@asheghanegaye_fatima
قوها بر باد سوارند
آسمان آبی خونآلود
و سالگرد اولین روزهای عشق تو
در پیش است
تو تاب و توان از من گرفتی
سالها نیز همچو آب گذشت
چرا تو هرگز سال نخوردی
و مثل روزهای اول خود ماندی؟
طنین صدای تو حتا امروز شفافتر شده است
تنها بال زمان
بر پیشانی صاف بیچینات
سایهای برفگون افکنده است.
○●شاعر: #آنا_آخماتووا | روسیه●۱۹۶۶-۱۸۸۹ |
○●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
قوها بر باد سوارند
آسمان آبی خونآلود
و سالگرد اولین روزهای عشق تو
در پیش است
تو تاب و توان از من گرفتی
سالها نیز همچو آب گذشت
چرا تو هرگز سال نخوردی
و مثل روزهای اول خود ماندی؟
طنین صدای تو حتا امروز شفافتر شده است
تنها بال زمان
بر پیشانی صاف بیچینات
سایهای برفگون افکنده است.
○●شاعر: #آنا_آخماتووا | روسیه●۱۹۶۶-۱۸۸۹ |
○●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتی
آیا چیزی هست
مُرده یا زنده
که زیباتر از تن من باشد
که بگیریاش بین انگشتهات
(وقتی حتا کمی هم میلرزند؟)
خیره به چشمهات
گفتم نه
نیست، جز هوای بهار که بوی همیشه و هرگز میدهد
...از لای توریِ پنجره
که طوری تکان میخورد
انگار دستی، دستی را ناز کرده باشد
(که طوری تکان میخورد
انگار انگشتهایی
پستان دختری را
ناز کرده باشد
آرام)
باد به باران گفت:
به همیشه اعتقاد داری؟
و باران جواب داد
آنقدر سرَم به گلهایام گرم است که وقتِ اعتقاد ندارم.
□●شاعر: #ایای_کامینگز | #ایای_کمینز |
"E. E. Cummings" | آمریکا، ۱۹۶۲-۱۸۹۴ |
□●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima
آیا چیزی هست
مُرده یا زنده
که زیباتر از تن من باشد
که بگیریاش بین انگشتهات
(وقتی حتا کمی هم میلرزند؟)
خیره به چشمهات
گفتم نه
نیست، جز هوای بهار که بوی همیشه و هرگز میدهد
...از لای توریِ پنجره
که طوری تکان میخورد
انگار دستی، دستی را ناز کرده باشد
(که طوری تکان میخورد
انگار انگشتهایی
پستان دختری را
ناز کرده باشد
آرام)
باد به باران گفت:
به همیشه اعتقاد داری؟
و باران جواب داد
آنقدر سرَم به گلهایام گرم است که وقتِ اعتقاد ندارم.
□●شاعر: #ایای_کامینگز | #ایای_کمینز |
"E. E. Cummings" | آمریکا، ۱۹۶۲-۱۸۹۴ |
□●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima