تنها برای این آواز میخوانم که تو مرا دوست
میداشتی
در سالهای دور مرا دوست میداشتی
در آفتاب، در آستانهی تابستان، مرا دوست میداشتی،
در باران، در برف، در فصلهای سرد؛
من آواز میخوانم، تنها برای اینکه مرا دوست میداشتی.
تنها برای این که چشمانات به من نگریستند
با روحِ روشنِ تو به تجلی در نگاهات؛
سرشار از غرور، من عالیترین تاجِ وجودم را
بر سر نهادم
تنها برای این که چشمانات به من نگریستند.
#ماریا_پولیدوری
@asheghanehaye_fatima
میداشتی
در سالهای دور مرا دوست میداشتی
در آفتاب، در آستانهی تابستان، مرا دوست میداشتی،
در باران، در برف، در فصلهای سرد؛
من آواز میخوانم، تنها برای اینکه مرا دوست میداشتی.
تنها برای این که چشمانات به من نگریستند
با روحِ روشنِ تو به تجلی در نگاهات؛
سرشار از غرور، من عالیترین تاجِ وجودم را
بر سر نهادم
تنها برای این که چشمانات به من نگریستند.
#ماریا_پولیدوری
@asheghanehaye_fatima
بیشتر از هر چیزی دلم میخواست، میتوانستم تمامِ روحَم را در چشمانم بگذارم و تا اَبَد، هنگامِ مرگم، به تو نگاه کنم...
خطاب به عشق (نامه های عاشقانه ی #آلبر_کامو به #ماریا_کاسارس )
عکس: از #روبرت_دوانو
"Robert_Doisneau"
عکاسِ فرانسوی
@asheghanehaye_fatima
خطاب به عشق (نامه های عاشقانه ی #آلبر_کامو به #ماریا_کاسارس )
عکس: از #روبرت_دوانو
"Robert_Doisneau"
عکاسِ فرانسوی
@asheghanehaye_fatima
ما همدیگر را اتفاقی دیدیم،
همدیگر را بازشناختیم،
تسلیم هم شدیم
و عشقی آتشین از بلورِ ناب ساختیم
آیا به خوشبختیمان و
آنچه نصیبمان شده،
حواست هست؟
#ماریا_کاسارس
@asheghanehaye_fatima
همدیگر را بازشناختیم،
تسلیم هم شدیم
و عشقی آتشین از بلورِ ناب ساختیم
آیا به خوشبختیمان و
آنچه نصیبمان شده،
حواست هست؟
#ماریا_کاسارس
@asheghanehaye_fatima