@asheghanehaye_fatima
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی، من از جان
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری، چو خواب آید! کجا خواب؟
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر آرَمَش پیش
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
مناظره خسرو و فرهاد/
#نظامی_گنجوی
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی، من از جان
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری، چو خواب آید! کجا خواب؟
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر آرَمَش پیش
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
مناظره خسرو و فرهاد/
#نظامی_گنجوی
🎼●آهنگ: «مهمان من شو ساعتی»
🎙●خواننده: #حسامالدین_سراج
○●شاعر: #نظامی_گنجوی
○●آهنگساز: #عباس_ابوحمزه
○●نوازندهی پیانو: #حسامالدین_سراج
شب بیگَهَست ای ماهِ من، مهمانِ من شو ساعتی
همخانهی عشقِ تواَم، همخانِ من شو ساعتی
بنگر به روی زرد من، وز سینه بنشان گرد من
تا چند باشی درد من؟ درمان من شو ساعتی
ای چشمهی حیوان به لب، وی زندگانی را سبب
چون جانام آوردی به لب، جانان من شو ساعتی
ای چتر مه گیسوی تو، طغرای مه ابروی تـو
ای من غلام روی تو، سلطان من شو ساعتی
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
عاشق شده ام بر تو
تدبیر چه فرمایی ؟
از راه صلاح آیم ...
یا از ره رسوایی ؟
#نظامی_گنجوی
@asheghanehaye_fatima
تدبیر چه فرمایی ؟
از راه صلاح آیم ...
یا از ره رسوایی ؟
#نظامی_گنجوی
@asheghanehaye_fatima
تمنای من از عمر و جوانی
وصال تست وانگه زندگانی
منم در پای عشقت رفته از دست
به خلوت خورده می تنها شده مست
منم آن سایه کز بالا و از زیر
ز پایت سر نگردانم به شمشیر
نگردم از تو تابی سر نگردم
ز تو تا در نگردم برنگردم
سخن تا چند گویم با خیالت
برون رانم جنیبت با جمالت
بخسبانم ترا من می خورم ناب
که من سرمست خوش باشم تو در خواب
بجای توتیا گردت ستانم
گهی بوسه گهی دردت ستانم
سر زلفت به گیسو باز بندم
گهی گریم ز عشقت گاه خندم
چنان بندم به دل نقش نگینت
که بر دستت نداند آستینت
در آغوش آنچنان گیرم تنت را
که نبود آگهی پیراهنت را
چو لعبت باز شب پنهان کند راز
من اندر پرده چون لعبت شوم باز
گر از دستم چنین کاری بر آید
ز هر خاریم گلزاری بر آید
خدایا ره به پیروزیم گردان
چنین پیروزیی روزیم گردان
#نظامی_گنجوی
خمسه, خسرو و شیرین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
وصال تست وانگه زندگانی
منم در پای عشقت رفته از دست
به خلوت خورده می تنها شده مست
منم آن سایه کز بالا و از زیر
ز پایت سر نگردانم به شمشیر
نگردم از تو تابی سر نگردم
ز تو تا در نگردم برنگردم
سخن تا چند گویم با خیالت
برون رانم جنیبت با جمالت
بخسبانم ترا من می خورم ناب
که من سرمست خوش باشم تو در خواب
بجای توتیا گردت ستانم
گهی بوسه گهی دردت ستانم
سر زلفت به گیسو باز بندم
گهی گریم ز عشقت گاه خندم
چنان بندم به دل نقش نگینت
که بر دستت نداند آستینت
در آغوش آنچنان گیرم تنت را
که نبود آگهی پیراهنت را
چو لعبت باز شب پنهان کند راز
من اندر پرده چون لعبت شوم باز
گر از دستم چنین کاری بر آید
ز هر خاریم گلزاری بر آید
خدایا ره به پیروزیم گردان
چنین پیروزیی روزیم گردان
#نظامی_گنجوی
خمسه, خسرو و شیرین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ای تن تو پاکتر از جان پاک
روح تو پرورده روحی فداک
نقطه گه خانه رحمت توئی
خانه بر نقطه زحمت توئی
راهروان عربی را تو ماه
یاوگیان عجمی را تو راه
ای شب گیسوی تو روز نجات
آتش سودای تو آب حیات
عقل شده شیفته روی تو
سلسله شیفتگان موی تو
چرخ ز طوق کمرت بندهای
صبح ز خورشید رخت خندهای
عالم تردامن خشک از تو یافت
ناف زمین نافه مشک از تو یافت
خاک تو از باد سلیمان بهست
روضه چگویم که ز رضوان بهست
کعبه که سجاده تکبیر تست
تشنه جلاب تباشیر تست
تاج تو و تخت تو دارد جهان
تخت زمین آمد و تاج آسمان
تا قدمت در شب گیسو فشان
بر سر گردون شده دامن کشان
در صدف صبح به دست صفا
غالیه بوی تو ساید صبا
#نظامی_گنجوی
خمسه, مخزن الاسرار
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
روح تو پرورده روحی فداک
نقطه گه خانه رحمت توئی
خانه بر نقطه زحمت توئی
راهروان عربی را تو ماه
یاوگیان عجمی را تو راه
ای شب گیسوی تو روز نجات
آتش سودای تو آب حیات
عقل شده شیفته روی تو
سلسله شیفتگان موی تو
چرخ ز طوق کمرت بندهای
صبح ز خورشید رخت خندهای
عالم تردامن خشک از تو یافت
ناف زمین نافه مشک از تو یافت
خاک تو از باد سلیمان بهست
روضه چگویم که ز رضوان بهست
کعبه که سجاده تکبیر تست
تشنه جلاب تباشیر تست
تاج تو و تخت تو دارد جهان
تخت زمین آمد و تاج آسمان
تا قدمت در شب گیسو فشان
بر سر گردون شده دامن کشان
در صدف صبح به دست صفا
غالیه بوی تو ساید صبا
#نظامی_گنجوی
خمسه, مخزن الاسرار
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
زهی چشمم به دیدار تو روشن
سر کویت مرا خوشتر ز گلشن
خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم
به تو خوشدل دماغ مشک بیزم
ز تو روشن چراغ صبح خیزم
مرا چشمی و چشمم را چراغی
چراغ چشم و چشم افروز باغی
فروغ از چهر تو مهر فلک را
نمک از کان لعل تو نمک را
چه میخوردی که رویت چون بهارست
از آن می خور که آنت سازگارست🥰😋
#نظامی_گنجوی, خمسه, خسرو و شیرین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
سر کویت مرا خوشتر ز گلشن
خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم
به تو خوشدل دماغ مشک بیزم
ز تو روشن چراغ صبح خیزم
مرا چشمی و چشمم را چراغی
چراغ چشم و چشم افروز باغی
فروغ از چهر تو مهر فلک را
نمک از کان لعل تو نمک را
چه میخوردی که رویت چون بهارست
از آن می خور که آنت سازگارست🥰😋
#نظامی_گنجوی, خمسه, خسرو و شیرین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
تدبیر کنم هر شب تا دل ز تو برگیرم
چون روز برآرد سر، مهر تو ز سر گیرم
دل با تو درآمیزم، کآمیختهای با جان
جانی دگرم باید، تا یار دگر گیرم
#نظامی_گنجوی
@asheghanehaye_fatima
تدبیر کنم هر شب تا دل ز تو برگیرم
چون روز برآرد سر، مهر تو ز سر گیرم
دل با تو درآمیزم، کآمیختهای با جان
جانی دگرم باید، تا یار دگر گیرم
#نظامی_گنجوی
@asheghanehaye_fatima
.
دل به نادانی بدادم در کف عیاره ای
دلگشایی ، جانفزایی ، غم بری ، غمخواره ای
گلرخی ، شکّرلبی ، سنگین دلی ، سیمین بری
سرو قدّی ، لاله خَدّی ، مشتری رخساره ای
دلفریبی ، جانستانی ، کج سری ، عشوه گری
بیوفایی ، پُر جفایی ، کین کشی ، خونخواره ای
شوخ چشمی ، سرکشیّ و ناوک اندازی بُتی
دلپذیری ، زیرکی ، مستکبری ، هُشیاره ای
خوشنوایی ، خوش لقایی ، خوش وصالی همچو ماه
ماهرویی ، مهوشی ، مَه چهره ای ، مَه پاره ای
تیز فهمی ، دور بینی ، دلبری ، رامشگری
راست طبعی ، غمگساری ، مونسی، دلداده ای
ای نظامی گلرخی را هان چرا گفتی چنین ؟
چون نداری یادگار از روی او نظّاره ای...
#نظامی_گنجوی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
دل به نادانی بدادم در کف عیاره ای
دلگشایی ، جانفزایی ، غم بری ، غمخواره ای
گلرخی ، شکّرلبی ، سنگین دلی ، سیمین بری
سرو قدّی ، لاله خَدّی ، مشتری رخساره ای
دلفریبی ، جانستانی ، کج سری ، عشوه گری
بیوفایی ، پُر جفایی ، کین کشی ، خونخواره ای
شوخ چشمی ، سرکشیّ و ناوک اندازی بُتی
دلپذیری ، زیرکی ، مستکبری ، هُشیاره ای
خوشنوایی ، خوش لقایی ، خوش وصالی همچو ماه
ماهرویی ، مهوشی ، مَه چهره ای ، مَه پاره ای
تیز فهمی ، دور بینی ، دلبری ، رامشگری
راست طبعی ، غمگساری ، مونسی، دلداده ای
ای نظامی گلرخی را هان چرا گفتی چنین ؟
چون نداری یادگار از روی او نظّاره ای...
#نظامی_گنجوی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima