در دلِ سنگ هم که باشی
بیرونت می کشم.
من
میکل آنژِ کوچکِ توأم ...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
.
Photo : Laura Makabresko
@asheghanehaye_fatima
بیرونت می کشم.
من
میکل آنژِ کوچکِ توأم ...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
.
Photo : Laura Makabresko
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
نامِ تو
فقط اتصالِ چند حرف ساده نیست.
نام تو
اتصالِ تیر و تخته های این خانه است.
نام تو محکم می کند دندان های شیریِ مرا
بر استخوانِ آرواره ام.
نام تو
مفصل های اسکلت من است.
نام تو
چند میخ محکم است
بر تابوت چوبیِ من ...
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
نامِ تو
فقط اتصالِ چند حرف ساده نیست.
نام تو
اتصالِ تیر و تخته های این خانه است.
نام تو محکم می کند دندان های شیریِ مرا
بر استخوانِ آرواره ام.
نام تو
مفصل های اسکلت من است.
نام تو
چند میخ محکم است
بر تابوت چوبیِ من ...
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
@asheghanehaye_fatima
در انتظارِ تو آنقدر باران بارید
که گیاه روییده است بر تنم.
نگاه کن!
هر درختِ سَرو
مردی ست
که هنوز به انتظارِ معشوقه اش نشسته.
هر صخره
که خزه بسته است
یادبودِ یک قرار ملاقات است
و جنگل
سالنِ انتظارِ مسافرینِ چشم به راه...
آن درختِ سیب را ببین
که از اتوبوس پیاده می شود!
او زنی ست
که مردش را میان مسافرین پیدا نکرده است.
راستی مترو
هر روز چند نهالِ گیلاس را می بَرَد؟
چند الوارِ توت را می آورد؟
گندمزارِ بزرگی ست ترمینال.
می بینیاش؟
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف
در انتظارِ تو آنقدر باران بارید
که گیاه روییده است بر تنم.
نگاه کن!
هر درختِ سَرو
مردی ست
که هنوز به انتظارِ معشوقه اش نشسته.
هر صخره
که خزه بسته است
یادبودِ یک قرار ملاقات است
و جنگل
سالنِ انتظارِ مسافرینِ چشم به راه...
آن درختِ سیب را ببین
که از اتوبوس پیاده می شود!
او زنی ست
که مردش را میان مسافرین پیدا نکرده است.
راستی مترو
هر روز چند نهالِ گیلاس را می بَرَد؟
چند الوارِ توت را می آورد؟
گندمزارِ بزرگی ست ترمینال.
می بینیاش؟
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف