@asheghanehaye_fatima
#زنان زیادی
همراه مردان زیادی
در خیابانها قدم میزنند
مردان زیادی
هر شب
به امید دیداری
به خانههای خود برمیگردند
من ایمان دارم
مردان نیک
و زنان محجوبی که
اشک تنهاییشان را پنهان میکنند
رویاهایشان را تیر باران کرده اند
#لیلا_محمودی
#زنان زیادی
همراه مردان زیادی
در خیابانها قدم میزنند
مردان زیادی
هر شب
به امید دیداری
به خانههای خود برمیگردند
من ایمان دارم
مردان نیک
و زنان محجوبی که
اشک تنهاییشان را پنهان میکنند
رویاهایشان را تیر باران کرده اند
#لیلا_محمودی
@asheghanehaye_fatima
#زنان ،
خدایانی زیبا و زیرک اند
در بهشتِ هر زَنی
جهنمی هست
که روحت را به آتش میکشد ...
با این حال
اگر قرار است
عمرت دو روز باشد
بگذار در دستان
هوس آلود زنی باشد
که زندگی را
همان طور که هست عرضه میکند
عشق و ناکامی با هم ،
این یعنی تمام زندگی ....
#نیکی_فیروزکوهی
#زنان ،
خدایانی زیبا و زیرک اند
در بهشتِ هر زَنی
جهنمی هست
که روحت را به آتش میکشد ...
با این حال
اگر قرار است
عمرت دو روز باشد
بگذار در دستان
هوس آلود زنی باشد
که زندگی را
همان طور که هست عرضه میکند
عشق و ناکامی با هم ،
این یعنی تمام زندگی ....
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
دست میکشم
به موهایم
بلند تر شده اند
#زنان
وقتی از پیر شدن می ترسند
موهایشان را
بلند می کنند
و اهمیت می دهند
به آنچه که عمر
با خط بریل
زیر چشمهایشان می نویسد
اهمیتی ندارد دیگر
اینکه زیر پایم
چقدر سست است
زیر پای زندگیمان
سست تر،
من یک کوه یخی بزرگم
که دیگر مهم نیست
به کدام کشتی باری
برخورد میکنم
جهان من روزی
بند شکستن یک قوری چینی بود ...
دلم برای اهمیت های کوچکم تنگ است
و دیگر حتی مهم نیست
دوستم داری یا نه !!
آدم روزی به جایی می رسد
که می تواند از خودش هم بکند
مثل کندن پوست از کف دستش
و کشیدن ناخنها...
زن جای لکه های بی ربط روغن را
روی اجاق گاز از بر است
و لکه های دستمالهای آشپزخانه را؛
اما این لکه ی بغض
کجای روح من است؟
امشب نمی دانم
چه مرگم است
چیزی توی دلم هست
می شویم نمی رود،
می سابم عمیقتر می شود ...
دست می کشم به موهایم،
بلند تر شده اند
دست می کشم به رویاهایم، کوتاهتر
دست به دستم، سردتر
#رویا_شاه_حسین_زاده
دست میکشم
به موهایم
بلند تر شده اند
#زنان
وقتی از پیر شدن می ترسند
موهایشان را
بلند می کنند
و اهمیت می دهند
به آنچه که عمر
با خط بریل
زیر چشمهایشان می نویسد
اهمیتی ندارد دیگر
اینکه زیر پایم
چقدر سست است
زیر پای زندگیمان
سست تر،
من یک کوه یخی بزرگم
که دیگر مهم نیست
به کدام کشتی باری
برخورد میکنم
جهان من روزی
بند شکستن یک قوری چینی بود ...
دلم برای اهمیت های کوچکم تنگ است
و دیگر حتی مهم نیست
دوستم داری یا نه !!
آدم روزی به جایی می رسد
که می تواند از خودش هم بکند
مثل کندن پوست از کف دستش
و کشیدن ناخنها...
زن جای لکه های بی ربط روغن را
روی اجاق گاز از بر است
و لکه های دستمالهای آشپزخانه را؛
اما این لکه ی بغض
کجای روح من است؟
امشب نمی دانم
چه مرگم است
چیزی توی دلم هست
می شویم نمی رود،
می سابم عمیقتر می شود ...
دست می کشم به موهایم،
بلند تر شده اند
دست می کشم به رویاهایم، کوتاهتر
دست به دستم، سردتر
#رویا_شاه_حسین_زاده
Forwarded from دستیار
.
در این اندیشه ام که، زنانی که حتی شهامت و اعتماد به نفس نشان دادن خود واقعی شان را ندارند و زیر بار سنگین عمل های زیبایی و لوازم آرایش مانده اند، چه باری را قرار است از روی دوش همشهریانشان بردارند ...
#هستی_دارایی #انتخابات #شورای_شهر #زن #زنان #زنانگی #زیبایی #سادگی
#پست_موقت
@asheghanehaye_fatima
در این اندیشه ام که، زنانی که حتی شهامت و اعتماد به نفس نشان دادن خود واقعی شان را ندارند و زیر بار سنگین عمل های زیبایی و لوازم آرایش مانده اند، چه باری را قرار است از روی دوش همشهریانشان بردارند ...
#هستی_دارایی #انتخابات #شورای_شهر #زن #زنان #زنانگی #زیبایی #سادگی
#پست_موقت
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تو تمام منی
من تمام اندوه سالخورده #زنان سرزمینم
که از سر ناچاری
ردپای عشقشان را در فالها دنبال میکنند
شاید روزی برگردد
شاید دوباره مرا بخواهد
شاید مرغ عشقها
و قهوهها
و تاروتها
یک بار راست بگویند
ولی هیچ مردی
هیچ وقت به آغاز قصه برنگشت
به لبخندم اعتماد نکن
زخمی با من است
که با هیچ دروغی درمان نمیشود
تا روزی که هنوز
زنان غمگینی هستند
که با صدای زنگ تلفن
بغض میکنند
📖 #بی_من_فروغ_نخوان
#نیلوفر_لاری_پور
تو تمام منی
من تمام اندوه سالخورده #زنان سرزمینم
که از سر ناچاری
ردپای عشقشان را در فالها دنبال میکنند
شاید روزی برگردد
شاید دوباره مرا بخواهد
شاید مرغ عشقها
و قهوهها
و تاروتها
یک بار راست بگویند
ولی هیچ مردی
هیچ وقت به آغاز قصه برنگشت
به لبخندم اعتماد نکن
زخمی با من است
که با هیچ دروغی درمان نمیشود
تا روزی که هنوز
زنان غمگینی هستند
که با صدای زنگ تلفن
بغض میکنند
📖 #بی_من_فروغ_نخوان
#نیلوفر_لاری_پور
@asheghanehaye_fatima
❑زنی كه به سنتها تف كرد
درها را ببنديد و
دامن آنهایی را كه هنوز باكرهاند
با هفت آب بشوئيد
مگر نمیدانيد
زنی به سنتها تف كرد و
بی شرمانه از عشق گفت
لامذهب
لبخندی بر لب دارد
انگار يك كرور فحش !
بلند بلند نفرين
آنقدر بلند كه كسی نفسهای
حسادتان را نشنود
فاجعه است... فاجعه
يك چشم به هم زدن
زن و دخترهايتان فاسد و عاشق میشوند
آنگاه
پيكهايتان را
در لذت زنده بهگور كردن
كدام زن سر میكشيد
و عقدههای مردانگيتان را
چگونه باز میكنيد.
بيائيد...
خانهها را يك به يك بگرديد و
يادداشتهايش را بسوزانيد
مبادا كسی مانيفتش را
از بر كند
نترسيد
درها را بنديد و در خلوت
بی سانسور... صادقانه اعتراف كنيد.
بودنمان از صدقهی سر زنیست كه
به سنتها تف كرد و
جسورانه از عشق گفت...
■ #سیمین_چایچی
#شعر
#زنان
❑زنی كه به سنتها تف كرد
درها را ببنديد و
دامن آنهایی را كه هنوز باكرهاند
با هفت آب بشوئيد
مگر نمیدانيد
زنی به سنتها تف كرد و
بی شرمانه از عشق گفت
لامذهب
لبخندی بر لب دارد
انگار يك كرور فحش !
بلند بلند نفرين
آنقدر بلند كه كسی نفسهای
حسادتان را نشنود
فاجعه است... فاجعه
يك چشم به هم زدن
زن و دخترهايتان فاسد و عاشق میشوند
آنگاه
پيكهايتان را
در لذت زنده بهگور كردن
كدام زن سر میكشيد
و عقدههای مردانگيتان را
چگونه باز میكنيد.
بيائيد...
خانهها را يك به يك بگرديد و
يادداشتهايش را بسوزانيد
مبادا كسی مانيفتش را
از بر كند
نترسيد
درها را بنديد و در خلوت
بی سانسور... صادقانه اعتراف كنيد.
بودنمان از صدقهی سر زنیست كه
به سنتها تف كرد و
جسورانه از عشق گفت...
■ #سیمین_چایچی
#شعر
#زنان
@asheghanehaye_fatima
#زنان و مردانِ بسیاری را میشناسم که در بسترِ همسرانشان به آغوشِ مرد یا زنِ دیگری فکر میکنند. به کسانی فکر میکنند که اگر احساسات، موقعیتها و لحظههایشان را جورِ دیگری مدیریت کرده بودند، حالا شاید بسترشان پر شده بود از عطرِ خوشِ زندگی، از رایحه ی بی بدیل عشق، از گرمای رسیدن ... شاید هم نه .
📖 #همه_ی_مادران_به_بهشت_نمیروند
#نیکی_فیروزکوهی
#زنان و مردانِ بسیاری را میشناسم که در بسترِ همسرانشان به آغوشِ مرد یا زنِ دیگری فکر میکنند. به کسانی فکر میکنند که اگر احساسات، موقعیتها و لحظههایشان را جورِ دیگری مدیریت کرده بودند، حالا شاید بسترشان پر شده بود از عطرِ خوشِ زندگی، از رایحه ی بی بدیل عشق، از گرمای رسیدن ... شاید هم نه .
📖 #همه_ی_مادران_به_بهشت_نمیروند
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
از مسیر دلم که گذشتی
تمام ریشههایم در زمین
خشکیدند
و قدمهایت را شمردم که از قدیم
در مسیر نور
اقیانوسها را به خواب عمیق دعوت میکردند
میخواستم لبخندت را
به دریا بریزم
تا تمام ماهیان به زیبایی زمین ایمان بیاورند
میخواستم از پلههای چشمانت بگذرم
تا آسمان
تمام ستارهگانش را در دامنت حبس کند
تا کوه سینه آسمان را بشگافد
و مترسک
تنها پریدن گنجشکها را بخاطر بسپارد
شب از موهایت آویزان بود
گندمزار از بوی تنت سبز شد
و باد
وزیدن را از چادرت آموخت
من که سر راهت سبز میشدم
جنگل آتش میگرفت
باد
بادبادک کودکیام را
به سمت تو میچرخاند
کبوتران
در بام خانهتان برف میشدند
بچه ها در برف مینوشتند
آب ، نان ، انار
مادر بزرگ به قصه اش ادامه میداد:
زنان عاشق
زود میمیرند
تو سبز پوشیدی
آسمان آبی شد
بیابان غبار را در سینهاش پنهان کرد
ابرها به کوه دل بستند
خورشید پشت تپهها پنهان شد
و من فهمیدم
زنده گی جای قشنگی است
که زیر پیراهنت جا گذاشته ام
سالها بعد
تو بزرگ شدی
برایم سیب سرخ تعارف کردی
دردهایت را دستمال دوختی
اشکهایت را در باران پنهان کردی
و من هنوز
همان کودکی بودم
که باد
بادبادک کودکیاش را
به سمت تو میچرخاند
#حبیب_نکیسا
#زنان_عاشق_زود_می_میرند.
از مسیر دلم که گذشتی
تمام ریشههایم در زمین
خشکیدند
و قدمهایت را شمردم که از قدیم
در مسیر نور
اقیانوسها را به خواب عمیق دعوت میکردند
میخواستم لبخندت را
به دریا بریزم
تا تمام ماهیان به زیبایی زمین ایمان بیاورند
میخواستم از پلههای چشمانت بگذرم
تا آسمان
تمام ستارهگانش را در دامنت حبس کند
تا کوه سینه آسمان را بشگافد
و مترسک
تنها پریدن گنجشکها را بخاطر بسپارد
شب از موهایت آویزان بود
گندمزار از بوی تنت سبز شد
و باد
وزیدن را از چادرت آموخت
من که سر راهت سبز میشدم
جنگل آتش میگرفت
باد
بادبادک کودکیام را
به سمت تو میچرخاند
کبوتران
در بام خانهتان برف میشدند
بچه ها در برف مینوشتند
آب ، نان ، انار
مادر بزرگ به قصه اش ادامه میداد:
زنان عاشق
زود میمیرند
تو سبز پوشیدی
آسمان آبی شد
بیابان غبار را در سینهاش پنهان کرد
ابرها به کوه دل بستند
خورشید پشت تپهها پنهان شد
و من فهمیدم
زنده گی جای قشنگی است
که زیر پیراهنت جا گذاشته ام
سالها بعد
تو بزرگ شدی
برایم سیب سرخ تعارف کردی
دردهایت را دستمال دوختی
اشکهایت را در باران پنهان کردی
و من هنوز
همان کودکی بودم
که باد
بادبادک کودکیاش را
به سمت تو میچرخاند
#حبیب_نکیسا
#زنان_عاشق_زود_می_میرند.
@asheghanehaye_fatima
پاول شونت: لعنت بر شیطون!
من مشتاقش بودم، میخواستم مال من باشه؛ اگه مشتاق کسی باشی آزارش ندادی. شاید شیوهی بروز اشتیاق آزاردهنده باشه ، اما خود اشتیاق کسی رو آزار نمیده. هیچ زنی ازت نمیرنجه که چرا مشتاقشی، که چرا دوسش داری، خود زن مرز رابطه رو بهت نشون میده..
#زنان_برابر_چشم_انداز_رودخانه
#هاینریش_بل
پاول شونت: لعنت بر شیطون!
من مشتاقش بودم، میخواستم مال من باشه؛ اگه مشتاق کسی باشی آزارش ندادی. شاید شیوهی بروز اشتیاق آزاردهنده باشه ، اما خود اشتیاق کسی رو آزار نمیده. هیچ زنی ازت نمیرنجه که چرا مشتاقشی، که چرا دوسش داری، خود زن مرز رابطه رو بهت نشون میده..
#زنان_برابر_چشم_انداز_رودخانه
#هاینریش_بل
@asheghanehaye_fatima
زن نوين، دختر نجیبی نیست که عشقش به یک ازدواج موفق ختم شود، همسری نیست که در خفا از خیانتهای شوهرش رنج بکشد... پیردختری نیست که در حسرت عشق نافرجام جوانیش بسوزد، او قربانی شرایط رقتبار طبیعت سرکوب شدهاش نیست... زن نوین قهرمانی است که مستقلانه از زندگی طلب میکند، که اعتماد به نفس دارد، که علیه بردگی جهانی زنان در مقابل دولت و خانه و جامعه میایستد، که به عنوان نماینده همجنسانش برای حقوقش میجنگد...
■ #الکساندرا_کولنتای
#کولنتای #زنان
زن نوين، دختر نجیبی نیست که عشقش به یک ازدواج موفق ختم شود، همسری نیست که در خفا از خیانتهای شوهرش رنج بکشد... پیردختری نیست که در حسرت عشق نافرجام جوانیش بسوزد، او قربانی شرایط رقتبار طبیعت سرکوب شدهاش نیست... زن نوین قهرمانی است که مستقلانه از زندگی طلب میکند، که اعتماد به نفس دارد، که علیه بردگی جهانی زنان در مقابل دولت و خانه و جامعه میایستد، که به عنوان نماینده همجنسانش برای حقوقش میجنگد...
■ #الکساندرا_کولنتای
#کولنتای #زنان