برگی شده افتاده ام از شاخه به کویی
چون باد مرا میبری اما به چه سویی؟
این چیست که جذبش شده م موی تو؟ هرگز!
دلبستگی آن نیست که بسته ست به مویی!
ای غنچه که در عمق دلمریشه دواندی
عشقی و عجب نیست که از سنگ برویی!
من با تو چه باید بکنم عشق گریزان
با صید چه باید بکند ببر.. پتویی...
میخواهی ام اما بهچه عنوان؟ بهچه منطق؟
میخواهم ات اما به چه قیمت؟ بهچه رویی؟
من بغض تو هستم چه بباری چه بباری
من راز تو هستم چه بگویی چه نگویی...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
چون باد مرا میبری اما به چه سویی؟
این چیست که جذبش شده م موی تو؟ هرگز!
دلبستگی آن نیست که بسته ست به مویی!
ای غنچه که در عمق دلمریشه دواندی
عشقی و عجب نیست که از سنگ برویی!
من با تو چه باید بکنم عشق گریزان
با صید چه باید بکند ببر.. پتویی...
میخواهی ام اما بهچه عنوان؟ بهچه منطق؟
میخواهم ات اما به چه قیمت؟ بهچه رویی؟
من بغض تو هستم چه بباری چه بباری
من راز تو هستم چه بگویی چه نگویی...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
داد و بیداد نکردم، که در اندیشهی من
مرد آن است که غم را به گلو میریزد
آخرین مرحلهی اوج، فرو ریختن است
مثل فوّاره که در اوج فرو میریزد
من بنایم همه درس است، نه تحسینِ دو شیخ
دل نبستم به بنایی که فرو ریختنیست
دل نبستم به خودِ مدرسه حتّی! چه رسد
به عبایی که پس از مدرسه آویختنیست
گوسفندانِ فراوان، هوس چوپان است
آنچه دلبسته به آن است، فقط تعداد است
شاعر اما غمِ تعداد ندارد، وقتی
پرچمش کوفته بر قلّهی استعداد است
شاعر این مسئله را خوب به خاطر دارد
که نفس میکشد این قشر، به جَوسازیها!
هرکسی انجمنش کنج اتاقش باشد
بینیاز است از این خالهزنکبازیها!
میروم پشت همه، بلکه از این پس دیگر
پشت من حرف نباشد که چه شد یا چه نشد
میروم تا نفسی تازه کنم برگردم
کاش روزی برسد هرکه رَود خانهی خود...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
مرد آن است که غم را به گلو میریزد
آخرین مرحلهی اوج، فرو ریختن است
مثل فوّاره که در اوج فرو میریزد
من بنایم همه درس است، نه تحسینِ دو شیخ
دل نبستم به بنایی که فرو ریختنیست
دل نبستم به خودِ مدرسه حتّی! چه رسد
به عبایی که پس از مدرسه آویختنیست
گوسفندانِ فراوان، هوس چوپان است
آنچه دلبسته به آن است، فقط تعداد است
شاعر اما غمِ تعداد ندارد، وقتی
پرچمش کوفته بر قلّهی استعداد است
شاعر این مسئله را خوب به خاطر دارد
که نفس میکشد این قشر، به جَوسازیها!
هرکسی انجمنش کنج اتاقش باشد
بینیاز است از این خالهزنکبازیها!
میروم پشت همه، بلکه از این پس دیگر
پشت من حرف نباشد که چه شد یا چه نشد
میروم تا نفسی تازه کنم برگردم
کاش روزی برسد هرکه رَود خانهی خود...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
از همین جای شعر میگیری
مثل دردی چهار پاره،مرا
یاد ِ اندوه ِ ماه می افتی
از شب ِ سرد ِ بی ستاره مرا
تو تمام مقدسات منی
وطن و عشق و مذهب و ناموس
بغلم کن مرا و محکم باش
مثل ایران ِ زیر سلطه ی روس
عطر اردیبهشت ِ شیرازی
بغض ِ زاینده رود ِ بی آبم
لشکر ِ سربلند تیموری
قلعه ی سرنگون ِ مینابم
گیج، مثل شراب ِ ارمنی ام
مبهمی! مثل فال ِ قهوه ی تُرک
برگ ِ کوبایی ام که دود شده
لای انگشت ِ وحشی نیویورک
سرکِشم! مثل باد و میخواهم
دامن ِ سبزه زار را بِکَنم
سوز ِ پاییز در نفس دارم
تا که نسل ِ بهار را بِکَنم
لخت ِ لختم شبیه آفریقا
خانه ام شهوت ِ تجاوز داشت
آلت ِ صلح، شکل کفتر بود!
در نوکش غنچه ی گل رز داشت
مثل دریاچه ی ارومیه ام
که دو تا دست ِ بی نمک دارد
که به صبح ِ سپید مظنون است
که به باران و باد شک دارد
شکل پاریس، خفته در وحشت
شکل قلب ِ دمشق، ویرانم
شکل بیروت، غرق ِ خون، اما
به همین شکل زنده میمانم
تو اگر خاک ِ دشمنم باشی
آرزویم فرار از وطنست
به تن ِ تو پناه آوردم
که تمام ِ مقدسات منست...
#یاسر_یسنا
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مثل دردی چهار پاره،مرا
یاد ِ اندوه ِ ماه می افتی
از شب ِ سرد ِ بی ستاره مرا
تو تمام مقدسات منی
وطن و عشق و مذهب و ناموس
بغلم کن مرا و محکم باش
مثل ایران ِ زیر سلطه ی روس
عطر اردیبهشت ِ شیرازی
بغض ِ زاینده رود ِ بی آبم
لشکر ِ سربلند تیموری
قلعه ی سرنگون ِ مینابم
گیج، مثل شراب ِ ارمنی ام
مبهمی! مثل فال ِ قهوه ی تُرک
برگ ِ کوبایی ام که دود شده
لای انگشت ِ وحشی نیویورک
سرکِشم! مثل باد و میخواهم
دامن ِ سبزه زار را بِکَنم
سوز ِ پاییز در نفس دارم
تا که نسل ِ بهار را بِکَنم
لخت ِ لختم شبیه آفریقا
خانه ام شهوت ِ تجاوز داشت
آلت ِ صلح، شکل کفتر بود!
در نوکش غنچه ی گل رز داشت
مثل دریاچه ی ارومیه ام
که دو تا دست ِ بی نمک دارد
که به صبح ِ سپید مظنون است
که به باران و باد شک دارد
شکل پاریس، خفته در وحشت
شکل قلب ِ دمشق، ویرانم
شکل بیروت، غرق ِ خون، اما
به همین شکل زنده میمانم
تو اگر خاک ِ دشمنم باشی
آرزویم فرار از وطنست
به تن ِ تو پناه آوردم
که تمام ِ مقدسات منست...
#یاسر_یسنا
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
می دونید درد اکثر مون چیه؟!
دل ، کوچک است و
راز ، بزرگ است و
صبر ، کم ...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
دل ، کوچک است و
راز ، بزرگ است و
صبر ، کم ...
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
اگر چشمي جوان داري بمان تا پير برگردد
نگاه از روي او امکان ندارد سير برگردد
نگاهش ميکنم شايد به سمتم سَر بگردانَد
سَر ِ او بر نمي گردد مگر تقدير برگردد
بُخار از چشم هايم مي رود ابري شَوَد غمگين!
مگر آن آب ِ از جو رفته با تبخير برگردد!
به کويش هر که عاقل رفت بايد منتظر باشد
که بعد از مُدّتي کوتاه با زنجير برگردد
در اين جنگل که سُلطانش يکي آهوست ، نشنيدم
که شيري تا شکارش رفته باشد ، شير برگردد ...
_🌹_
👤 #یاسر_قنبرلو
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
نگاه از روي او امکان ندارد سير برگردد
نگاهش ميکنم شايد به سمتم سَر بگردانَد
سَر ِ او بر نمي گردد مگر تقدير برگردد
بُخار از چشم هايم مي رود ابري شَوَد غمگين!
مگر آن آب ِ از جو رفته با تبخير برگردد!
به کويش هر که عاقل رفت بايد منتظر باشد
که بعد از مُدّتي کوتاه با زنجير برگردد
در اين جنگل که سُلطانش يکي آهوست ، نشنيدم
که شيري تا شکارش رفته باشد ، شير برگردد ...
_🌹_
👤 #یاسر_قنبرلو
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
برگی شده افتاده ام از شاخه به کویی
چون باد مرا می بَری ، امّا به چه سویی؟
این چیست که جذبش شده ام موی تو؟ هرگز
دلبستگی آن نیست که بستست به مویی
ای غنچه که در عمق دلم ، ریشه دواندی
عشقی و عجب نیست ،که از سنگ برویی
من با تو چه باید بکنم ، عشق گریزان
با صید ، چه باید بکند ، ببرِ پتویی
میخواهیم اما به چه عنوان؟ به چه منطق
میخواهمت اما به چه قیمت؟ به چه رویی
من بغضِ تو هستم ، چه بباری چه نباری
من راز تو هستم ، چه بگویی چه نگویی
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
چون باد مرا می بَری ، امّا به چه سویی؟
این چیست که جذبش شده ام موی تو؟ هرگز
دلبستگی آن نیست که بستست به مویی
ای غنچه که در عمق دلم ، ریشه دواندی
عشقی و عجب نیست ،که از سنگ برویی
من با تو چه باید بکنم ، عشق گریزان
با صید ، چه باید بکند ، ببرِ پتویی
میخواهیم اما به چه عنوان؟ به چه منطق
میخواهمت اما به چه قیمت؟ به چه رویی
من بغضِ تو هستم ، چه بباری چه نباری
من راز تو هستم ، چه بگویی چه نگویی
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
منو نمیبینی خوشحالی؟؟
_نگفته ایم و ندانی که چیست در دل ما
کفایت است بدانی که بی تو آشوب است
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
_نگفته ایم و ندانی که چیست در دل ما
کفایت است بدانی که بی تو آشوب است
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق ، آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
#شعر_خوانی
#یاسر_قنبرلو
#باران_نیکراه
@asheghanehaye_fatima
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق ، آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
#شعر_خوانی
#یاسر_قنبرلو
#باران_نیکراه
@asheghanehaye_fatima
نـه که از بوسه ی معشوق بترسم هرگز
از گنـاهی کـه پشیمان نکند، میترسم!
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima
از گنـاهی کـه پشیمان نکند، میترسم!
#یاسر_قنبرلو
@asheghanehaye_fatima