@asheghanehaye_fatima
سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم بگذارند بخوابم.
نیمه شب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابرتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشنایی ست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود می برم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
ترجمه:
#آزاده_کامیار
سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم بگذارند بخوابم.
نیمه شب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابرتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشنایی ست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود می برم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
ترجمه:
#آزاده_کامیار
لبخندت،
لبخند آشنایی است
که اگر قرار باشد
به جنگ بروم
با خود می برم.
✍ #شریف_الموسی |فلسطین|
🔘برگردان: #آزاده_کامیار
@asheghanehaye_fatima
لبخند آشنایی است
که اگر قرار باشد
به جنگ بروم
با خود می برم.
✍ #شریف_الموسی |فلسطین|
🔘برگردان: #آزاده_کامیار
@asheghanehaye_fatima
سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم
بگذارند بخوابم.
نیمهشب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشناییست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود میبرم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
@asheghanehaye_fatima
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم
بگذارند بخوابم.
نیمهشب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشناییست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود میبرم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم بگذارند بخوابم.
نیمه شب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشنایی ست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود می برم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم بگذارند بخوابم.
نیمه شب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستم
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشنایی ست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود می برم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختم
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشت.
#شریف_الموسی
لبخندت،
لبخند آشنایی است
که اگر قرار باشد
به جنگ بروم
با خود میبرم.
■●شاعر: #شریف_الموسی | فلسطین |
■●برگردان: #آزاده_کامیار
📸●عکس: "Roberto Penien"
@asheghanehaye_fatima
لبخند آشنایی است
که اگر قرار باشد
به جنگ بروم
با خود میبرم.
■●شاعر: #شریف_الموسی | فلسطین |
■●برگردان: #آزاده_کامیار
📸●عکس: "Roberto Penien"
@asheghanehaye_fatima
سر خستهام را بر دو بالشات میگذارم
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم
بگذارند بخوابم.
نیمهشب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستام
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشناییست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود میبرم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختام
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشات.
■●شاعر: #شریف_الموسی | فلسطین |
■●برگردان: #آزاده_کامیار
@asheghanehaye_fatima
و به تمام مخلوقات روز التماس میکنم
بگذارند بخوابم.
نیمهشب است، اما آنجا که تویی باید سحر باشد.
ضربان نبض پرشتابتر از نور سفر میکند.
تو بر کدام سو سر گذاردهای؟
حس میکنم دست راستام
پناه صورت توست؛
لبخندت، لبخند آشناییست
که اگر قرار باشد به جنگ بروم با خود میبرم.
حالا دوباره مثل روزی که یکدیگر را دیدیم خوشبختام
نمیدانم جوانم یا پیر
اما سر بیآشیانهام کنار سر توست
بر یک بالشات.
■●شاعر: #شریف_الموسی | فلسطین |
■●برگردان: #آزاده_کامیار
@asheghanehaye_fatima