عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



نبستم دل به مهرِ دیگران
اما زِ کوی تو
زِ بس نامهربانی دیدم ای نامهربان ...رفتم!

#هاتف_اصفهانی
@asheghanehaye_fatima




مگو: "فردا بَرَت آیم‌"
که من دور از تو تا فردا
نخواهم زیست
خواهم مرد
یا امروز
یا امشب...

#هاتف_اصفهانی
@asheghanehaye_fatima


هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد
بر من ز غمت به تاب و تب می‌گذرد

تو خفته به استراحت و بی تو مرا
تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد ...

#هاتف_اصفهانی


🎼●قطعه‌ی تلفیقی: «مرا ببین»

🎙●بر اساسِ:

۱. قطع
ه بی‌کلام «آهنگ گم‌شده»؛ اثرِ #اولافور_آرنالس
۲.شعر و صدای
#رضا_براهنی
۳. «ساز و آواز» (ابوعطا)، باصدای
#محمدرضا_شجریان و شعری از #هاتف_اصفهانی


تو انگش
تانی داری به آن بلندی که مرا لمس نمی‌کنند
که من کوتا‌ه‌تر از آن‌ام که قدّم به ارتفاعات پنهان کف پاهای تو برسد...

و تو بلندتر از آنی که از وزیدن نسیم عاطفه‌ای
مدد بگیری،
که هیچ عاطفه‌ای بدان بلندا نمی‌رسد...

ببین مرا ببین که در سراسر عمرم گیاه‌خواره‌ای بوده‌ام انگار
اما اما میان تخته‌سنگ‌های بی‌اعتناییِ جهان
پیوسته زیسته‌ام
و حال نمی‌دانم چگونه پاسخ آن چشم‌های رنگین را بگویم
که از هزار پرسش پیوسته و پیچاپیچ آکنده‌اند
که سراسرِ جهانِ پس از عمرم را تاریکِ تاریک خواهند یافت
اگر نظر به جایی دیگر کنی
اگر نظر به جایی دیگر کنی می‌بینی که پیش روی من همه‌جا شب است
مرا نمی‌بینی می‌بینی...



@asheghanehaye_fatima
چه شود به چهره‌ی زرد من، نظری برای خدا کنی
که اگر کنی همه درد من، به یکی نظاره دوا کنی

تو شَهی و کشور جان تو را. تو مَهی و جان جهان تو را.
ز رهِ کَرَم چه زیان تو را، که نظر به حال گدا کنی؟

ز تو گر تفقد و گر ستم، بُوَد آن عنایت و این کرم
همه از تو خوش بُوَد ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی

همه‌ جا کِشی میِ لاله‌گون، ز ایاغ مدعیانِ دون
شِکَنی پیاله‌ی ما که خون، به دلِ شکسته‌ی ما کنی

تو کمان‌کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همه‌ی غمم بُوَد از همین، که خدا نکرده خطا کنی

تو که هاتف از بَرَش این زمان، رَوی از ملامت بیکران،
قدمی نرفته ز کوی وی، نظر از چه سوی قفا کنی؟


#هاتف_اصفهانی



@asheghanehaye_fatima
یک لحظه کسی که با تو دمساز آید
یا با تو دمی همدم و همراز آید

از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند
هرگز نرود وگر رود باز آید

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
دلخسته ام از ناوک دلدوز فراق
جان سوخته از آتش دلسوز فراق

دردا و دریغا که بود عمر مرا
شب ها شب هجر و روزها روز فراق


#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
مهجور تو را شب خیالی که مپرس
رنجور تو را روز ملالی که مپرس

گفتی هاتف چه حال داری بی من
در گوشه ای افتاده به حالی که مپرس


#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
دوش می گفت که خونت شب دیگر ریزم
امشب امید که یاد از سخن دوشش باد

دل که خو کرده به اندوه فراغت همه عمر
با خیالت همه شب دست در آغوشش باد

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
هر شب از افغان من بیدار خلق اما چه سود
آنکه باید بشنود افغان من بیدار نیست


 #هاتف_اصفهانی
کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی
چو شمع از چشم گریان اشکباری‌های من بینی

کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می‌دیدی
که امشب گریه‌های زار و زاری‌های من بینی

شبی چند از خدا خواهم به خلوت تا سحرگاهان
نشینی با من و شب زنده‌داری‌های من بینی

برای امتحان تا می‌توانی بار درد و غم
بنه بر دوش من تا بردباری‌های من بینی

برای یادگار خویش شعری چند از هاتف
نوشتم تا پس از من یادگاری‌های من بینی

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
مهجور تو را شب خیالی که مپرس
رنجور تو را روز ملالی که مپرس

گفتی هاتف چه حال داری بی من
در گوشه‌ای افتاده به حالی که مپرس

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی
که لعلش گوهرافشان، سنبلش عنبر فشانستی

چسان خورشید رویت را مه تابان توان گفتن
که از روی تو تا ماه از زمین تا آسمانستی

حرامم باد دلجویی پیکانش اگر نالم
ز زخم ناوکی کز شست آن ابرو کمانستی

غمش گفتم نهان در سینه دارم ساده‌لوحی بین
که این سر در جهان فاش است و پندارم نهانستی

در این بستان به پای هر صنوبر جویی از چشمم
روان از حسرت بالای آن سرو روانستی

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
ای بر خورشید رایت مهر گردون ذره‌ای
آسمان در حکم انگشت تو چون انگشتری

با کف دریا نوالت هفت دریا قطره‌ای
پیش خرگاه جلالت هفت گردون چنبری

حال زار من چه پرسی این نه بس کز روی تو
دور ماندستم چو دور از روی خور نیلوفری

بوی دود عنبرین من گواه من که چرخ
بی تو افکنده است چون عودم به سوزان مجمری

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، آن کجا و این کجا

دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای
ورنه پای ما کجا وین راه بی‌پایان کجا

ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب
تا در آن وادی مرا از تن برآید جان کجا

جسم غم فرسود من چون آورد تاب فراق
این تن لاغر کجا بار غم هجران کجا

در لب یار است آب زندگی در حیرتم
خضر می‌رفت از پی سرچشمهٔ حیوان کجا

چون جرس با ناله عمری شد که ره طی می‌کند
تا رسد هاتف به گرد محمل جانان کجا

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
سرو اگر جلوه کند با تن عریان به چمن
شرمی از جلوهٔ آن سرو قبا پوشش باد

دوش می‌گفت که خونت شب دیگر ریزم
امشب امید که یاد از سخن دوشش باد

دل که خو کرده به اندوه فراغت همه عمر
با خیالت همه شب دست در آغوشش باد

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
گفتم نگرم روی تو گفتا، به قیامت
گفتم روم از کوی تو گفتا، به سلامت

گفتم چه خوش از کار جهان گفت، غم عشق
گفتم چه بود حاصل آن؟ گفت ندامت

#هاتف_اصفهانی

@asheghanehaye_fatima
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله

در طرفِ چمن ساقیِ دوران میِ عشرت
در ساغرِ گل کرده و پیمانهٔ لاله

بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل دُرّ و گهر بیخته ژاله

وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن، فاخته ناله

ای دلبر گلچهره که مشّاطهٔ صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله

آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله

عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله

گفتی چه بوَد کار تو «هاتف» همهٔ عمر
هر روز دعا گوی توام من همه ساله.

#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
مهجور تو را شب خیالی که مپرس
رنجور تو را روز ملالی که مپرس

گفتی هاتف چه حال داری بی من
در گوشه‌ای افتاده به حالی که مپرس

هاتف اصفهانی, دیوان اشعار, رباعیات
#هاتف_اصفهانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
دل فدای تو، چون تویی دلبر
جان نثار تو، چون تویی جانان

#هاتف_اصفهانی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‍‌