@asheghanehaye_fatima
من نگاه تو و احساس تو را کم دارم
و از این روست که در زندگی ام غم دارم
به خدا دور و برم ،مرد زیاد است ولی
من فقط پیش قدم های تو سر خم دارم
#عاطفه_الست
من نگاه تو و احساس تو را کم دارم
و از این روست که در زندگی ام غم دارم
به خدا دور و برم ،مرد زیاد است ولی
من فقط پیش قدم های تو سر خم دارم
#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima
زوزه هاي گرگ ها در دشت مسكوت تنم
بارها شك كرده ام بر خلقتم،آيا زنم؟
پا به پاي مردها باري به دوشم داشتم
كو لطافت یا ظرافت،همچو سنگ و آهنم
گرچه گريه خوردن مردان شده ضرب المثل
گريه ها را كرده ام پنهان،از اینرو الکنم
من چه فرقي مي كنم با مردها،اري ،بگو
هيچ جز معماري برجستگي این تنم
جنسيت ديگر نباشد معني و تفسير من
سال ها مردي درون پوستين يك زنم
#عاطفه_الست
زوزه هاي گرگ ها در دشت مسكوت تنم
بارها شك كرده ام بر خلقتم،آيا زنم؟
پا به پاي مردها باري به دوشم داشتم
كو لطافت یا ظرافت،همچو سنگ و آهنم
گرچه گريه خوردن مردان شده ضرب المثل
گريه ها را كرده ام پنهان،از اینرو الکنم
من چه فرقي مي كنم با مردها،اري ،بگو
هيچ جز معماري برجستگي این تنم
جنسيت ديگر نباشد معني و تفسير من
سال ها مردي درون پوستين يك زنم
#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima
سايه ات روي همه ي دلتنگي ها نقش بسته عزيز جان..
روي كاكتوس ها كه بي حواس دست هايم را زخم ميكنند...
يا چاي هزار جوش شده ي صبحانه..
جا گذاشتن كليد بر در...
پوشيدن دمپايي و برگشتن به خانه كه كفش ها در جا كفشي جا مانده اند...
روي نزدن دكمه ي همكف آسانسور...
پايين نياوردن ترمز دستي...
ساعت ها خيره شدن به كتاب...
خيس شدن چشم هايم...
فراموشي خواب...
روي جا گذاشتن خودم....
#عاطفه_عزتي
سايه ات روي همه ي دلتنگي ها نقش بسته عزيز جان..
روي كاكتوس ها كه بي حواس دست هايم را زخم ميكنند...
يا چاي هزار جوش شده ي صبحانه..
جا گذاشتن كليد بر در...
پوشيدن دمپايي و برگشتن به خانه كه كفش ها در جا كفشي جا مانده اند...
روي نزدن دكمه ي همكف آسانسور...
پايين نياوردن ترمز دستي...
ساعت ها خيره شدن به كتاب...
خيس شدن چشم هايم...
فراموشي خواب...
روي جا گذاشتن خودم....
#عاطفه_عزتي
@asheghanehaye_fatima
وقتش رسیده است زمانی بایستم
باری، بایستم که ببینم که چیستم
شاید زنی دگر به تنم خانه کرده است
من آن کسی که مادر من زاده نیستم
مُرد آن کسی که مادر من زاده بود و من
روزی هزار بار به سوگش گریستم
بس ترسخورده بودم و عمری به یک بدن
با یک زن غریبهی دیوانه زیستم!
او جای من نشسته و من مسخ او شدم
نگذاشت یک دقیقه بدانم که کیستم
هر بار آمدم که بخوانم سکوت کرد
هر بار آمدم که بخندم گریستم!
من زخمی از خودم! ز خودم رنج میبرم
زندانیِ شکنجهگری خانگیستم
روحم شکسته است ازین راه پرفریب
وقتش رسیده است زمانی بایستم
#عاطفه_طیه
وقتش رسیده است زمانی بایستم
باری، بایستم که ببینم که چیستم
شاید زنی دگر به تنم خانه کرده است
من آن کسی که مادر من زاده نیستم
مُرد آن کسی که مادر من زاده بود و من
روزی هزار بار به سوگش گریستم
بس ترسخورده بودم و عمری به یک بدن
با یک زن غریبهی دیوانه زیستم!
او جای من نشسته و من مسخ او شدم
نگذاشت یک دقیقه بدانم که کیستم
هر بار آمدم که بخوانم سکوت کرد
هر بار آمدم که بخندم گریستم!
من زخمی از خودم! ز خودم رنج میبرم
زندانیِ شکنجهگری خانگیستم
روحم شکسته است ازین راه پرفریب
وقتش رسیده است زمانی بایستم
#عاطفه_طیه
@asheghanehaye_fatima
هی تو! به من بگو تو منی یا من
عمریست جابجا شدهای با من!
آن کیست در دو مردمک چشمت؟
فریاد میزنم به خود آیا من؟!
میترسم از نگاه شرر بارت
یک لشکری؛ و خسته و تنها من!
من با تو و جنون تو تنهایم
آن شعلهی نهفته تویی یا من؟
من هیچ و تو همه، همهی من تو
پنهانِ پشت پرده تو، پیدا من
از آینه شَتَک زدهای چون خون
پاشیدهای به روز و شبم تا من
باور کنم تو را و چو بازیگر
بازی کنم زنی بَدَلی را من!
تو میگریزی از همه میدانها
جان میبری ز معرکه؛ اما من ...
#عاطفه_طیه
هی تو! به من بگو تو منی یا من
عمریست جابجا شدهای با من!
آن کیست در دو مردمک چشمت؟
فریاد میزنم به خود آیا من؟!
میترسم از نگاه شرر بارت
یک لشکری؛ و خسته و تنها من!
من با تو و جنون تو تنهایم
آن شعلهی نهفته تویی یا من؟
من هیچ و تو همه، همهی من تو
پنهانِ پشت پرده تو، پیدا من
از آینه شَتَک زدهای چون خون
پاشیدهای به روز و شبم تا من
باور کنم تو را و چو بازیگر
بازی کنم زنی بَدَلی را من!
تو میگریزی از همه میدانها
جان میبری ز معرکه؛ اما من ...
#عاطفه_طیه
محبوبم!
از نگاهت رودِ شراب می گذرد؟!
یا من،
مستیِ روزهای با هم بودنمان را
در چشمانِ جادویی ات
به خواب می بینم!
#عاطفه_دادویی
@asheghanehaye_fatima
از نگاهت رودِ شراب می گذرد؟!
یا من،
مستیِ روزهای با هم بودنمان را
در چشمانِ جادویی ات
به خواب می بینم!
#عاطفه_دادویی
@asheghanehaye_fatima
💕وجودت عشق را منزلت بخشید و عاشقانه ها را معنا کرد.🌸
💕روز زن روز آفرینش است🌸
💕و این روزها جامعه ی دلزده از خستگی و روزمره گی ها بیشتر از هر زمان دیگربه مهارت های زنانه ی تو و عطر عطوفت قلب مهربانت محتاج است🌸
💕بانوی مهر و عاطفه زنانگی ات را محترم بشمار و آرامش را با این موهبت خداوندی به خانواده بازگردان🌸
💕افتخار کن به خلق آثار هنری که با سرانگشتان تدبیرت خلق کردی🌸
💕افتخار کن به خوانی که با مهر و عطوفت می گستری🌸
💕افتخار کن به حس زنانه ات، پرقدرت ، بی آلایش، ساده و پر مهر🌸
💕روزت مبارک🌸
#زنانگی #زن #آفرینش #هنر #خلقت #بی آلایش #ساده #مهربانی #عاطفه #عشق #تدبیر
@asheghanehaye_fatima
💕روز زن روز آفرینش است🌸
💕و این روزها جامعه ی دلزده از خستگی و روزمره گی ها بیشتر از هر زمان دیگربه مهارت های زنانه ی تو و عطر عطوفت قلب مهربانت محتاج است🌸
💕بانوی مهر و عاطفه زنانگی ات را محترم بشمار و آرامش را با این موهبت خداوندی به خانواده بازگردان🌸
💕افتخار کن به خلق آثار هنری که با سرانگشتان تدبیرت خلق کردی🌸
💕افتخار کن به خوانی که با مهر و عطوفت می گستری🌸
💕افتخار کن به حس زنانه ات، پرقدرت ، بی آلایش، ساده و پر مهر🌸
💕روزت مبارک🌸
#زنانگی #زن #آفرینش #هنر #خلقت #بی آلایش #ساده #مهربانی #عاطفه #عشق #تدبیر
@asheghanehaye_fatima
لمسِ تنت
به آتش کشیدنِ لبانت
مست و مدهوش شدنت
و خلقِ لحظه ای رویایی...!
آرزوی هر شبِ
منِ دور افتاده زِ توست.
#عاطفه_دلارام
@asheghanehaye_fatima
به آتش کشیدنِ لبانت
مست و مدهوش شدنت
و خلقِ لحظه ای رویایی...!
آرزوی هر شبِ
منِ دور افتاده زِ توست.
#عاطفه_دلارام
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
و شاید
مرگ شقایق ها
آخرین خیال کهنه ی
زنی ست عاشق
که ساعت های معاشقه اش را
گم می کند
در هیاهویی غریب.
#عاطفه_دادویی
و شاید
مرگ شقایق ها
آخرین خیال کهنه ی
زنی ست عاشق
که ساعت های معاشقه اش را
گم می کند
در هیاهویی غریب.
#عاطفه_دادویی
بــــاران ،
موسیقـــیِ آشـوبگر انگشتـانِ توســت
که عاشـقانه
اندام کویـری ام را
نـوازش میدهد ...!!!
#عاطفه_دادویی
@asheghanehaye_fatima
موسیقـــیِ آشـوبگر انگشتـانِ توســت
که عاشـقانه
اندام کویـری ام را
نـوازش میدهد ...!!!
#عاطفه_دادویی
@asheghanehaye_fatima