بیا جانا جهان بر من بمفروش
بیا تا یک دمت گیرم در آغوش
گهت لبها گزم گاهی زنخدان
گهت بازو گزم گاهی بنا گوش
چو می دانی که مست از جام عشقم
اگر شوری کنم بر من فراپوش
لبت تا چاشنی کردم به بوسی
نشد آن لذتم هرگز فراموش
چو پایم بستی از دستم بدادی
شدم بیمار در تیمار من کوش
همین تا چشم برکردم به رویت
ز تاب مهر خونم می زند جوش
ز می مستاند هشیاران دیگر
من از چشمان مخمور تو مدهوش
صبوری می کن و می ساز با غم
ملامت می کش و می باش خاموش
نزاری چون درافتادی به زاری
چه شاید کرد با تقدیر مخروش
#حکیم_نزاری_قهستانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بیا تا یک دمت گیرم در آغوش
گهت لبها گزم گاهی زنخدان
گهت بازو گزم گاهی بنا گوش
چو می دانی که مست از جام عشقم
اگر شوری کنم بر من فراپوش
لبت تا چاشنی کردم به بوسی
نشد آن لذتم هرگز فراموش
چو پایم بستی از دستم بدادی
شدم بیمار در تیمار من کوش
همین تا چشم برکردم به رویت
ز تاب مهر خونم می زند جوش
ز می مستاند هشیاران دیگر
من از چشمان مخمور تو مدهوش
صبوری می کن و می ساز با غم
ملامت می کش و می باش خاموش
نزاری چون درافتادی به زاری
چه شاید کرد با تقدیر مخروش
#حکیم_نزاری_قهستانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
کسی از تو مرا می دهد به وصل بشارت
به مژده می دهمش گر کند به دیده اشارت
گرم عقوبت صد خون ناحق است به گردن
عذاب روز فراقت کفایت است کفارت
به یورت گاه تو تا کوچ کرده اند از این جا
هزار بار به روزی برفته ام به زیارت
نظر به جانب ما کن بیا که همت درویش
اثر کند به ضعیفان مبین به چشم حقارت
وجود هر که زبان در تو می کشند نپذیرند
اگر وضو کند از کوثرِ بهشت و طهارت
تو را به هرچه کنی سر نهاده ایم و مرادت
مسلّم است که صاحب ولایتی و امارت
بگوی گر همه تلخ است کز تو فحش نباشد
بدان دهان شکر خنده ی لطیف عبارت
به روزگار خراسان ِ خاطرم نپذیرد
خرابییی که عراق فراق کرد عمارت
حساب هجر نکردم طمع به وصل نهادم
زیان بحر ندیدم ز حرص سود تجارت
به کدیه گر شکری میشود فتوحم از آن لب
چه جای سلطنت مصر پیش اهل بصارت
به این تحمل و طاقت نزاریا که تو داری
سفر مکن دگر ار زنده وارسی به دیارت
#حکیم_نزاری_قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
به مژده می دهمش گر کند به دیده اشارت
گرم عقوبت صد خون ناحق است به گردن
عذاب روز فراقت کفایت است کفارت
به یورت گاه تو تا کوچ کرده اند از این جا
هزار بار به روزی برفته ام به زیارت
نظر به جانب ما کن بیا که همت درویش
اثر کند به ضعیفان مبین به چشم حقارت
وجود هر که زبان در تو می کشند نپذیرند
اگر وضو کند از کوثرِ بهشت و طهارت
تو را به هرچه کنی سر نهاده ایم و مرادت
مسلّم است که صاحب ولایتی و امارت
بگوی گر همه تلخ است کز تو فحش نباشد
بدان دهان شکر خنده ی لطیف عبارت
به روزگار خراسان ِ خاطرم نپذیرد
خرابییی که عراق فراق کرد عمارت
حساب هجر نکردم طمع به وصل نهادم
زیان بحر ندیدم ز حرص سود تجارت
به کدیه گر شکری میشود فتوحم از آن لب
چه جای سلطنت مصر پیش اهل بصارت
به این تحمل و طاقت نزاریا که تو داری
سفر مکن دگر ار زنده وارسی به دیارت
#حکیم_نزاری_قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
من از تو هیچ دگر جز همین نمی خواهم
مباش بی من و بی خویشتن مدار مرا
تویی مرادِ من از کائنات و موجودات
به هر چه غیر تو باشد چه کار مرا
#حکیم_نزاری_قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مباش بی من و بی خویشتن مدار مرا
تویی مرادِ من از کائنات و موجودات
به هر چه غیر تو باشد چه کار مرا
#حکیم_نزاری_قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
گر تو باشی میتوان صد سال بی جان زیستن
بیتو گر صد جان بُود یک لحظه نتوان زیستن
#حکیم_رکنا_کاشی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
گر تو باشی میتوان صد سال بی جان زیستن
بیتو گر صد جان بُود یک لحظه نتوان زیستن
#حکیم_رکنا_کاشی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هزار جان گرامی فدای خاک درت
هزار یاد لبان دهان چون شکرت
ندانمت که کجا از کجا شریف تر است
موافق دلم آمد زپای تا به سرت
چه آفتابی کز هر طرف که برگذری
همی رود دل خلقی چو سایه بر اثرت
که شیر داد به شفقت فرشته یا حورت
که پرورید به مهر آفتاب یا قمرت
در آرزوی دمی ام که بینمت چه کنم
چو ره نمی دهدم بخت بی وفا به برت
#حکیم_نزاری قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هزار یاد لبان دهان چون شکرت
ندانمت که کجا از کجا شریف تر است
موافق دلم آمد زپای تا به سرت
چه آفتابی کز هر طرف که برگذری
همی رود دل خلقی چو سایه بر اثرت
که شیر داد به شفقت فرشته یا حورت
که پرورید به مهر آفتاب یا قمرت
در آرزوی دمی ام که بینمت چه کنم
چو ره نمی دهدم بخت بی وفا به برت
#حکیم_نزاری قهستانی, غزلیات
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
رایحه عنبرست بویِ بناگوشِ دوست
خاصیتِ کوثرست در لبِ چون نوشِ دوست
شرحِ مقاماتِ من چون همه دردِ دل است
قصّه احوالِ من دور به از گوشِ دوست
پا نهمی از شرف بر سرِ کیوان به فخر
یک شبی ار کردمی دست در آغوشِ دوست
#حکیم_نزاری_قهستانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خاصیتِ کوثرست در لبِ چون نوشِ دوست
شرحِ مقاماتِ من چون همه دردِ دل است
قصّه احوالِ من دور به از گوشِ دوست
پا نهمی از شرف بر سرِ کیوان به فخر
یک شبی ار کردمی دست در آغوشِ دوست
#حکیم_نزاری_قهستانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima