخند بزن
تا انقلابیون از زندان آزاد شوند
تا دیوارها از شعارها خالی شوند
تا مین های خطوط مرزی خنثی شوند
تا اسلحه ها را به انبار بازگردانیم
تا پدرها برای مادرانمان گُل بخرند
تا پسرها بر زمین ها کار کنند
و دخترکان موهاشان را ببافند
.
لبخند بزن کشورِ من.
لبخندِ تو
سرودِ ملیِ ماست...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در اولین لحظه‌ی تابستان دوستت دارم
پیش از آنکه حتی کسی تقویم را ورق بزند
یا ساعت بفهمد عقربه‌هایش را در کدام فصل می‌چرخاند.
در اولین لحظه‌ی تابستان دوستت دارم
پیش از آنکه انجیر‌ها بر شاخه‌ها برسند
و زردآلوها زردتر شوند.
آری، در اولین لحظه‌ی تابستان دوستت دارم
پیش از آنکه اولین نسیم تابستانی
بر پرده‌ی سفید رنگِ اتاق بوزد
پیش از آنکه خورشید یادش بیاید که باید گرم‌تر بتابد
.
آری
درست پیش از آنکه مرغ مهاجر با خود بگوید
حالا، وقتِ بازگشتن به خانه است...


#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف

@asheghanehaye_fatima
اگر به تو نگویم «دوستت دارم»
مثل برگی بر زمین می‌افتی.
اگر به من نگویی «مراقب خودت باش»
دیگر زمین را بیل نمی‌زنم.
اگر نگویم «چقدر زیبایی»
دیگر سرمه نمی‌کشی بر چشمانت.
اگر عصرگاهان لباس را از تنم نگیری
و با آن لبخند جاودانه‌ات نگویی «خوش‌آمدی»
من دیگر مسیر آب را عوض می‌کنم
گوشه‌ای می‌نشینم
و می‌گذارم ملخ‌ها تمام مزرعه را بخورند.

چیزی به من بگو
تا بدانم همیشه به من می‌اندیشی؛
حتی اگر یک روز
مردانِ قبیله
از من برایت فقط اسلحه‌ام را بازگردانند
و چند دندانِ خرس...

#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

.
در انتظارِ تو آنقدر باران بارید
که گیاه روییده است بر تنم.

نگاه کن!
هر درختِ سَرو
مردی ست
که هنوز به انتظارِ معشوقه اش نشسته.
هر صخره
که خزه بسته است
یادبودِ یک قرار ملاقات است
و جنگل
سالنِ انتظارِ مسافرینِ چشم به راه...

آن درختِ سیب را ببین
که از اتوبوس پیاده می شود!
او زنی ست
که مردش را میان مسافرین پیدا نکرده است.

راستی مترو
هر روز چند نهالِ گیلاس را می بَرَد؟
چند الوارِ توت را می آورد؟

گندمزارِ بزرگی ست ترمینال.
می بینی‌اش؟
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف