عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﯼ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶﺁﺵ ﻧﺬﺭﯼ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺒﺮﻧﺪ .
ﺍﻭ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﺪ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺷﺒﺶ ﺭﺍﻣﯿﺨﺮﺩ .
ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺑﺮﻭﺩ ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﺭﺍﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﮐﺮﺩﻩ .
ﻭﻟﯽ ﭼﺮﺍ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﻫﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺷﺪﻧﺪ؟
ﻭﻟﯽ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪﻣﺴﺠﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻧﺸﺪ؟؟؟
ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﻫﺎ ﻧﻪ !!!



#صادق_هدایت


@asheghanehaye_fatima
این دنیا یک بازیگرخانه غریبی است. مثل خیمه‌شب‌بازی یا بازی شطرنج، همۀ کائنات روی صفحه گمان می‌کنند که آزادند. ولی یک دست نامرئی که گوئی متعلق به یک بچه است مدتی با ما تفریح می‌کند. ما را جابجا می‌کند، بعد دلش را می‌زند، دوباره این عروسک‌ها یا مُهره‌ها را در صندوق فراموشی و نیستی می‌اندازد:

ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز

یک چند درین بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک‌یک باز

#صادق_هدایت
#ترانه_های_خیام

@asheghanehaye_fatima
نمی‌دانی چقدر تنها هستم.
این تنهایی مرا اذیت می‌کند، می‌خواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم.
چون وقتی که به تو نامه می‌نویسم، مثل این است که با تو حرف می‌زنم.
اگر در این کاغذ "تو" می‌نویسم مرا ببخش.
اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است!
روزها چقدر دراز است؛ عقربک ساعت آنقدر آهسته و کند حرکت می‌کند که نمی‌دانم چه بکنم...
آیا زمان به‌نظر تو هم اینقدر طولانی است...

#صادق_هدایت

@asheghanehaye_fatima
زندگی برای من قشنگه.
خیلی چیزای دیگه توش هست
که من دلم می خواد ببینم.
می خوام بمونم ببینم
ظلم تا چه حد پیش میره.
می خوام بمونم و ببینم آدم
تا چه اندازه قوه ی ستم کشیدن داره..

#صادق_چوبک

@asheghanehaye_fatima
آیا برای هرکسی اتفاق نیفتاده که ناگهان و بدون دلیل بفکر فرو برود و به قدری در فکر غوطه‌ور بشود که از زمان و مکان خودش بی‌خبر بشود و نداند که فکر چه چیز را می‌کند؟
آن‌وقت باید کوشش بکند برای اینکه به وضعیت و دنیای ظاهری خودش دوباره آگاه و آشنا بشود-این صدای مرگ است.


#صادق_هدایت
- بوف کور

@asheghanehaye_fatima
.

آیا سرتاسر زندگی یک قصه مضحک، یک متل باورنکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من افسانه و قصه خودم را نمی‌نویسم؟ قصه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است، _آرزوهایی که به آن نرسیده‌اند، آرزوهایی که هر متل‌سازی مطابق روحیه محدود موروثی خودش تصور کرده است.


#صادق_هدایت
- بوف کور

@asheghanehaye_fatima
از این به بعد اگر بی بهانه گریه کنم
به من نخند و نگو مخفیانه گریه کنم

همان ترانه که با هم به خنده می خواندیم
زمان آن شده با آن ترانه گریه کنم

زمانه خواست که دود از سرم بلند شود
زمانه خواست ته قهوه خانه گریه کنم

تمام عمر به ساز زمانه رقصیدم
بگو چگونه به ساز زمانه گریه کنم؟

تو در مقابل و ایمان و عقل پشت سرم
مرددم چه کنم در میانه گریه کنم؟

تو را فقط برسانم به خانه ات.. خود را
سریعتر برسانم به خانه گریه کنم.

#صادق_فغانی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لبهایت را
بیاور نزدیک
مقصودِ آفرینش همین است...

#صادق_هدایت

@asheghanehaye_fatima
خوش به حال باد
گونه‌هایت را لمس می‌کند
و هیچ‌کس از او نمی‌پرسد که با تو
چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می‌آفریدند
تو را برگ درختی خلق می‌کردند؛
عشق‌بازیِ برگ و باد را دیده‌ای؟!
در هم می‌پیچند و عاشق‌تر می‌شوند...

#صادق_هدایت

@asheghanehaye_fatima
متن نامهٔ تازه‌ منتشرشدهٔ #ابراهیم_گلستان به #صادق_چوبک
در سوگ فقدان فروغ (در چهار صفحه)

تاریخ #نامه: نوامبر ۱۹۶۷، یعنی آذر ۱۳۴۶، ۱۱ ماه پس از مرگ #فروغ_فرخزاد است.

@asheghanehaye_fatima
دنیا دمدمی است، دو روز دیگر ماها خاک می‌شویم. چرا سر حرف‌های پوچ وقتمان را تلف بکنیم؟
چیزی که می‌ماند همان خوشی است، وقت را باید غنیمت شمرد. باقیش پوچ است و بعد افسوس دارد.
#صادق_هدایت
از کتاب سه قطره خون

@asheghanehaye_fatima
او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز بکند، برایش فداکاری بنماید. حس پرستش و وفاداری خود را به کسی نشان بدهد، اما به‌نظر می‌آمد هیچ‌کس احتیاجی به ابراز احساسات او نداشت؛ هیچ‌کس از او حمایت نمی‌کرد و توی هر چشمی نگاه می‌کرد، به‌جز کینه و شرارت چیز دیگری نمی‌خواند!


#صادق_هدایت
- سگ ولگرد

@asheghanehaye_fatima
برف هفت سالگی را بخاطر صدای پدر دوست داشتم که می‌گفت :
"پاشو ببین چه برفی اومده"
برف ده سالگی را بخاطر آدم برفی‌هایش،
برف چهارده سالگی را بخاطر اخبار و تعطیلی هایش،
برف هجده سالگی را درست یادم نیست در میان افکار یخ زده بود!
برف بیست سالگی را به خاطر قدم زدن‌های عاشقانه و رد پاهایم،
امّا برف بیست و پنج سالگی به بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد...



#صادق_هدایت
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima