عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




دستم رسید میوه ی نزدیک! چید‌َمَت
از شاخ و برگِ خاطره بیرون کشیدَمَت

بوییدمت تمام تو را با تمام جان
یعنی نفس شدی و به دَم، سَر کشیدمت

خوش آب و ‌رنگ تر ز تمام بهشتَمی
خوش طعم، مثل خنده ی ایزد چشیدمت

دیدم تو را خدای زمینی به رنگ عشق
با بوسه ای ز جمع پری ها خریدمت

آدم شدی و خاطره ها را رقم زدی
بعد عاشقانه شکل غزل آفریدمت

مهریه ام زمینِ غزل می شود ز تو
دستم رسید میوه ی نزدیک! چیدمت ...


#ایلناز_حقوقی
کوتاه بیا رفیق!
زندگی همین فنجان قهوه نیست
با دود سیگار و شکرهایی که قهوه ای شده
اند
زندگی همین کافه
ی دود گرفته نیست که پیش چشمانت عشقی به هوسی دل میبازد
زندگی ترانه
ی شانزلیزه
زندگی ته جاده
ی سرد پاییزی
زندگی آشپزهای گمشده نیست
زندگی زایش شعریست
روی دستمال کاغذی کافه
شعری که متولد میشود تا من از بغض
های تلخ قهوه
ای نمیرم
تا من سالها بعد
ته جاده
ی سرد پاییزی
شبیه آشپز گمشده
به مرگ طبیعی بمیرم
من
اما
شعر را با بغضهای تلخ سیگار بلعیده
ام
کوتاه بیا رفیق
هوای بازدمم نیست
زندگی مرگیست
که
همین
لحظه
اتفاق
میافتد

#ایلناز_حقوقی
#نشر_مایا
#شعر_من_تو_را_میزاید


@asheghanehaye_fatima🌸
یک روز خورشید چشمت را می زند
از خواب بیدار می شوی
از پشت بام قصه هایم پایین می روی
به خورشید پشت می کنی و در غروب، راه سایه ات را پیش می گیری...
دور می شوی
ماه کوچک تر می شود
و تو یادت می رود نخ بسته ای به انگشتی که ماه را نشان می داد
دور می شوی
دورتر می شوی
و می رسی به شب های بی قصه
در کوچه هایی که از بن بست ما امروزی ترند
کوچه هایی که اصالت دخترانشان به شهرزاد نمی رسد...
کوچه هایی که هیچ خانه ای در انتهایشان پایبند تو نیست
کوچه هایی که ماه ندارند...
خسته می شوی
بی قصه
بی ماه
می خوابی
یک روز از خواب بیدار می شوی
بی هیچ پشت بامی
بی هیچ خورشیدی
دلت می گیرد
نخ بسته به انگشتت را باز می کنی
خورشید را در آغوش می گیری
سایه ات را پشت سر جا می گذاری
بر می گردی
به خانه ی انتهای کوچه ی بن بست
از پله ها بالا می روی
به ماه بوسه می زنی
تار موهایم را دور انگشتت حلقه می کنی
و قصه می خوانی در گوش منی که از وقت رفتنت خوابیده ام. .
.
#ایلناز_حقوقی
از کتاب
#شعر_من_تو_را_میزاید
#نشر_مایا


@asheghanehaye_fatima🌸
تو عاشقانه ترین اتفاق بارانی .
به یاس های غزل پوش ِ عشق می مانی


از آسمان ِ دعای من آمدی به زمین .
برای هم نفسی، با دو بال ِ پنهانی...


که رو سپید شوم پیش اشک های خودم
هنوز مانده به غم آمدی و می دانی


که انتظار مرا سخت مضطرب کرده
بگو که هستی و با من همیشه می مانی


چقدر حال و هوای نگاهت آرام است
تو چشم های مرا از بری که می خوانی


چقدر با تو به رویای خواب نزدیکم
چقدر دور ز کابوس هر پریشانی


به ابرهای دلم تا همیشه مدیونم
تو عاشقانه ترین اتفاق بارانی


#ایلناز_حقوقی
#خودکشی_چاره_ی_نهنگ_نبود
#فاطیما

@asheghanehaye_fatima
برف، رد پای کسی ست که بی صدا می آید
دوستش داری
سرت را تا جایی که می توانی به پشت خم می کنی
تا تمام صورتت را لمس کند
آرام
آرام
به پیشانی ات می نشیند
سردت می شود
لب هایت را می بوسد
یخ می کنی
لرزه به اندامت می افتاد
به خودت می آیی
سرت را به زیر می اندازی
خودت را لمس می کنی
نیست!
آرام آمد
به دلت نشست
سردت کرد
رفت



#ایلناز_حقوقی
#شعر_من_تو_را_میزاید



@asheghanehaye_fatima
انگار سال هاست که در من تنیده ای
انگار جای قلب ، تو در من تپیده ای

انگار کودکانه ترین خنده ی مرا
با چشم های تیله ای ات سر کشیده ای

با بوسه های شیشه ای ات از تمام ِ من
لی لی کنان به خانه ی قلبم پریده ای…

در این حریم ِ امن بمان و خدای باش…
هرگز چنین خدا شدنی را ندیده ای …

لبخند ِ چشم های تو پیغمبر ِ من است
با وحی ِ دست هات مرا آفریده ای…

از آسمان ِ چشم ِ تو خورشید می چکد
انگار آرزوی مرا خواب دیده ای …

… شهزاده می شوی و می آیی و می بَری
همراه خود مرا دَم ِ صبح ِ سپیده ای…

در بازوان ِ گرم ِ تو ، من زنده می شوم
- این قلعه های امن که بر من کشیده ای- …

… پیغمبری … خدای منی … شاهزاده ای …
حتی به جای قلب ، تو در من تپیده ای …

#ایلناز_حقوقی
#عزیز_روزهام 💝



@asheghanehaye_fatima
انگار سال هاست که در من تنیده ای
انگار جای قلب ، تو در من تپیده ای

انگار کودکانه ترین خنده ی مرا
با چشم های تیله ای ات سر کشیده ای

با بوسه های شیشه ای ات از تمام ِ من
لی لی کنان به خانه ی قلبم پریده ای…

در این حریم ِ امن بمان و خدای باش…
هرگز چنین خدا شدنی را ندیده ای …

لبخند ِ چشم های تو پیغمبر ِ من است
با وحی ِ دست هات مرا آفریده ای…

از آسمان ِ چشم ِ تو خورشید می چکد
انگار آرزوی مرا خواب دیده ای …

… شهزاده می شوی و می آیی و می بَری
همراه خود مرا دَم ِ صبح ِ سپیده ای…

در بازوان ِ گرم ِ تو ، من زنده می شوم
- این قلعه های امن که بر من کشیده ای- …

… پیغمبری … خدای منی … شاهزاده ای …
حتی به جای قلب ، تو در من تپیده ای …

#ایلناز_حقوقی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima