عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
معلمی نیستم که عاشقی را به تو بیاموزم
ماهی‌ها
برای شناوری در دریا، نیازمند به معلم نیستند
و پرنده‌ها برای پریدن، در بی‌نهایتِ آسمان
تنها شناوری کن
و به تنهایی پرواز
رازِ عشق را در دفاتر ننهاده‌اند...
و سالکانِ بزرگِ طریقتِ عشق
خواندن را نمی‌دانستند...

#نزار_قبانی [ سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ ]

@asheghanehaye_fatima
آی ای زنی که مثلِ نانِ عسلی
عجین شده‌ای
با زنانگی‌ات
عجین شده‌ای با خونِ شعرهای من
با خونِ شهوتِ من
آی ای زنِ همیشه سرگشته
که ابتداهایت باطل می‌کند نهایت‌هایت را
ابتدایت، نهایتت را بی‌اعتبار می‌کند
و لبِ پایینت
نیست و نابود می‌کند
لبِ بالا را ...

#نزار _قبانی


@asheghanehaye_fatima
بی هیچ هراسی دوستم بدار
در خطوط دستانم محو شو
برای من که به ابدیت ایمان ندارم
برای یک هفته،
برای چند روز،
برای یک ساعت دوستم بدار...


#نزار_قبانی
برگردان: #فاطمه_حق_وردیان


@asheghanehaye_fatima
چه بسیار دوستی‌ها که به معنی عشق بود
و درنیافتند...
و چه بسیار  "حالت چطور است" هایی که معنایش "دلم برایت تنگ شده" بود،
و نفهمیدند...

#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima
تو آن زنی نیستی که با گذر ساعت‌ها و روزها بسنجمَش
تو بانویِ ساخته شده از میوه‌یِ شعری...

دلبرم
ای زنِ شعرهایِ نخستینم
دست راستت را بده که در آن پنهان شوم
دست چپت را بده که چونان وطن
در آن سکنی گزینم...



برشی از شعر #نزار_قبانی
ترجمه: #سعید_هلیچی


@asheghanehaye_fatima
مى‌خواهمت!
و ميدانم كه
غير ممكن را
خواسته ام!
تو؛ بالاتر از ظنّ و وهمى!
تو؛ بالاتر از  عطا و تملّكى!
و زيباتر از
هر چه زيباست.

🍂 #نزار_قبانی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
می‌نویسم...
تا منفجر کنم اشیاء را،
چرا که نوشتن انفجار است
می‌نویسم...
تا پیروز شود نور بر تاریکیِ شب
چرا که شعر رستگاری‌ست
می‌نویسم...
تا مرا بخوانند خوشه‌های گندم و درختان
تا مرا بفهمند گل و ستاره، گنجشک و
گربه، گوش ماهی‌ها و صدف‌ها‌ و ماهیان...
می‌نویسم...
تا جهان را نجات دهم از دندان‌های هولاکو،
از فرمان چریکی‌ها
و از دیوانگیِ فرمانده‌ی شبه نطامیان
می‌نویسم...
تا زنان را نجات دهم از تن پوشِ دیکتاتوران،
از شهرهای مردگان،
از چند همسری،
از روزمر‌گی،
از سرما و کولاک و روزهای بی زیر و بم
می‌نویسم...
تا واژه را نجات دهم از بازجویی دادگاه
از بوکشیِ سگان
از تیغِ سانسور
می‌نویسم...
تا دلبرم را نجات دهم
از شهرهای بی‌ شعر، بی عشق
از ناکامی و افسردگی
می‌نویسم...
تا او را به پیام‌آور
به تندیس
به ابر بدل کنم

هیج چیز ما را از مرگ در امان نخواهد گذاشت
جز زن، و نوشتن...


#نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.

و قد تغفو الذكريات لكنها لن تموت...


و شايد خاطره‌ها بخوابند
ولی نمی‌ميرند...

#نزار_قبانی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
اگر جنگ نبود
تو را به خانه ام دعوت میکردم
و میگفتم:
به کشورم خوش آمدی
چای بنوش خسته ای
برایت اتاقی از گل میساختم
و شاید تو را در آغوش میفشردم
اگر جنگ نبود
تمام مین های سر راه را گل میکاشتم
تا کشورم زیباتر به چشمانت بیاید…

#نزار_قبانی

@asheghanehaye_fatima