عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



چه غرق بحر باشد زورق من 
چه رویاروی طوفان‌ها؛ 
مسحور جزایر، 
فرو افکنده بادبان ِ رام؛ 
کدام جادو مهار 
گرفته ست او ؛ 
پیام چشم ِ مانده بر خلیج 
این است

امیلی دیکنسون
برگردان: مصیب پیرنسری

#امیلی_دیکنسون
چرا دوست دارم تو را؟
زیرا باد
جوابی از علف نمی‌خواهد
وقتی که می‌گذرد
تکان خوردن‌اش حتمی‌ست

زیرا او می‌داند
و تو نمی‌دانی
ما نمی‌دانیم
و این دانش
کفایت‌مان می‌کند

نور هرگز نمی‌پرسد از چشم
چرا پلک بسته‌ای
داناست به خاطر اوست
که قادر به حرف زدن نیست
بی‌هیچ دلیلی
و بدون هیچ بحثی

طلوع خورشید
کامل‌ام می‌کند
زیرا او طلوع خورشید است
من می‌بینمش
پس از این‌روست
که دوست دارمت

Why do I love” You, Sir?
Because—
The Wind does not require the Grass
To answer—Wherefore when He pass
She cannot keep Her place.

Because He knows—and
Do not You—
And We know not—
Enough for Us
The Wisdom it be so—

The Lightning—never asked an Eye
Wherefore it shut—when He was by—
Because He knows it cannot speak—
And reasons not contained—
—Of Talk—
There be—preferred by Daintier Folk—

The Sunrise—Sire—compelleth Me—
Because He’s Sunrise—and I see—
Therefore—Then—
I love Thee—

#امیلی_دیکنسون
برگردان: #حسین_خلیلی

@asheghanehaye_fatima
میوه‌ی ممنوع را مزه‌یی‌ست
که باغ‌های مشروع را به سُخره می‌گیرد.
چه لذیذ لمیده است در پوسته
دانه‌یی که وظیفه‌اش فرو بسته!

#امیلی_دیکنسون
برگردان: #سعید_سعیدپور


@asheghanehaye_fatima
گویند “زمان مرهم است”_
اما هرگز چنین نبوده -
دردهای واقعی عمیق تر می شوند
با گذر زمان،همچون عضلات که نیرومندتر

زمان محکی است برای رنج‌ها -
و نه درمان -
اگر اینچنین بود
دیگر رنجی نبود-


شاعر : #امیلی_دیکنسون
مترجم سادات آهوان


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
_

تو بی‌اختیار هوای مرا می‌کنی
انگار در نبودم تنهایی.

#امیلی_دیکنسون
@asheghanehaye_fatima
_

مخدر نیز نمی‌تواند آرام کند
دندانی که روح را می‌جود.

#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
گویند “زمان مرهم است”_
اما هرگز چنین نبوده -
دردهای واقعی عمیق تر می شوند
با گذر زمان،همچون عضلات که نیرومندتر

زمان محکی است برای رنج‌ها -
و نه درمان -
اگر اینچنین بود
دیگر رنجی نبود-


شاعر : #امیلی_دیکنسون
برگردان:سادات آهوان

@asheghanehaye_fatima
گویند “زمان مرهم است”_
اما هرگز چنین نبوده -
دردهای واقعی عمیق تر می شوند
با گذر زمان، همچون عضلات که نیرومندتر

زمان محکی است برای رنج‌ها -
و نه درمان -
اگر اینچنین بود
دیگر رنجی نبود-


#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
ما هرگز نمی‌دانيم كه می‌رويم
آن‌هنگام كه در حال رفتن هستيم
به شوخی درها را می‌بنديم
و سرنوشت – كه ما را هم‌راهی می‌كند –
پشت سر ما به درها قفل می‌زند،
و ما ديگر، هرگز نمی‌توانيم به عقب برگرديم.

#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
اگر می‌توانستم سال دیگر ببینمت
ماه‌ها را می‌فشردم و گلوله می‌کردم
و هر یک را در گنجه‌ای می‌نهادم
مبادا شمارشان را از دست بدهم.
اگر فقط چند قرن تاخیر می‌کردی
قرن‌ها را بر سر انگشت می‌شمردم
و از هم کم می‌کردم، تا آن که
پنجه‌ام به دورترین دیار فرو افتد.
اگر یقین داشتم که هر گاه جان سپارم
تو به من خواهی پیوست
جانم را چون پوستی اضافی می‌کَندم
و بی‌درنگ ابدیت را می‌گُزیدم.

#امیلی_دیکنسون


@asheghanehaye_fatima
_

میوه‌ی ممنوع را مزه‌ای‌ست
که باغ‌های مشروع را به سخره می‌گیرد.
چه لذیذ لمیده است در پوسته
دانه‌ای که وظیفه‌اش فروبسته!


#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#‏انيميشن فوق العاده تأمل برانگيز ! گاهی وقتها میتونی با کوچکترین حرکت زندگیت رو زیبا کنی!
«دستت رو از جيبت دربياور» !

.....

آن کس که بهشت را روی زمین نیافته است،
در آسمان نیز نخواهد یافت.
اقامتگاهِ خدا، جنب خانهٔ ماست،
و اثاثِ خانهٔ او عشق است.

#امیلی_دیکنسون


@asheghanehaye_fatima
.
.
شب‌های سرکشی
شب‌های سرکشی!
اگر با تو می‌بودم
این شب‌های سرکشی
شب‌های عشرتِ ما می‌بود!

و بیهوده‌اند بادها
برای قلبی آرام گرفته در لنگرگاه،
بی‌نیاز از راهنما
و بی‌اعتنا به نقشه‌ها.

پاروزنان بر عَدن می‌رانم
آه، ای دریا!
کاش امشب
در تو، لنگر اندازم!



#امیلی_دیکنسون
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_Fatima
@asheghanehaye_fatima


قلب! ما او را فراموش می کنیم
تو و من، امشب!
تو باید حرارتش را فراموش کنی
و من روشنایی اش را
وقتی فراموشش کردی
لطفا به من بگو
عجله کن
اگر تاخیر کنی
ممکن است باز هم به یادش بیاورم

#امیلی_دیکنسون
ترجمه: بهنود فرازمند
اکنون برای‌ات می‌گویم خورشید چگونه
طلوع کرد
در هر دم تاری ابریشمین
برج‌ها در یاقوتِ ارغوانی شناور شدند
و خبر چون دسته‌ی سنجاب‌ها پراکنده شد

تپه‌ها گره از کلاه گشودند
پرندگان آواز سر دادند
آن‌گاه آهسته به خود گفتم
«این دیگر خورشید است»

اما این‌که چگونه غروب کرد نمی‌دانم
گویی نردبانی ارغوانی بود
که دخترکان و پسرکان زرد
از آن مدام بالا می‌رفتند

و هنگامی‌که بدان‌سو رسیدند
مدیر مدرسه‌یی خاکستری‌پوش
میله‌های غروب را به‌آرامی برداشت
و همه را در پی خود کشاند

#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■شب‌های وحشی

شب‌های وحشی – شب‌های وحشی
اگر در کنار تو می‌بودم
شب‌های وحشی
به کام‌جوییِ ما می‌گذشت

بی‌هوده‌اید – بادهای توفان‌زا
برای رسیدن به قلبی در بندرگاه
مرا چه حاجت به نقشه
چه حاجت به قطب‌نما

بر آب‌های بهشت می‌رانم
بر آب‌های عدن
آه ای دریا
می‌شود امشب را
در تو لنگر اندازم!

#امیلی_دیکنسون



@asheghanehaye_fatima
هرگز زمان رفتن را نمی دانیم
و وقتی می رویم
به مزاح در را می بندیم
و سرنوشت به دنبال ما
قفلی بر در میزند
و راه برگشت‌نداریم...

#امیلی_دیکنسون
@asheghanehaye_fatima
یک روز صبح از خوابِ زندگی برمی‌خیزی
و می‌بینی که آفتابِ درخشان از پنجره تافته
و درختان، شاد و سرخوش
در نور آفتاب با باد صبا می‌رقصند...

و خواهی خندید بر آن شب سیاه
که یکی دو ساعت تو را ترسانده بود.


#امیلی_دیکنسون


@asheghanehaye_fatima
میوه‌ی ممنوع را مزه‌یی‌ست
که باغ‌های مشروع را به سُخره می‌گیرد.
چه لذیذ لمیده است در پوسته
دانه‌یی که وظیفه‌اش فرو بسته!

#امیلی_دیکنسون

@asheghanehaye_fatima
امید چونان پرنده‌یی‌ست 
كه در روح آشيان دارد 
و آواز سرمی‌دهد با نغمه‌یی بی‌كلام 
و هرگز خاموشی نمی‌گزيند 
و شيرين‌ترين آوايی‌ست كه 
در تندبادِ حوادث به گوش می‌رسد 
و توفان بايد بسی سهم‌ناک باشد 
تا بتواند اين مرغک را 
كه بسيار قلب‌ها را گرمی بخشيده 
از نفس بيندازد.
من آن‌ را در سردترين سرزمين شنيده‌ام 
و بر روی غريب‌ترين درياها 
با اين حال هرگز؛ در اوجِ تنگ‌دستی 
خرده‌نانی از من نخواسته است.

شاعر: #امیلی_دیکنسون [ Emily Dickinson / آمریکا، ۱۸۸۶-۱۸۳۰ ]

@asheghanehaye_fatima