Shekayate Hejran
Mohammad Esfahani
.
دین اگر لبهای من را بر لبت
مانع شود
دین و ایمان را رهایش کرده
کافر می شوم
🙂
#مسعود_محمدپور
#شکایت_هجران
#محمد_اصفهانی
@asheghanehaye_fatima
دین اگر لبهای من را بر لبت
مانع شود
دین و ایمان را رهایش کرده
کافر می شوم
🙂
#مسعود_محمدپور
#شکایت_هجران
#محمد_اصفهانی
@asheghanehaye_fatima
کاش در خواب بیایی و خیال لب تو
بر لبم بوسه زند تا به سرابم ببرد
کاش گیسوی تو در خواب من آید یک شب
تا سحر شانه زنم، پیش تو خوابم ببرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@ashehanehsye_fatima
بر لبم بوسه زند تا به سرابم ببرد
کاش گیسوی تو در خواب من آید یک شب
تا سحر شانه زنم، پیش تو خوابم ببرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@ashehanehsye_fatima
.
"کهکشان" دور و برت بنده نوازی میکرد
"آسمان" روی سرت حاشیه سازی میکرد
"زحل" از برق نگاهت متعجب بود و...
"زهره" با هاله ی چشمان تو بازی میکرد
حال "مریخ" دگرگون و بهم ریخته بود
و "زمین" از نفست داشت هوازی میکرد
"مشتری" مشتری پا پر و قرصت بود و...
دزدکی روی تنت دست درازی میکرد
و "عطارد" که کمی دورتر از چشمت بود
چشم خود را به نگاهت متوازی میکرد
"ماه" را زلف سیاه تو چنان شاعر کرد
روز و شب زلف تو را قافیه سازی میکرد
لب "خورشید" پر از خواهش بوسیدن بود
و لبت را به چنین وسوسه راضی میکرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
"کهکشان" دور و برت بنده نوازی میکرد
"آسمان" روی سرت حاشیه سازی میکرد
"زحل" از برق نگاهت متعجب بود و...
"زهره" با هاله ی چشمان تو بازی میکرد
حال "مریخ" دگرگون و بهم ریخته بود
و "زمین" از نفست داشت هوازی میکرد
"مشتری" مشتری پا پر و قرصت بود و...
دزدکی روی تنت دست درازی میکرد
و "عطارد" که کمی دورتر از چشمت بود
چشم خود را به نگاهت متوازی میکرد
"ماه" را زلف سیاه تو چنان شاعر کرد
روز و شب زلف تو را قافیه سازی میکرد
لب "خورشید" پر از خواهش بوسیدن بود
و لبت را به چنین وسوسه راضی میکرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
"کهکشان" دور و برت بنده نوازی میکرد
"آسمان" روی سرت حاشیه سازی میکرد
"زحل" از برق نگاهت متعجب بود و...
"زهره" با هاله ی چشمان تو بازی میکرد
حال "مریخ" دگرگون و بهم ریخته بود
و "زمین" از نفست داشت هوازی میکرد
"مشتری" مشتری پا پر و قرصت بود و...
دزدکی روی تنت دست درازی میکرد
و "عطارد" که کمی دورتر از چشمت بود
چشم خود را به نگاهت متوازی میکرد
"ماه" را زلف سیاه تو چنان شاعر کرد
روز و شب زلف تو را قافیه سازی میکرد
لب "خورشید" پر از خواهش بوسیدن بود
و لبت را به چنین وسوسه راضی میکرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
"کهکشان" دور و برت بنده نوازی میکرد
"آسمان" روی سرت حاشیه سازی میکرد
"زحل" از برق نگاهت متعجب بود و...
"زهره" با هاله ی چشمان تو بازی میکرد
حال "مریخ" دگرگون و بهم ریخته بود
و "زمین" از نفست داشت هوازی میکرد
"مشتری" مشتری پا پر و قرصت بود و...
دزدکی روی تنت دست درازی میکرد
و "عطارد" که کمی دورتر از چشمت بود
چشم خود را به نگاهت متوازی میکرد
"ماه" را زلف سیاه تو چنان شاعر کرد
روز و شب زلف تو را قافیه سازی میکرد
لب "خورشید" پر از خواهش بوسیدن بود
و لبت را به چنین وسوسه راضی میکرد
#مسعود_محمدپور
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima