@Asheghanehaye_fatima
من چشم می گذارم تو از هزارتوی رنگ ها پیدایم کن!
زمان را نگه دار
ساعت را دور بینداز
بین تمام رنگ ها
فقط یکی دلرباست
فقط یکی دیوارهای خانه ات را می پوشد
زمان را نگه دار
رنگ ها را بشمار
به من که رسیدی
پیدایم کن!
خانه ام باش
مرا بپوش
و چشم بگذار
در تو پنهان میشوم
چشم می گذاریم
و
پبدا میشویم
بی زمان
بی ساعت
در یک لحظه، این بازی، زندگی خواهد شد
#ایلناز_حقوقی
#وقت_رنگ_کردن_دنیاست
من چشم می گذارم تو از هزارتوی رنگ ها پیدایم کن!
زمان را نگه دار
ساعت را دور بینداز
بین تمام رنگ ها
فقط یکی دلرباست
فقط یکی دیوارهای خانه ات را می پوشد
زمان را نگه دار
رنگ ها را بشمار
به من که رسیدی
پیدایم کن!
خانه ام باش
مرا بپوش
و چشم بگذار
در تو پنهان میشوم
چشم می گذاریم
و
پبدا میشویم
بی زمان
بی ساعت
در یک لحظه، این بازی، زندگی خواهد شد
#ایلناز_حقوقی
#وقت_رنگ_کردن_دنیاست
@Asheghanehaye_fatima
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم
اگر رزهای آبی برایت میفرستم
اگر
دستانت را میگیرم و بوسه هایم را به باد موافقت میدهم
باد با بوسه های من عشقبازی میکند
پنجره طرح اندام مرا پیش از آنکه به تو نشان دهد، میپوشد
آفتاب پیش از تو مرا گرم میکند
و ماه پیش از تو شعرهایم را میشنود...
طبیعت ، زیرکترین عاشقیست که به عمرم داشته
ام
مهربانترین
همیشگی ترین
و حسودترین
آنقدر که باران را پیش از هیجان تو بر من میباراند
و برف را پیش از قدمهای تو به خانه ام میرساند
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم
که دوستت دارم تا عشق در طبیعت جاری باشد
و
طبیعت مرا در آغوش بگیرد
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
#نشر_مایا
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم
اگر رزهای آبی برایت میفرستم
اگر
دستانت را میگیرم و بوسه هایم را به باد موافقت میدهم
باد با بوسه های من عشقبازی میکند
پنجره طرح اندام مرا پیش از آنکه به تو نشان دهد، میپوشد
آفتاب پیش از تو مرا گرم میکند
و ماه پیش از تو شعرهایم را میشنود...
طبیعت ، زیرکترین عاشقیست که به عمرم داشته
ام
مهربانترین
همیشگی ترین
و حسودترین
آنقدر که باران را پیش از هیجان تو بر من میباراند
و برف را پیش از قدمهای تو به خانه ام میرساند
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم
که دوستت دارم تا عشق در طبیعت جاری باشد
و
طبیعت مرا در آغوش بگیرد
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
#نشر_مایا
@asheghanehaye_fatima
.
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم اگر رزهای آبی برایت میفرستم اگر
دستانت را میگیرم و بوسه هایم را به باد موافقت میدهم
باد با بوسههای من عشقبازی میکند
پنجره طرح اندام مرا پیش از آنکه به تو نشان دهد، میپوشد
آفتاب پیش از تو مرا گرم میکند
و ماه پیش از تو شعرهایم را میشنود... طبیعت زیرکترین عاشقیست که به عمرم داشته
ام
مهربانترین
همیشگیترین
و حسودترین
آنقدر که باران را پیش از هیجان تو بر من میباراند
و برف را پیش از قدمهای تو به خانه ام میرساند
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم که دوستت دارم تا عشق در طبیعت جاری باشد و طبیعت مرا در آغوش بگیرد
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
#نشر_مایا
.
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم اگر رزهای آبی برایت میفرستم اگر
دستانت را میگیرم و بوسه هایم را به باد موافقت میدهم
باد با بوسههای من عشقبازی میکند
پنجره طرح اندام مرا پیش از آنکه به تو نشان دهد، میپوشد
آفتاب پیش از تو مرا گرم میکند
و ماه پیش از تو شعرهایم را میشنود... طبیعت زیرکترین عاشقیست که به عمرم داشته
ام
مهربانترین
همیشگیترین
و حسودترین
آنقدر که باران را پیش از هیجان تو بر من میباراند
و برف را پیش از قدمهای تو به خانه ام میرساند
به خاطر تو نیست اگر دوستت دارم که دوستت دارم تا عشق در طبیعت جاری باشد و طبیعت مرا در آغوش بگیرد
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
#نشر_مایا
@asheghanehaye_fatima
شناسنامه ام را ورق می زنم
نیستی
در هیچ صفحه ای
در هیچ سطری
نه پدرم بوده ای
نه مادرم
نه همسرم
نه فرزندم
حتی در هیچ باجه ای به تو رای نداده ام
گذرنامه ام را ورق می زنم
در هیچ کشوری به تو نرسیده ام
در هیچ شهری تو را ندیده ام
روزنامه می خوانم
در هیچ جایی اتفاق نیافتاده ای
کسی از وقوع تو خبر ندارد
فرهنگ لغات می خوانم
هیچ واژه ای از نام تو مشتق نشده
به هیچ صفتی شبیه نیستی
حتی ریشه ات به هیچ قومی نمی رسد
پیش بینی نشده ای
خوانده نشده ای
دیده و شنیده نشده ای
با این حال
بارها به تو سفر کرده ام
بارها نام تو را خوانده ام
بارها در من اتفاق افتاده ای
بارها نزدیک تر از تمام نسبیت ها با تنم خویشاوند بوده ای
تو کدام راز ناشناخته ای که
جهان بدون بودنت تمام میشود
واژه ها معنایشان را از دست می دهند
تمام قوم ها به پوچی می رسند
راه
تمام کشورها به بن بست می رسد.. و شناسنامه ام بدون بودنت باطل می شود
#ایلناز_حقوقی
شناسنامه ام را ورق می زنم
نیستی
در هیچ صفحه ای
در هیچ سطری
نه پدرم بوده ای
نه مادرم
نه همسرم
نه فرزندم
حتی در هیچ باجه ای به تو رای نداده ام
گذرنامه ام را ورق می زنم
در هیچ کشوری به تو نرسیده ام
در هیچ شهری تو را ندیده ام
روزنامه می خوانم
در هیچ جایی اتفاق نیافتاده ای
کسی از وقوع تو خبر ندارد
فرهنگ لغات می خوانم
هیچ واژه ای از نام تو مشتق نشده
به هیچ صفتی شبیه نیستی
حتی ریشه ات به هیچ قومی نمی رسد
پیش بینی نشده ای
خوانده نشده ای
دیده و شنیده نشده ای
با این حال
بارها به تو سفر کرده ام
بارها نام تو را خوانده ام
بارها در من اتفاق افتاده ای
بارها نزدیک تر از تمام نسبیت ها با تنم خویشاوند بوده ای
تو کدام راز ناشناخته ای که
جهان بدون بودنت تمام میشود
واژه ها معنایشان را از دست می دهند
تمام قوم ها به پوچی می رسند
راه
تمام کشورها به بن بست می رسد.. و شناسنامه ام بدون بودنت باطل می شود
#ایلناز_حقوقی
@asheghanehaye_fatima
من آسمان ِ تیره ام که بی ستاره هم خوشم
پر از هراس هر شبم ز بس شهاب میکشم
من آن سیاه ماهی ام به دوش رودخانه ها
به آب بوسه میزنم ولی نفس نمیکشم
پر از شقایقم ولی، به مریم آشناترم
مسیح اشتیاق را خودم صلیب میکشم
چقدر تنگ میشود به عرصه ها مجال من
به بازی ام نمی دهند چرا که بی غل و غشم
در این حوالی هوس به عشق، سخت مومنم
ازین قبیله نیستم ز تیره ی سیاوشم
به شاخه بازمانده ام به رغم دست های کال
به باد، تن نمیدهد شمیم ِ سیب ”مِی خوشم”
به هیچ احتیاج نیست ... به هست ِ خویش قانعم
من آسمان ِ تیره ام که بی ستاره هم خوشم ...
#ایلناز_حقوقی
من آسمان ِ تیره ام که بی ستاره هم خوشم
پر از هراس هر شبم ز بس شهاب میکشم
من آن سیاه ماهی ام به دوش رودخانه ها
به آب بوسه میزنم ولی نفس نمیکشم
پر از شقایقم ولی، به مریم آشناترم
مسیح اشتیاق را خودم صلیب میکشم
چقدر تنگ میشود به عرصه ها مجال من
به بازی ام نمی دهند چرا که بی غل و غشم
در این حوالی هوس به عشق، سخت مومنم
ازین قبیله نیستم ز تیره ی سیاوشم
به شاخه بازمانده ام به رغم دست های کال
به باد، تن نمیدهد شمیم ِ سیب ”مِی خوشم”
به هیچ احتیاج نیست ... به هست ِ خویش قانعم
من آسمان ِ تیره ام که بی ستاره هم خوشم ...
#ایلناز_حقوقی
@asheghanehaye_fatima
.
از سرم شروع میشود تا نوک پا،
از اعتقادم تا بی باوری هایم،
از شمال به جنوب احساسم
از شرق به غرب منطق...
در من طلوع میکند،
در من جوانه میزند
با من رشد میکند
عشقی که وجودم.را در بر گرفته است... .
من، دست های تو را می پوشم،
با ستاره های تو چشمک میزنم
و سقف خانه ام تا آسمان تو ادامه دارد...
از تمام جهات جغرافیایی من طلوع کن. .
با بادها به خانه ام بیا
با نسیم.گونه ام را نوازش کن.
بر من تمام مردانگی ات را بپوشان
شعر من تو را می زاید...
#ایلناز_حقوقی
.
از سرم شروع میشود تا نوک پا،
از اعتقادم تا بی باوری هایم،
از شمال به جنوب احساسم
از شرق به غرب منطق...
در من طلوع میکند،
در من جوانه میزند
با من رشد میکند
عشقی که وجودم.را در بر گرفته است... .
من، دست های تو را می پوشم،
با ستاره های تو چشمک میزنم
و سقف خانه ام تا آسمان تو ادامه دارد...
از تمام جهات جغرافیایی من طلوع کن. .
با بادها به خانه ام بیا
با نسیم.گونه ام را نوازش کن.
بر من تمام مردانگی ات را بپوشان
شعر من تو را می زاید...
#ایلناز_حقوقی
@asheghanehaye_fatima
.
هفت بار دیگر هم زمین بخورم
تیله های رنگی ام نمی شکنند
عکس هایمان روی زمین پخش نمی شوند
شعرهایم را باد نمی برد
خاکی نمی شوم
دردم نمی گیرد، سر زانویم زخم نمی شود
هفت بار دیگر هم زمین بخورم
از مترو جا نمی مانم
هل نمی کنم
سر وقت می رسم به درختی که باد را آشفته می کند
از آن روز
هفتاد بار دیگر درست همانجا زمین خورده ام
بلند شده ام
به مترو رسیده ام
نه زخمی شده ام
نه خاکی
سر زانویم نمی سوزد
باز هم شعر می گویم
اما هر جا می روم
این سنگ لعنتی روی سینه ام سنگینی می کند
#ایلناز_حقوقی
از کتاب #شعر_من_تو_را_میزاید
.
هفت بار دیگر هم زمین بخورم
تیله های رنگی ام نمی شکنند
عکس هایمان روی زمین پخش نمی شوند
شعرهایم را باد نمی برد
خاکی نمی شوم
دردم نمی گیرد، سر زانویم زخم نمی شود
هفت بار دیگر هم زمین بخورم
از مترو جا نمی مانم
هل نمی کنم
سر وقت می رسم به درختی که باد را آشفته می کند
از آن روز
هفتاد بار دیگر درست همانجا زمین خورده ام
بلند شده ام
به مترو رسیده ام
نه زخمی شده ام
نه خاکی
سر زانویم نمی سوزد
باز هم شعر می گویم
اما هر جا می روم
این سنگ لعنتی روی سینه ام سنگینی می کند
#ایلناز_حقوقی
از کتاب #شعر_من_تو_را_میزاید
@asheghanehaye_fatima
دلواپس تر از درختی که آخرین برگش را به رغم بادهای پاییزی نگاه داشته است
غمگینتر از پرستویی که از آشیانه
اش به رغم هوای سرد رابطه کوچ نمیکند
دل مانده تر از ماهی سرخی که تنگ اسارتش را به خاطره
ی دریا نمیدهد
،
مانده
ام
به چهارچوب رابطه
ای که
عشق مینامی
اش
که آخرین خودکشی میدانمش
آخرین برگ درختم را خزان نباش
که کوچ، ماهی سرخ را
عاشقتر نمیکند
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
دلواپس تر از درختی که آخرین برگش را به رغم بادهای پاییزی نگاه داشته است
غمگینتر از پرستویی که از آشیانه
اش به رغم هوای سرد رابطه کوچ نمیکند
دل مانده تر از ماهی سرخی که تنگ اسارتش را به خاطره
ی دریا نمیدهد
،
مانده
ام
به چهارچوب رابطه
ای که
عشق مینامی
اش
که آخرین خودکشی میدانمش
آخرین برگ درختم را خزان نباش
که کوچ، ماهی سرخ را
عاشقتر نمیکند
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
@asheghanehaye_fatima
آن روزها
از چنگی که تو بر دلم زدی
ردی به جا ماند که منحنی لبخند هایم شد
شب موهایم برق ستاره های چشمانت را سبب شد
و دستانمان جمع شد در انفرادی بودنمان
این روزها
خطوط پیشانی ام را که می شمرم
غمی به دلم چنگ می زند
که خط افقی لب هایم را به لرزه می اندازد
این روزها
چوب خط روزهای نبودنت
سپیدی موهایی ست که هر شب در انفرادی بودنم سر می زند
و ساعت، تیک عصبی دست هایی ست که ناخودآگاه به سمت خالی دستان تو دراز می شوند
تا سپید شدن این شب، چند خط باقی ست
چند قرص ضد اضطراب دیگر...
چند خط قرصی که تا برگشتن تو تمام می شود
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
آن روزها
از چنگی که تو بر دلم زدی
ردی به جا ماند که منحنی لبخند هایم شد
شب موهایم برق ستاره های چشمانت را سبب شد
و دستانمان جمع شد در انفرادی بودنمان
این روزها
خطوط پیشانی ام را که می شمرم
غمی به دلم چنگ می زند
که خط افقی لب هایم را به لرزه می اندازد
این روزها
چوب خط روزهای نبودنت
سپیدی موهایی ست که هر شب در انفرادی بودنم سر می زند
و ساعت، تیک عصبی دست هایی ست که ناخودآگاه به سمت خالی دستان تو دراز می شوند
تا سپید شدن این شب، چند خط باقی ست
چند قرص ضد اضطراب دیگر...
چند خط قرصی که تا برگشتن تو تمام می شود
#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید
@asheghanehaye_fatima
تو را به خاطر این روزهای بیداری
تو را به خاطر این خواب های نیمه شبی
تو را به خاطر تکرار ِ خوب بودن من
به خاطر همه آوازهای زیر لبی
به خاطر سبد خاطرات نو چیده
که رنگ و بوی هزاران بهار را دارد
به پاس حرمت اسفند ماه ِ امسالی
که بوسه بوسه گل سرخ ِ خنده می کارد
به خاطر ِ همه ی هرچه هستی و هستم
کنار ِ تو _ که تو تنها بهانه ام هستی _
به آسمان قشنگ عمیق احساست
به اوج بال غرورم _ که خانه ام هستی_
که دوست دارمت از دوست داشتن هم سر
و می سرایمت امسال بیشتر از پیش
و پیشکش به تو این شعر، هدیه ی عشقی
که بیشتر شود هر روز بیشتر از بیش
مبارک است زمستان ِ اول اسفند
که عطر بوسه و گل در فضاش آکنده
چقدر خنده می آید به صورت ماهت
بزن به تخته! جدایی از عشق، دل کنده...
#ایلناز_حقوقی
#آهسته_که_آسمان_نفهمد
تو را به خاطر این روزهای بیداری
تو را به خاطر این خواب های نیمه شبی
تو را به خاطر تکرار ِ خوب بودن من
به خاطر همه آوازهای زیر لبی
به خاطر سبد خاطرات نو چیده
که رنگ و بوی هزاران بهار را دارد
به پاس حرمت اسفند ماه ِ امسالی
که بوسه بوسه گل سرخ ِ خنده می کارد
به خاطر ِ همه ی هرچه هستی و هستم
کنار ِ تو _ که تو تنها بهانه ام هستی _
به آسمان قشنگ عمیق احساست
به اوج بال غرورم _ که خانه ام هستی_
که دوست دارمت از دوست داشتن هم سر
و می سرایمت امسال بیشتر از پیش
و پیشکش به تو این شعر، هدیه ی عشقی
که بیشتر شود هر روز بیشتر از بیش
مبارک است زمستان ِ اول اسفند
که عطر بوسه و گل در فضاش آکنده
چقدر خنده می آید به صورت ماهت
بزن به تخته! جدایی از عشق، دل کنده...
#ایلناز_حقوقی
#آهسته_که_آسمان_نفهمد
🗣 #sezen_aksu
🎵 #gitme_dur_ne_olursun
Madem ki istiyorsun öyleyse durma git
Beni düşünme rahat ol yalnız kalabilirim
Sende bilirsin hiç bir acı sonsuza dek sürmez
Hatta her an yeniden sevebilirim
Olmazdı bende biliyorum haklısın haydi git
Korkma seninle gerçekten dost olabilirim
Aslında bende uzun zamandan beridir sana
Ayrılmak istediğimi söylemedim haydi git...
Git... Git... Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
İkimiz içinde doğru olan böylesi git
İnan bana sandığın kadar üzgün değilim
İçimde yepyeni bir hayata başlamanın
Sevinci ve heyecanı var artık git...
Git... Git... Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
حالا که اینطوری می خوای، نمون، برو
به فکر من نباش، راحت باش، می تونم تنها بمونم
تو هم می دونی هیچ تلخی تا انتها ادامه پیدا نمیکنه
حتی هر لحظه می تونم دوباره عاشق بشم
نمیشد، منم می دونم، حق با توست، زود برو
نترس، واقعا می تونم با تو فقط دوست باشم
حقیقتش منم مدت طولانیه که می خوام
بگم جدا شیم اما نتونستم
زود برو
برو...برو...نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
برای هر دومون درستش همینه
برو
منو باور کن اونقدرها که تو فکر میکنی ناراحت نیستم
در درونم برای شروع کردن یه زندگی تازه
اشتیاق و هیجان هست، دیگه برو
برو...برو...نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
♥️🎵
#ترانه_ترکی
ترجمه: #ایلناز_حقوقی
@asheghanehaye_fatima
🎵 #gitme_dur_ne_olursun
Madem ki istiyorsun öyleyse durma git
Beni düşünme rahat ol yalnız kalabilirim
Sende bilirsin hiç bir acı sonsuza dek sürmez
Hatta her an yeniden sevebilirim
Olmazdı bende biliyorum haklısın haydi git
Korkma seninle gerçekten dost olabilirim
Aslında bende uzun zamandan beridir sana
Ayrılmak istediğimi söylemedim haydi git...
Git... Git... Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
İkimiz içinde doğru olan böylesi git
İnan bana sandığın kadar üzgün değilim
İçimde yepyeni bir hayata başlamanın
Sevinci ve heyecanı var artık git...
Git... Git... Gitme dur ne olursun
Gitme kal yalan söyledim
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
حالا که اینطوری می خوای، نمون، برو
به فکر من نباش، راحت باش، می تونم تنها بمونم
تو هم می دونی هیچ تلخی تا انتها ادامه پیدا نمیکنه
حتی هر لحظه می تونم دوباره عاشق بشم
نمیشد، منم می دونم، حق با توست، زود برو
نترس، واقعا می تونم با تو فقط دوست باشم
حقیقتش منم مدت طولانیه که می خوام
بگم جدا شیم اما نتونستم
زود برو
برو...برو...نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
برای هر دومون درستش همینه
برو
منو باور کن اونقدرها که تو فکر میکنی ناراحت نیستم
در درونم برای شروع کردن یه زندگی تازه
اشتیاق و هیجان هست، دیگه برو
برو...برو...نـــرو... صبر کن چی میشه
نرو بمون دروغ گفتم
حقیقت نداره، من برای جدایی هیچ حاضر نیستم
بین ما برای چیزای نصفه نیمه ای هست که هنوز زندگی نکردیمشون
نرو بمون، از همین الان عین دیوونه ها دلتنگت شدم
♥️🎵
#ترانه_ترکی
ترجمه: #ایلناز_حقوقی
@asheghanehaye_fatima
👆👆👆👆👆👆👆👆
🗣 Sezen Aksu
🎵 Ben Kedim Yatagim
#SezenAksu
Özledim koynunda uyanmayı
Yarı baygın sabahlara
Hiçbir şey düşünmeden
Konuşmadan
Dalıp gitmek uzaklara
Sonra düşmek ölüm gibi
Uçurumlara
Nerdesin, sesin nerde
Kirpiğinden düşen hüzün
Hâlâ yerde
Hepsi boş
Kazanmalar, başarmalar
Dilediğim onaylanmalar
Yoksun
“Haklıydı” diyorum soranlara
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla dönerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
Nerdesin, sesin nerde
Kirpiğinden düşen hüzün
Hâlâ yerde
Hepsi boş
Kazanmalar, başarmalar
Dilediğim onaylanmalar
Yoksun
“Haklıydı” diyorum soranlara
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla sürerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla sürerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
@asheghanehaye_fatima
دلم برای صبحایی که نیمه هشیار در گردن تو بیدار میشدم تنگ شده
بدون هیچ فکری و بدون هیچ صحبتی (توی ذهنم) می رفتم دور دورا و بعد مثل مرگ ( خیلی سنگین ) به
پرتگاه سقوط می کردم( از جا می پریدم )
کجایی؟ صدات کجاست؟
غمی که از مژه ت افتاد هنوز روی زمینه
همش پوچ بود
برنده شدن ها، توانستن ها
اهمیت هایی که ارزو می کردم
نیستی
”حق با اون بود” میگم به هرکس که می پرسه
و تاریکی
وقتی پرده پرده تموم میشه
روز، وقتی که از سفرش بر می گرده
همین چرخه شروع میشه
زندگی از همونجا که رها کرده
وقتی که با تمام سرعتش حرکت میکنه
و من دارم تماشا می کنمش
(یهو) عصر فرا می رسه
من، گربه ام ، تخت خوابم
خیلی از تو گله داریم...
و تاریکی
وقتی پرده پرده تموم میشه
روز، وقتی که از سفرش بر می گرده
همین چرخه شروع میشه
زندگی از همونجا که رها کرده
وقتی که با تمام سرعتش حرکت میکنه
و من دارم تماشا می کنمش
(یهو) عصر فرا می رسه
من، گربه ام ، تخت خوابم
خیلی از تو گله داریم...
♥️
#ترانه_ترکی
ترجمه: #ایلناز_حقوقی
@adheghanehaye_fatima
🗣 Sezen Aksu
🎵 Ben Kedim Yatagim
#SezenAksu
Özledim koynunda uyanmayı
Yarı baygın sabahlara
Hiçbir şey düşünmeden
Konuşmadan
Dalıp gitmek uzaklara
Sonra düşmek ölüm gibi
Uçurumlara
Nerdesin, sesin nerde
Kirpiğinden düşen hüzün
Hâlâ yerde
Hepsi boş
Kazanmalar, başarmalar
Dilediğim onaylanmalar
Yoksun
“Haklıydı” diyorum soranlara
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla dönerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
Nerdesin, sesin nerde
Kirpiğinden düşen hüzün
Hâlâ yerde
Hepsi boş
Kazanmalar, başarmalar
Dilediğim onaylanmalar
Yoksun
“Haklıydı” diyorum soranlara
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla sürerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
Ve karanlık
Perde perde sönerken
Gün seferden dönerken
Başlar aynı tören
Hayat bıraktığı yerden
Tüm hızıyla sürerken
Ben onu seyrederken
Çıkar gelir akşam
Ben, kedim, yatağım
Çok şikayetçiyiz senden
@asheghanehaye_fatima
دلم برای صبحایی که نیمه هشیار در گردن تو بیدار میشدم تنگ شده
بدون هیچ فکری و بدون هیچ صحبتی (توی ذهنم) می رفتم دور دورا و بعد مثل مرگ ( خیلی سنگین ) به
پرتگاه سقوط می کردم( از جا می پریدم )
کجایی؟ صدات کجاست؟
غمی که از مژه ت افتاد هنوز روی زمینه
همش پوچ بود
برنده شدن ها، توانستن ها
اهمیت هایی که ارزو می کردم
نیستی
”حق با اون بود” میگم به هرکس که می پرسه
و تاریکی
وقتی پرده پرده تموم میشه
روز، وقتی که از سفرش بر می گرده
همین چرخه شروع میشه
زندگی از همونجا که رها کرده
وقتی که با تمام سرعتش حرکت میکنه
و من دارم تماشا می کنمش
(یهو) عصر فرا می رسه
من، گربه ام ، تخت خوابم
خیلی از تو گله داریم...
و تاریکی
وقتی پرده پرده تموم میشه
روز، وقتی که از سفرش بر می گرده
همین چرخه شروع میشه
زندگی از همونجا که رها کرده
وقتی که با تمام سرعتش حرکت میکنه
و من دارم تماشا می کنمش
(یهو) عصر فرا می رسه
من، گربه ام ، تخت خوابم
خیلی از تو گله داریم...
♥️
#ترانه_ترکی
ترجمه: #ایلناز_حقوقی
@adheghanehaye_fatima