@asheghanehaye_fatima
تنها تجربه ای که نداشتم، بافتن موهاش بود
معشوقه ی نداشته ی این روزهام
موهاش همیشه کوتاه بود
من فکر می کنم
دستی که نبافته است...
از دستی که به خون آغشته می شود
گناه کارتر است...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
#زامفولیای_من
تنها تجربه ای که نداشتم، بافتن موهاش بود
معشوقه ی نداشته ی این روزهام
موهاش همیشه کوتاه بود
من فکر می کنم
دستی که نبافته است...
از دستی که به خون آغشته می شود
گناه کارتر است...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
#زامفولیای_من
@asheghanehaye_fatima
معشوق های زیادی داشت!
یکی را بخاطر زیبایی اش دوست داشت
یکی را برای تنهایی اش
یکی را دوست داشت بخاطر فراموشی
بخاطر روزهای سخت پیش رو
بخاطر تکیه گاه
فروتنی و بسیار دیده شدن!
معشوق های زیادی داشت
و من را
که دوستش داشتم بیشتر از تمام آنها...
چون هوا بودم
هیچ و هیچ و هیچ
و در هر نفس
تکه ای از مرا در خود می کشید
می کُشت
و بعد
به بیرون می دمید...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
معشوق های زیادی داشت!
یکی را بخاطر زیبایی اش دوست داشت
یکی را برای تنهایی اش
یکی را دوست داشت بخاطر فراموشی
بخاطر روزهای سخت پیش رو
بخاطر تکیه گاه
فروتنی و بسیار دیده شدن!
معشوق های زیادی داشت
و من را
که دوستش داشتم بیشتر از تمام آنها...
چون هوا بودم
هیچ و هیچ و هیچ
و در هر نفس
تکه ای از مرا در خود می کشید
می کُشت
و بعد
به بیرون می دمید...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
:
بخند محبوبم
دنیا گاه
به شکل تمشک بزرگی ست
که هر کس
سهمی از سرخی آن خواهد داشت!
گنجشک ها
دست های عابران
لب های تو
و جای زخم های من...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
@asheghanehaye_fatima
بخند محبوبم
دنیا گاه
به شکل تمشک بزرگی ست
که هر کس
سهمی از سرخی آن خواهد داشت!
گنجشک ها
دست های عابران
لب های تو
و جای زخم های من...
#حمید_جدیدی
#شب_نوشت
@asheghanehaye_fatima