Forwarded from اتچ بات
@asheghanehaye_fatima
.
#موقت
جامعهی دروغ. مملکت دروغگوها. به قولی حتی عسلها اصل نیستند. حتی زنبورهایمان هم از طبیعیترین شهدها، عسلِ مصنوعی تولید میکنند. کابینتِ طرحِ چوب، اجاقِ طرحِ فر، فرش ماشینی، همه چیز دروغ. همه ی دورِمان را دروغ گرفته؛ فونتِ نستعلیق، نئوپان، گل مصنوعی، گفتگوی تلگرامی، روکش طلا، عشق، توپ پلاستیکی، گلهای دامن و پیرهن و... همهی دنیا را دروغ گرفته.
#معین_دهاز
#آزاده_نامداری
#دروغ
.
#موقت
جامعهی دروغ. مملکت دروغگوها. به قولی حتی عسلها اصل نیستند. حتی زنبورهایمان هم از طبیعیترین شهدها، عسلِ مصنوعی تولید میکنند. کابینتِ طرحِ چوب، اجاقِ طرحِ فر، فرش ماشینی، همه چیز دروغ. همه ی دورِمان را دروغ گرفته؛ فونتِ نستعلیق، نئوپان، گل مصنوعی، گفتگوی تلگرامی، روکش طلا، عشق، توپ پلاستیکی، گلهای دامن و پیرهن و... همهی دنیا را دروغ گرفته.
#معین_دهاز
#آزاده_نامداری
#دروغ
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
" #نخستین_بار_که_دیدمش
#دروغ چرا ، نه وهمی در کار بود و نه یک رویا بافی . نه خسرو و شیرین بازی ! شبحی در کار نبود . درست یادم هست .
روی زمین ولو ، آب دماغش آویزان ، شیشه شیرش را در بغلش داشت . از روزهایی که به هزار مصیبت و عشق ، خودم را از شیر و پستانک گرفته بودند ، زمان کمی گذشته بود .( تا ۵ سالگی پستانکِ با نخ آویزان ، از رگ گردن به من نزدیکتر بود ! )
پس بِقاعده ی بِقاعده یادم هست :
آن وضع که دیدمش سه هوس آمد به یک باره به جونم : بچه شوم و شیر خورم . از پدرم ترسیدم اما ! بگویم بیا خاله بازی . سر وقتش شیشه را حین بازی بشکنم . از نگاه پدرش به خودم لرزیدم اما !
آخرین ، سومی ، اما خیالاتی بود : جای آن شیشه شیرش باشم . #در_آغوشش !
#بچه_شری بودم ؟ !
دکتر #مجتبی_تجلی
" #نخستین_بار_که_دیدمش
#دروغ چرا ، نه وهمی در کار بود و نه یک رویا بافی . نه خسرو و شیرین بازی ! شبحی در کار نبود . درست یادم هست .
روی زمین ولو ، آب دماغش آویزان ، شیشه شیرش را در بغلش داشت . از روزهایی که به هزار مصیبت و عشق ، خودم را از شیر و پستانک گرفته بودند ، زمان کمی گذشته بود .( تا ۵ سالگی پستانکِ با نخ آویزان ، از رگ گردن به من نزدیکتر بود ! )
پس بِقاعده ی بِقاعده یادم هست :
آن وضع که دیدمش سه هوس آمد به یک باره به جونم : بچه شوم و شیر خورم . از پدرم ترسیدم اما ! بگویم بیا خاله بازی . سر وقتش شیشه را حین بازی بشکنم . از نگاه پدرش به خودم لرزیدم اما !
آخرین ، سومی ، اما خیالاتی بود : جای آن شیشه شیرش باشم . #در_آغوشش !
#بچه_شری بودم ؟ !
دکتر #مجتبی_تجلی
عشق چیست؟ میتوان عشق را به یک غریزهی جنسی، نفع شخصی، یا یک احساس مثبت تقلیل داد. اما اگر تنها کشش جنسی را واقعی فرض کنیم، آنگاه عشق غیر واقعی میشود. و اگر عشق غیر واقعی باشد، خصوصیاتی که در معشوق و محبوب میبینیم تنها نوعی فرافکنی خواهند بود.
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
ارضای یک نیاز، همچون نوشیدن یک لیوان برای رفع تشنگی، علاقهی ما را به آب کاهش میدهد و حرکت ما به سوی آن را متوقف میکند. اما عشق، احساس احترام ما را تشدید میکند و ما را به معشوق نزدیکتر میکند.
ارضای یک اشتها پایانپذیر است، اما کاوش در رمز و راز معشوق پایانی ندارد.
۰
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
📘
ارضای یک نیاز، همچون نوشیدن یک لیوان برای رفع تشنگی، علاقهی ما را به آب کاهش میدهد و حرکت ما به سوی آن را متوقف میکند. اما عشق، احساس احترام ما را تشدید میکند و ما را به معشوق نزدیکتر میکند.
ارضای یک اشتها پایانپذیر است، اما کاوش در رمز و راز معشوق پایانی ندارد.
۰
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
📘
منظور ما از گفتن عبارت «میخواهم عاشق من باشی» این است که «تو شیئی هستی که امیال من را ارضا میکند». نگاه به دیگران به عنوان اشیایی جدا از ما که باید تسخیر شوند، عشق نیست، بلکه هذیان است.
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima
-«تو فکر میکنی باید با صحبت کردن، اشکهات رو نادیده بگیری، اما من میدونم تو نیامدی اینجا که درد خودت رو نادیده بگیری.»
چهرهاش پر از غم شد.
-«اجازه بده درد در تو جریان پیدا کنه.»
+«میترسم اگه گریه رو شروع کنم، دیگه اشکم بند نیاد.»
-«وقتی اجازه نمیدی گریه شروع بشه، هیچوقت هم ختم نمیشه. باید اجازه بدی اشکها بیان تا بالاخره تموم بشن و دردت پایان بگیره.
اگر اشکهات رو قطع کنی، خودتو قطع کردی. حیف نیست اینطوری خودتو طرد کنی؟ چرا دردت رو طرد میکنی؟ ...
بگذار اشکهات جاری بشن.»
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
@asheghanehaye_fatima
چهرهاش پر از غم شد.
-«اجازه بده درد در تو جریان پیدا کنه.»
+«میترسم اگه گریه رو شروع کنم، دیگه اشکم بند نیاد.»
-«وقتی اجازه نمیدی گریه شروع بشه، هیچوقت هم ختم نمیشه. باید اجازه بدی اشکها بیان تا بالاخره تموم بشن و دردت پایان بگیره.
اگر اشکهات رو قطع کنی، خودتو قطع کردی. حیف نیست اینطوری خودتو طرد کنی؟ چرا دردت رو طرد میکنی؟ ...
بگذار اشکهات جاری بشن.»
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
@asheghanehaye_fatima
ما میتوانیم از معنویت برای طفرهرفتن از احساسات، تضادها و خود زندگی سوء استفاده کنیم، و اغلب این کار را نیز میکنیم. ما برای رسیدن به حالتهای عدم دلبستگی-که آن را به اشتباه تعالی مینامیم- به نوعی طلاق معنوی دست مییابیم.
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima
#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی
@asheghanehaye_fatima