بيست وهفتم خرداد...سالمرگ ِ نصرت رحماني...شاعر عصيان وعشق واشوب...
@asheghanehaye_fatima
ازماکه گذشت
باید
به ابرهابیاموزیم
ازعطش نمیرند!…
باید
به قفلهابسپاریم
بابوسهایی گشوده شوند،
بی رخصت کلید!!!…
#نصرت_رحماني
@asheghanehaye_fatima
ازماکه گذشت
باید
به ابرهابیاموزیم
ازعطش نمیرند!…
باید
به قفلهابسپاریم
بابوسهایی گشوده شوند،
بی رخصت کلید!!!…
#نصرت_رحماني
سالمرگ نصرت رحماني... بيست وهفتم خرداد دلمردگی
-تنها
تنها تو
تنها تو قادرى
تنها تو
...
آنگاه
"پروانه" های تفاهم
در خط ديدمان
پرواز کرد.
...
تنها..،من
...
رفتم
در من توان نبود
در مرده جان نبود
شکستم.
...
دیری نرفت و رفت چه دیری
اینک...، تضاد
چون لبه ی تیغ
در خط ديدمان پرواز می کند
...
با من متاب
با خود مپیچ گناهی نیست
...
تو
تنها تو
شهامت بی حاصل مرا
شجاعت پربار
پنداشتی!
@asheghanehaye_fatima
#نصرت_رحماني
-تنها
تنها تو
تنها تو قادرى
تنها تو
...
آنگاه
"پروانه" های تفاهم
در خط ديدمان
پرواز کرد.
...
تنها..،من
...
رفتم
در من توان نبود
در مرده جان نبود
شکستم.
...
دیری نرفت و رفت چه دیری
اینک...، تضاد
چون لبه ی تیغ
در خط ديدمان پرواز می کند
...
با من متاب
با خود مپیچ گناهی نیست
...
تو
تنها تو
شهامت بی حاصل مرا
شجاعت پربار
پنداشتی!
@asheghanehaye_fatima
#نصرت_رحماني
وقتی اسباب بازی هایمان را
از ما گرفتند
ناگهان گریه کردیم
داریم بزرگ می شویم
وبهانه هایمان برای گریه کردن
دارد تمام می شود
اما قدری که زمان گذشت
زندگی باورمان داد
که ماهی ها
به اندازه ی منقار مرغ ماهیخوار
بزرگ می شوند
حالا بیا
آسمان آنقدر پیر هست
که تا آخر دنیا
گریه کنیم .
#نصرت_رحماني
@asheghanehaye_fatima
#شاملو در کتاب "یک هفته با شاملو
نوشته ی مهدی اخوان لنگرودی به صراحت می گوید :نصرت یک اتفاق است در شعر معاصر
از ما گرفتند
ناگهان گریه کردیم
داریم بزرگ می شویم
وبهانه هایمان برای گریه کردن
دارد تمام می شود
اما قدری که زمان گذشت
زندگی باورمان داد
که ماهی ها
به اندازه ی منقار مرغ ماهیخوار
بزرگ می شوند
حالا بیا
آسمان آنقدر پیر هست
که تا آخر دنیا
گریه کنیم .
#نصرت_رحماني
@asheghanehaye_fatima
#شاملو در کتاب "یک هفته با شاملو
نوشته ی مهدی اخوان لنگرودی به صراحت می گوید :نصرت یک اتفاق است در شعر معاصر
@asheghanehaye_fatima
از ما که گذشت
باید
به ابرها بیاموزیم
از عطش نمیرند
باید
به قفلها بسپاریم
با بوسهایی گشوده شوند
بی رخصت کلید...
#نصرت_رحماني
از ما که گذشت
باید
به ابرها بیاموزیم
از عطش نمیرند
باید
به قفلها بسپاریم
با بوسهایی گشوده شوند
بی رخصت کلید...
#نصرت_رحماني
ﺍﯼ ﺭﻫﮕﺬﺭ ، ﺩﺭﻧﮓ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺭ ﺗﺸﻨﻪ ﮐﺎﻡ
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺍﻩ
ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺯﻫﺮ ﻫﻮﺱ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ
ﺗﺎ ﭘﯿﭽﻤﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺯﺥ ﺳﯿﺎﻩ
ﺍﺑﻠﯿﺴﻢ ﺍﯼ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﯾﺐ ﻭ ﺭﻫﺰﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ ﻭ ﺧﻮﻥ ﭘﺮﺳﺖ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺳﮑﻮﺕ
ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﺍﻡ ﺷﮑﺴﺖ
ﺑﺮ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﻣﮑﺎﻭ ﮐﻮﯾﺮﯾﺴﺖ ﺟﺎﯼ ﺩﻝ
ﺗﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﻧﮑﺴﺎﻥ
ﺍﻣﯿﺪﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﻭ ﻓﻨﺎ ﺷﺪﻧﺪ
ﺟﺰ ﺟﺎﯼ ﭘﺎ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻧﺸﺎﻥ
ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﺨﻮﺍﺏ ﮐﻪ ﮔﻮﺭﯾﺴﺖ ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻫﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺧﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻫﺮ ﮔﻪ ﮐﻪ ﻃﺮﺡ ﻋﺸﻖ ﮐﺸﯿﺪﻡ ، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ
ﺑﺎ ﺯﻫﺮ ﮐﯿﻨﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﭘﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺮﮒ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﺐ ﺯﺩﻩ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﻨﻮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺭ ﺩﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ
ﺷﻌﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﻣﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﻡ
@asheghanehaye_fatima
#نصرت_رحماني
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺍﻩ
ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺯﻫﺮ ﻫﻮﺱ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ
ﺗﺎ ﭘﯿﭽﻤﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺯﺥ ﺳﯿﺎﻩ
ﺍﺑﻠﯿﺴﻢ ﺍﯼ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﯾﺐ ﻭ ﺭﻫﺰﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ ﻭ ﺧﻮﻥ ﭘﺮﺳﺖ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺳﮑﻮﺕ
ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﺍﻡ ﺷﮑﺴﺖ
ﺑﺮ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﻣﮑﺎﻭ ﮐﻮﯾﺮﯾﺴﺖ ﺟﺎﯼ ﺩﻝ
ﺗﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﻧﮑﺴﺎﻥ
ﺍﻣﯿﺪﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﻭ ﻓﻨﺎ ﺷﺪﻧﺪ
ﺟﺰ ﺟﺎﯼ ﭘﺎ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻧﺸﺎﻥ
ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﺨﻮﺍﺏ ﮐﻪ ﮔﻮﺭﯾﺴﺖ ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻫﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺧﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻫﺮ ﮔﻪ ﮐﻪ ﻃﺮﺡ ﻋﺸﻖ ﮐﺸﯿﺪﻡ ، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ
ﺑﺎ ﺯﻫﺮ ﮐﯿﻨﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﭘﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺮﮒ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﺐ ﺯﺩﻩ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﻨﻮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺭ ﺩﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ
ﺷﻌﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﻣﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﻡ
@asheghanehaye_fatima
#نصرت_رحماني
@asheghanehaye_fatima
فلفل
از بوسه هاي تو مي رويد
شعر
از لبان من
قانون عشق چنين است
بايد گذر کنم
معصوم و پاک تر ز سياووش
از شعله زار جنگل مژگانت
اما دريغ و درد
کس با من اين نگفت
کز ني ني سياه دو چشمت حذر کنم
فلفل از بوسه هاي تو مي رويد
شعر از ...
#نصرت_رحماني
فلفل
از بوسه هاي تو مي رويد
شعر
از لبان من
قانون عشق چنين است
بايد گذر کنم
معصوم و پاک تر ز سياووش
از شعله زار جنگل مژگانت
اما دريغ و درد
کس با من اين نگفت
کز ني ني سياه دو چشمت حذر کنم
فلفل از بوسه هاي تو مي رويد
شعر از ...
#نصرت_رحماني