امروز در باغ عجیب کنار خانهام، من علف کوچکی را برای آن که بوی تو را میداد بوسیدم. من تو را میبویم و کنار اشیای زیبایم میگذارم.
#پرویز_اسلامپور
از #نامهها
@asheghanehaye_fatima
#پرویز_اسلامپور
از #نامهها
@asheghanehaye_fatima
__
سایهها زمانی هستند که آفتابی در کار باشد و این بنیان روح توست. تو یکراست از بطن هستیات میآیی تا به من نزدیک شوی، و تو نیرویی هستی که الیالابد بر زندگی من تاثیر خواهی گذاشت.
از هم گسیختگی و نومیدی هرگز نمیتواند آن تاثیری را بر کار من داشته باشد که عشقِ حامیانهی تو .
#نامهها: "هانا آرنت" و "مارتین هایدگر"
"الزبیتا اتینکر"
@asheghanehaye_fatima
سایهها زمانی هستند که آفتابی در کار باشد و این بنیان روح توست. تو یکراست از بطن هستیات میآیی تا به من نزدیک شوی، و تو نیرویی هستی که الیالابد بر زندگی من تاثیر خواهی گذاشت.
از هم گسیختگی و نومیدی هرگز نمیتواند آن تاثیری را بر کار من داشته باشد که عشقِ حامیانهی تو .
#نامهها: "هانا آرنت" و "مارتین هایدگر"
"الزبیتا اتینکر"
@asheghanehaye_fatima
نامههای کوتاه شبانه.
«سلام.
امروز برف و باران بود. مدام به شاهرخ مسکوب میاندیشیدم. به او، و حالِ او در آن لحظهای که در یادداشتی نوشت:
"از تماشای هیکلِ نحسِ پفیوزِ خودم حالم بههم میخورَد!"
باز هم گلی به گوشهٔ جمالش که راهِ فراری هم نشان داد:
"بهتر است به غزاله پناه ببرم و خودم را نجات بدهم."
من، به تو پناه آوردهام.»
#شاهرخ_مسکوب
#نامهها
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
«سلام.
امروز برف و باران بود. مدام به شاهرخ مسکوب میاندیشیدم. به او، و حالِ او در آن لحظهای که در یادداشتی نوشت:
"از تماشای هیکلِ نحسِ پفیوزِ خودم حالم بههم میخورَد!"
باز هم گلی به گوشهٔ جمالش که راهِ فراری هم نشان داد:
"بهتر است به غزاله پناه ببرم و خودم را نجات بدهم."
من، به تو پناه آوردهام.»
#شاهرخ_مسکوب
#نامهها
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
زیبا باش و لبخند بزن. به خودت بیتوجه نباش. دلم میخواهد خوشحال باشی. تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی.
📕 #نامهها
#آلبر_کامو به ماریا کاسارس
@asheghanehaye_fatima
📕 #نامهها
#آلبر_کامو به ماریا کاسارس
@asheghanehaye_fatima
•••
اینجا را که حالا دیگر میشود دید بیتو خالی است. دیگر نمیدانم چه میشود کرد، خبر آن که مثل آینده در گذشته بود. چون که دیگر امروز همه زیباییها آنقدر دارد تهدید میشود که شاید تنها راه چاره در دورویی و چندرویی باشد. من همه هفتههای زیبای گذشته را فقط برای آن در خاطرهام حفظ میکنم که تو در آن بودی و تو در آنها بینقاب بودی و همیشه مثل همین حالا هم یک حرف را میزدی که میشود آن حرف را کنار هم گذاشت و به یک جهت و راستای کلمه رسید که اگر هم بسوزاند بوی گوشت کثیف ندهد. بوی زیبایی روح سرگردان تو از جسم را به رخ بکشد. آیا باز هم تو را خواهم دید، نمیدانم!
با احترامِ همیشهام برای تو
از #نامهها؛"پرویز اسلامپور"به "سپهری"
@asheghanehaye_fatima
اینجا را که حالا دیگر میشود دید بیتو خالی است. دیگر نمیدانم چه میشود کرد، خبر آن که مثل آینده در گذشته بود. چون که دیگر امروز همه زیباییها آنقدر دارد تهدید میشود که شاید تنها راه چاره در دورویی و چندرویی باشد. من همه هفتههای زیبای گذشته را فقط برای آن در خاطرهام حفظ میکنم که تو در آن بودی و تو در آنها بینقاب بودی و همیشه مثل همین حالا هم یک حرف را میزدی که میشود آن حرف را کنار هم گذاشت و به یک جهت و راستای کلمه رسید که اگر هم بسوزاند بوی گوشت کثیف ندهد. بوی زیبایی روح سرگردان تو از جسم را به رخ بکشد. آیا باز هم تو را خواهم دید، نمیدانم!
با احترامِ همیشهام برای تو
از #نامهها؛"پرویز اسلامپور"به "سپهری"
@asheghanehaye_fatima