شنیده‌ام که درخت از درخت باخبر است.
و من گمان دارم
که سنگ هم از سنگ
و ذره ذره عالم که عاشقان هم‌اند؛
مگر دل تو که بیگانه است
با دل من…
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
و من گمان دارم
که سنگ هم از سنگ
و ذره ذره عالم که عاشقان هم‌اند؛
مگر دل تو که بیگانه است
با دل من…
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
بر تنش آن نرم کتان سفید
جامه ی مهتاب بر اندام بید
پیرهنش تنگ فشرده به تن
لطف تنش برده دل از پیرهن
تافته ی بر چهره ی وی آفتاب
گونه ی مس یافته آن سیم ناب
سینه ی چون اینه تابان او
تافته از چاک گریبان او
نرم برون آمده از آستین
بازو یا مرمر و عاج است این
گردن سیمینش چون شیر پاک
زیر گلو اینه ی تابناک
لعلش چون شهد و شکر دلپذیر
چشمش آهو روش و شیر گیر
ساقش افسون گر و آشوب ساز
بر سر آن دامان در رقص و ناز
گونه اش از تاب گل انداخته
رخ چو دل سوختگان ساخته
طرفه غزالی ست همه لطف و ناز
از غزل سایه بود بی نیاز
شعر مرا از رخ او آبروست
شعر مجسم قد و بالای اوست
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
جامه ی مهتاب بر اندام بید
پیرهنش تنگ فشرده به تن
لطف تنش برده دل از پیرهن
تافته ی بر چهره ی وی آفتاب
گونه ی مس یافته آن سیم ناب
سینه ی چون اینه تابان او
تافته از چاک گریبان او
نرم برون آمده از آستین
بازو یا مرمر و عاج است این
گردن سیمینش چون شیر پاک
زیر گلو اینه ی تابناک
لعلش چون شهد و شکر دلپذیر
چشمش آهو روش و شیر گیر
ساقش افسون گر و آشوب ساز
بر سر آن دامان در رقص و ناز
گونه اش از تاب گل انداخته
رخ چو دل سوختگان ساخته
طرفه غزالی ست همه لطف و ناز
از غزل سایه بود بی نیاز
شعر مرا از رخ او آبروست
شعر مجسم قد و بالای اوست
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
گریز .. .
از هم گریختیم
و آن نازنین پیاله دلخواه را ،
دریغ ، بر خاک ریختیم .
جان من و تو تشنه پیوند مهر بود
دردا که جان تشنه خود را گداختیم .
بس دردناک بود جدائی میان ما ،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم
دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت
اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت .
و آن عشق نازنین که میان من و تو بود
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت .
با آن همه نیاز که من داشتم به تو ،
پرهیز عاشقانه من ناگزیر بود .
من بارها به سوی تو باز آمدم ، ولی
هر بار دیر بود .. .
اینک من و توایم دو تنهای بی نصیب
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار
گم کرده همچو آدم و حوا
بهشت خویش .
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
از هم گریختیم
و آن نازنین پیاله دلخواه را ،
دریغ ، بر خاک ریختیم .
جان من و تو تشنه پیوند مهر بود
دردا که جان تشنه خود را گداختیم .
بس دردناک بود جدائی میان ما ،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم
دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت
اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت .
و آن عشق نازنین که میان من و تو بود
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت .
با آن همه نیاز که من داشتم به تو ،
پرهیز عاشقانه من ناگزیر بود .
من بارها به سوی تو باز آمدم ، ولی
هر بار دیر بود .. .
اینک من و توایم دو تنهای بی نصیب
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار
گم کرده همچو آدم و حوا
بهشت خویش .
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
هرگز از مرگ نترسیدم من
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل می‌کردم
یادم آمد آنگاه
آخرین مانده‌ی آن جمع پریشانم، آه
چه کسی خوابِ تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
چشم خندانش برقی زد
سایه‌جان! ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژده‌‌ی آزادی انسان است.
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل می‌کردم
یادم آمد آنگاه
آخرین مانده‌ی آن جمع پریشانم، آه
چه کسی خوابِ تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
چشم خندانش برقی زد
سایه‌جان! ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژده‌‌ی آزادی انسان است.
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام
ستاره‌ها به سلام تو آمدند سلام
سلام بر تو که چشم تو گاهوارهٔ روز
سلام برتو که دست تو آشیانهٔ مهر
سلام بر تو
که روی تو روشنایی ماست
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام
ستاره‌ها به سلام تو آمدند سلام
سلام بر تو که چشم تو گاهوارهٔ روز
سلام برتو که دست تو آشیانهٔ مهر
سلام بر تو
که روی تو روشنایی ماست
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
هواگرفته ی عشق از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم می زنم درین شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
چنان به دام غمت خو گرفت مرغ دلم
که یاد باغ بهشتش درین قفس نرود
نثار آه سحر می کنم سرشک نیاز
که دامن توام ای گل ز دسترس نرود
دلا بسوز و به جان برفروز آتش عشق
کزین چراغ تو دودی به چشم کس نرود
فغانِ بلبل طبعم به گلشن تو خوش است
که کار دلبری گل ز خار و خس نرود
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر
که هرکه پیش تو ره یافت باز پس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هواگرفته ی عشق از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم می زنم درین شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
چنان به دام غمت خو گرفت مرغ دلم
که یاد باغ بهشتش درین قفس نرود
نثار آه سحر می کنم سرشک نیاز
که دامن توام ای گل ز دسترس نرود
دلا بسوز و به جان برفروز آتش عشق
کزین چراغ تو دودی به چشم کس نرود
فغانِ بلبل طبعم به گلشن تو خوش است
که کار دلبری گل ز خار و خس نرود
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر
که هرکه پیش تو ره یافت باز پس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تا سر زلفِ تو شد بازیچه‌ی دستِ نسیم
کار و بارِ جمعِ مشتاقان پریشان گشتن است
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
کار و بارِ جمعِ مشتاقان پریشان گشتن است
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
دل می ستاند
از من و جان می دهد به من
آرام جان و کام جهان می دهد به من
دیدار تو
طلیعه ی صبح سعادت است
تا کی ز مهر طالع آن می دهد به من
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
از من و جان می دهد به من
آرام جان و کام جهان می دهد به من
دیدار تو
طلیعه ی صبح سعادت است
تا کی ز مهر طالع آن می دهد به من
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
من تماشاى تو مى کردم و
غافل بودم
کز تماشاى تو خلقى
به تماشاى منند ...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
غافل بودم
کز تماشاى تو خلقى
به تماشاى منند ...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
خوشا صبحی که چون از خواب خیزم
به آغوش تو از بستر گریزم
گشایم در به رویت شادمانه
رخت بوسم، به پایت گل بریزم
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
به آغوش تو از بستر گریزم
گشایم در به رویت شادمانه
رخت بوسم، به پایت گل بریزم
#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
یک زن اگر بخواهد
با احساسش زمستان را
بهار میکند ... 🌱
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
یک زن اگر بخواهد
با احساسش زمستان را
بهار میکند ... 🌱
#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
بخت از مَنَت گرفت و
دلم آن‌چنان گریست
کز دست کودکی
بربایی پرنده‌ای!
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
دلم آن‌چنان گریست
کز دست کودکی
بربایی پرنده‌ای!
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
چه کنم با غم خویش؟
گه گهی بغض دِلم می‌ترکد
دلِ تنگم ز عطش می‌سوزد
شانه‌ای می‌خواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
گه گهی بغض دِلم می‌ترکد
دلِ تنگم ز عطش می‌سوزد
شانه‌ای می‌خواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
.
شب را گذار نیست!
اما به چشم‌های تو
ای چشمه امید!
شب پایدار نیست ...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
شب را گذار نیست!
اما به چشم‌های تو
ای چشمه امید!
شب پایدار نیست ...
#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima