عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



زنی را دوست‌داشتن از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن
در روح همدیگر چون رعد غریدن
با هم دراز کشیدن،گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
همراه با درختان شبانه، وزیدن
یکدیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای همدیگر را به زندگی آوردن
غروب‌کردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به همدیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لبریز از اندوه

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.

#اد_هورنیک
@asheghanehaye_fatima



زنی را دوست‌داشتن از مرگ گريختن
از هستی خاكی بيرون‌رفتن
در روح همديگر چون رعد غريدن
با هم دراز کشیدن،گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
همراه با درختان شبانه، وزیدن
یکدیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای همدیگر را به زندگی آوردن
غروب‌كردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی كنار هم خوابيده‌ايم و به همديگر فكر می‌كنيم
دو روحِ لبريز از اندوه

دور از اين دنیا كه نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزديکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار كه مرده‌ام و او را رها كرده‌ام.



#اد_هورنیک
@asheghanehaye_fatima



زنی را دوست‌داشتن، از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن،
در روح همدیگر چون رعد غریدن،
با هم دراز کشیدن،گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن،
همراه با درختان شبانه وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن،
لحظه‌ای همدیگر را به زندگی آوردن،
غروب‌کردن
و با شگفتی طلوع‌کردن است.

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟
پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به همدیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لبریز از اندوه...

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.


#اد_هورنیک/ نویسنده هلندی
برگردان: #مؤدب_میر_علایی
@asheghanehaye_fatima

زنی را دوست‌داشتن از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن
در روح هم‌دیگر چون رعد غریدن
با هم دراز کشیدن، گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
هم‌راه با درختان شبانه، وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای هم‌دیگر را به زندگی آوردن
غروب‌کردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به هم‌دیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لب‌ریز از اندوه

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.


■●شاعر: #اد_هورنیک |هلند|

●■برگردان: #مودب_میرعلایی
زنی را دوست‌داشتن از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن
در روح هم‌دیگر چون رعد غریدن
با هم دراز کشیدن، گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
هم‌راه با درختان شبانه، وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای هم‌دیگر را به زندگی آوردن
غروب‌کردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به هم‌دیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لب‌ریز از اندوه

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.

■●شاعر: #اد_هورنیک | هلند |

■●برگردان: #مودب_میرعلایی

@asheghanehaye_fatima
زنی را دوست‌داشتن از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن
در روح هم‌دیگر چون رعد غریدن
با هم دراز کشیدن، گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
هم‌راه با درختان شبانه، وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای هم‌دیگر را به زندگی آوردن
غروب‌کردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به هم‌دیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لب‌ریز از اندوه

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.

■شاعر: #اد_هورنیک

@asheghanehaye _fatima
زنی را دوست‌داشتن از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن
در روح هم‌دیگر چون رعد غریدن
با هم دراز کشیدن، گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
هم‌راه با درختان شبانه، وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای هم‌دیگر را به زندگی آوردن
غروب‌کردن و با شگفتی طلوع‌کردن است

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟ پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به هم‌دیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لب‌ریز از اندوه

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند
انگار که مرده‌ام و او را رها کرده‌ام.

#اد_هورنیک


@asheghanehaye_fatima
زنی را دوست‌داشتن، از مرگ گریختن
از هستی خاکی بیرون‌رفتن،
در روح همدیگر چون رعد غریدن،
با هم دراز کشیدن،گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن،
همراه با درختان شبانه وزیدن
یک‌دیگر را بوسیدن و نواختن،
لحظه‌ای همدیگر را به زندگی آوردن،
غروب‌کردن
و با شگفتی طلوع‌کردن است.

می‌پرسم: خوابیده‌ای؟
پاسخی نمی‌دهد،
بی هیچ کلامی کنار هم خوابیده‌ایم و به همدیگر فکر می‌کنیم
دو روحِ لبریز از اندوه...

دور از این دنیا که نمی‌تواند به ما آسیب برساند،
و نزدیکِ ستارگان، که سحرآمیز اشاره می‌کنند


#اد_هورنیک/ نویسنده هلندی
برگردان: #مؤدب_میر_علایی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

زنی را دوست‌داشتن از مرگ گريختن
از هستی خاكی بيرون‌رفتن
در روح همديگر چون رعد غريدن
با هم دراز کشیدن، گوش سپردن، خیال‌پردازی کردن
همراه با درختان شبانه، وزیدن
یکدیگر را بوسیدن و نواختن
لحظه‌ای همدیگر را به زندگی آوردن
غروب‌كردن و با شگفتی طلوع‌کردن است.

❄️ #اد_هورنیک
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima