عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
تناسبِ آب و تاب را
در طره‌هایِ یله بر تن‌ام
_هم‌جواری جعد و عرق_
با آبیِ چشم‌هایت بیاب

بستر عشق‌بازیِ تو
بازه‌ای از تابستان تا به خزان است.
سفره‌ای که بر آن تَهِ تمامِ خوردنی‌ها را در می‌آوریم،
چکه‌چکه‌یِ نوش‌آبه‌هایِ مُسکرِ تخمیری که خویش و بیگانه نشناسد

خیالِ آمیختن‌مان را در زلالِ هزارپایی اعماقِ دریا می‌پاییم و دست‌به‌دست می‌کنیم مانده‌ی خوراک بر میز را

شب هماره شب است،
چیزی که مرا کنارت می‌خواباند
جنونی است که در روز جوانه می‌زند

#پل_سلان


@asheghanehaye_fatima
تناسبِ آب و تاب را
در طره‌هایِ یله بر تن‌ام
_هم‌جواری جعد و عرق_
با آبیِ چشم‌هایت بیاب

بستر عشق‌بازیِ تو
بازه‌ای از تابستان تا به خزان است.
سفره‌ای که بر آن تَهِ تمامِ خوردنی‌ها را در می‌آوریم،
چکه‌چکه‌یِ نوش‌آبه‌هایِ مُسکرِ تخمیری که خویش و بیگانه نشناسد

خیالِ آمیختن‌مان را در زلالِ هزارپایی اعماقِ دریا می‌پاییم و دست‌به‌دست می‌کنیم مانده‌ی خوراک بر میز را

شب هماره شب است،
چیزی که مرا کنارت می‌خواباند
جنونی است که در روز جوانه می‌زند

#پل_سلان



@asheghanehaye_fatima
تو مرگِ من بودی
تو که می‌توانستم نگه‌ات دارم
هنگامی که همه از من بُریدند.

■شاعر: #پل_سلان [ Paul Celan | رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰ ]

■برگردان: #محمد_مختاری

@asheghanehaye_fatima
چشم‌ام به دلدار خیره می‌شود
نگاه می‌کنیم به یک‌دیگر
ظلمات را زمزمه می‌کنیم به یک‌دیگر
یکدیگر را دوست می‌داریم چون افیون و حافظه

می‌خوابیم چون صدف در پوسته‌ی دریا
چون دریا در پرتوِ خونینِ ماه.

در آستانِ پنجره، در آغوشِ یکدیگر ایستاده‌ایم
مردم تماشای‌مان می‌کنند
اینک آن روزی‌ست که در انتظارش بودند
اینک آن روزی‌ست که سنگ، شکوفه می‌شود
دلِ بی‌قرار، آرام می‌گیرد
وقتِ آن‌ است که زمانش فرارسد
وقتش است.

#پل_سلان [ Paul Celan | رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰


@asheghanehaye_fatima
این
با تو گه‌گاه
سنگینیِ فرورفته در ساعت نیست.
سنگینیِ دیگری‌ست
این.

این وزن است که خالی را بازمی‌دارد،
که با تو
رفتن می‌خواست.
وزن را، چون تو، نامی نیست. شاید
شما هر دو یکی هستید. شاید
تو نیز مرا روزی
چنین بنامی.

#پل_سلان [ Paul Celan / رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰ ]
   
@asheghanehaye_fatima
.

در چشمۀ چشم‌هایت
تورهای ماهیگیران آب‌های سرگشته می‌زیند
در چشمۀ چشم‌هایت
دریا به عهد خود پایدار می‌ماند
من
قلبی مُقام‌گرفته در میان آدمیانم
جامه‌ها را از تن دور می‌کنم
و تلالو را از سوگند:
در سیاهی سیاه‌تر، من برهنه‌ترم،
من آن‌زمان به عهد خود پایدارم
که پیمان‌شکسته باشم
من
تو هستم
آن‌زمان که من
من هستم.…





#پل_سلان
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima