گفت : من البته اول شیفتهی آن موهای سیاه و شلالِ مینا شدم، اما راستش بیشتر آن نقصِ کوچکِ شکستگیِ دندانش پابندم کرد. گوشهی دندان نیشش شکسته بود که خندههایش را شیرین میکرد، انگار که آدم عمری به هوای آبی سرد و عمیق و البته زلال بدود، بعد برسد به مظهر قناتی که فقط باریکهی آبی داشته باشد، جاری و سرد. خوب، آدم همیشه میداند که جاهای دیگری هم هست، ولی میمانَد..
#هوشنگ_گلشیری
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
#هوشنگ_گلشیری
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
▫️
و من همیشه میخوردم به دری كه بسته بود، یا میرسیدم به جمعیتی كه راه نمیدادند، حتی به عمد دست دراز میكردند تا نگذارند جلوتر بروم. میدانستم كه نمیرسم، اما رفتم، تمام شب، تمام روز ...
📚 داستان نیروانای من
🖋 #هوشنگ_گلشیری
@asheghanehaye_fatima
و من همیشه میخوردم به دری كه بسته بود، یا میرسیدم به جمعیتی كه راه نمیدادند، حتی به عمد دست دراز میكردند تا نگذارند جلوتر بروم. میدانستم كه نمیرسم، اما رفتم، تمام شب، تمام روز ...
📚 داستان نیروانای من
🖋 #هوشنگ_گلشیری
@asheghanehaye_fatima