.
نشسته بودیم روی صندلی پارک
گفتی چه میشد اگر ماهی بودیم؟
گفتم من و تو
ماهی دریای یکدیگریم
یا صید میشویمو
آتش با پوستمان بازی میکند
یا دریا دریا دریا...
این را گفتمو
خواب، مثل ماشینی که بچه ای را که از مدرسه برمیگردد زیر بگیرد
این را گفتمو
قلب، مثل کارگری که زیر آوار ساختمانی در حال فروریختن بهتاش زده باشد
این را گفتمو
رویاها، مثل مسافران هواپیمایی که به صدای خلبان گوش میدهند
وقتی میگوید تا لحظاتی دیگر سقوط میکنیم
این را گفتمو
کسی داشت قلاب را بالا میکشید!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
نشسته بودیم روی صندلی پارک
گفتی چه میشد اگر ماهی بودیم؟
گفتم من و تو
ماهی دریای یکدیگریم
یا صید میشویمو
آتش با پوستمان بازی میکند
یا دریا دریا دریا...
این را گفتمو
خواب، مثل ماشینی که بچه ای را که از مدرسه برمیگردد زیر بگیرد
این را گفتمو
قلب، مثل کارگری که زیر آوار ساختمانی در حال فروریختن بهتاش زده باشد
این را گفتمو
رویاها، مثل مسافران هواپیمایی که به صدای خلبان گوش میدهند
وقتی میگوید تا لحظاتی دیگر سقوط میکنیم
این را گفتمو
کسی داشت قلاب را بالا میکشید!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسی زنگ زد
و صدایی از آنطرف سکوت سکوت کرد
قاتلی در درونم منتظر بود
سکوتش را بشکند
بگوید طناب
برای بیرون کشیدن آب از چاه است
برای پهن کردن لباسها
برای نگه داشتن قایقی کوچک در رودخانه ای کوچک با لنگری کوچک
میدانستم
روزی غربت با من تماس میگیرد
و از سینه ام سراغ قلبم را خواهد گرفت
و خواهد پرسید
دست هایم هنوز در هوا شناورند
میدانستم
و دانستن دایره ای ست
که دور خودت کشیده ای
دایره به تو خواهد گفت دست هایت کوتاه است
میدانستم
و برای هر سوالی تنها یک جواب داشتم:
قفس دارم
اما پرنده ندارم!
#محمد_عسکری_ساج
#مونیکا_ویتی #آلن_دلون
«فیلمِ کسوف» اثر #میکل_آنجلو_آنتونیونی
@asheghanehaye_fatima
و صدایی از آنطرف سکوت سکوت کرد
قاتلی در درونم منتظر بود
سکوتش را بشکند
بگوید طناب
برای بیرون کشیدن آب از چاه است
برای پهن کردن لباسها
برای نگه داشتن قایقی کوچک در رودخانه ای کوچک با لنگری کوچک
میدانستم
روزی غربت با من تماس میگیرد
و از سینه ام سراغ قلبم را خواهد گرفت
و خواهد پرسید
دست هایم هنوز در هوا شناورند
میدانستم
و دانستن دایره ای ست
که دور خودت کشیده ای
دایره به تو خواهد گفت دست هایت کوتاه است
میدانستم
و برای هر سوالی تنها یک جواب داشتم:
قفس دارم
اما پرنده ندارم!
#محمد_عسکری_ساج
#مونیکا_ویتی #آلن_دلون
«فیلمِ کسوف» اثر #میکل_آنجلو_آنتونیونی
@asheghanehaye_fatima
با من حرف بزن
آنطور که رودخانه ای با دشت
درختی با سایهاش
گیاه با نور
خواب با ساعت چهار و ده دقیقهی صبح
با من حرف بزن
اگر نه دهانم را بیرون میآورم
و دور میاندازم!
#محمد_عسکری_ساج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
آنطور که رودخانه ای با دشت
درختی با سایهاش
گیاه با نور
خواب با ساعت چهار و ده دقیقهی صبح
با من حرف بزن
اگر نه دهانم را بیرون میآورم
و دور میاندازم!
#محمد_عسکری_ساج
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
تمامِ این سالها
میخواستم به شما بگویم
بالا رفتن از کوه
چیزی به شما اضافه نمیکند
چیزی به کوه اضافه میکند
پایین آمدن از کوه
چیزی از کوه کم نمیکند
چیزی از شما کم میکند
سنگ زدن به کوه
چیزی از شما کم نمیکند
چیزی به شما اضافه نمیکند
چیزی از کوه کم میکند
چیزی به کوه اضافه میکند
و شما تمامِ این سالها
بالا رفتید
پایین آمدید
سنگ زدید!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
تمامِ این سالها
میخواستم به شما بگویم
بالا رفتن از کوه
چیزی به شما اضافه نمیکند
چیزی به کوه اضافه میکند
پایین آمدن از کوه
چیزی از کوه کم نمیکند
چیزی از شما کم میکند
سنگ زدن به کوه
چیزی از شما کم نمیکند
چیزی به شما اضافه نمیکند
چیزی از کوه کم میکند
چیزی به کوه اضافه میکند
و شما تمامِ این سالها
بالا رفتید
پایین آمدید
سنگ زدید!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
تنهاست
رانندهی تاکسی
که هر شب در آئینهای کوچک
زیبایی زنهای زیادی را به خانه میبرد
بیشتر تنهاست
زنی که هر صبح
در آئینه پیرتر میشود
زنی که میخواهد آئینه را به گذشته پرت کند
شاید زیباییاش برگردد
و تنهاتر از زنی تنها
قطاریست
که زنی تنها را با خود میبرد
و تنهاتر از قطاری که تنهایی زنی را با خود میبرد
هیچ چیز نیست!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
رانندهی تاکسی
که هر شب در آئینهای کوچک
زیبایی زنهای زیادی را به خانه میبرد
بیشتر تنهاست
زنی که هر صبح
در آئینه پیرتر میشود
زنی که میخواهد آئینه را به گذشته پرت کند
شاید زیباییاش برگردد
و تنهاتر از زنی تنها
قطاریست
که زنی تنها را با خود میبرد
و تنهاتر از قطاری که تنهایی زنی را با خود میبرد
هیچ چیز نیست!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
تنهاست
رانندهی تاکسی
که هر شب در آئینهای کوچک
زیبایی زنهای زیادی را به خانه میبرد
بیشتر تنهاست
زنی که هر صبح
در آئینه پیرتر میشود
زنی که میخواهد آئینه را به گذشته پرت کند
شاید زیباییاش برگردد
و تنهاتر از زنی تنها
قطاریست
که زنی تنها را با خود میبرد
و تنهاتر از قطاری که تنهایی زنی را با خود میبرد
هیچ چیز نیست!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima
رانندهی تاکسی
که هر شب در آئینهای کوچک
زیبایی زنهای زیادی را به خانه میبرد
بیشتر تنهاست
زنی که هر صبح
در آئینه پیرتر میشود
زنی که میخواهد آئینه را به گذشته پرت کند
شاید زیباییاش برگردد
و تنهاتر از زنی تنها
قطاریست
که زنی تنها را با خود میبرد
و تنهاتر از قطاری که تنهایی زنی را با خود میبرد
هیچ چیز نیست!
#محمد_عسکری_ساج
@asheghanehaye_fatima