@asheghanehaye_fatima
با اینکه مثل جادّه، طولانیام هنوز
در دستهای پنجره زندانیام هنوز
از آفتاب و صبـح سراغ مـرا نگیـر
من لحظهی غروبم و بارانیام هنوز
صدبار توبه کردهام و باز گشتهام
ماندهست ننگِ عشق به پیشانیام هنوز
یک زخم کهنهام به تن خاطرات، که
شاید برای خنده بِخارانیام هنوز
من را که در "همیشهی" از دست رفتهام
میخواهیام که از چه بترسانیام؟ "هنوز"؟!
سیـبم که از درختِ هوا پرت میشود
انگار قسمت است بچرخانیام هنوز
اصرار میکنم به گناهی که میکنم
با این که پاک غرق پشیمانیام هنوز
چیزی نمینویسم و بی واژهام، ولی
یک دردِ شاعرانهی پنهانیام هنوز...
#یاسر_یسنا
با اینکه مثل جادّه، طولانیام هنوز
در دستهای پنجره زندانیام هنوز
از آفتاب و صبـح سراغ مـرا نگیـر
من لحظهی غروبم و بارانیام هنوز
صدبار توبه کردهام و باز گشتهام
ماندهست ننگِ عشق به پیشانیام هنوز
یک زخم کهنهام به تن خاطرات، که
شاید برای خنده بِخارانیام هنوز
من را که در "همیشهی" از دست رفتهام
میخواهیام که از چه بترسانیام؟ "هنوز"؟!
سیـبم که از درختِ هوا پرت میشود
انگار قسمت است بچرخانیام هنوز
اصرار میکنم به گناهی که میکنم
با این که پاک غرق پشیمانیام هنوز
چیزی نمینویسم و بی واژهام، ولی
یک دردِ شاعرانهی پنهانیام هنوز...
#یاسر_یسنا
@asheghanehaye_fatima
دیکتاتورم...و دور تو دیوار می کشم
دیوار می کشم که تو برلین من شوی
جنگ جهانی بدنت را شرووووووع کن
تا فتح عاشقانه و خونین من شوی
یاد دو کوهه در بدنت زنده شود
از انحنای کمرت تا به ارتفاع
اماده ی تجاوز غربی ست،شرق من
تبدیل کن مرا به لهستان بی دفاع
از دشمن عزیز قسم خورده ات نترس
تنها...بدون متفقین حمله کن به من
دارد شکست میدهد ارایشت...مرا
با تاکتیک وسوسه انگیز تن به تن
بانو تورا به هرچه صلیب شکسته است
بگذار کودتاچی مونیخ تو شوم
نازی که چشم بی شرفت میکند بس است
تا هیتلر پدر سگ تاریخ تو شوم
در استراتژی کثیف [نبرد من]
تو استالینگراد نفس هام می شوی
من رایش بی سیاست فاشیست (ss) ام
تو جشن سرخ کاخ کرملین شوروی..
#یاسر_یسنا
دیکتاتورم...و دور تو دیوار می کشم
دیوار می کشم که تو برلین من شوی
جنگ جهانی بدنت را شرووووووع کن
تا فتح عاشقانه و خونین من شوی
یاد دو کوهه در بدنت زنده شود
از انحنای کمرت تا به ارتفاع
اماده ی تجاوز غربی ست،شرق من
تبدیل کن مرا به لهستان بی دفاع
از دشمن عزیز قسم خورده ات نترس
تنها...بدون متفقین حمله کن به من
دارد شکست میدهد ارایشت...مرا
با تاکتیک وسوسه انگیز تن به تن
بانو تورا به هرچه صلیب شکسته است
بگذار کودتاچی مونیخ تو شوم
نازی که چشم بی شرفت میکند بس است
تا هیتلر پدر سگ تاریخ تو شوم
در استراتژی کثیف [نبرد من]
تو استالینگراد نفس هام می شوی
من رایش بی سیاست فاشیست (ss) ام
تو جشن سرخ کاخ کرملین شوروی..
#یاسر_یسنا
عشق در حال منقرض شدن است!
زندگی خارج از مدار من است
یادگار کدام خاطره ای؟
گلِ بی سرزمینِ شیپوری
دامنِ بادخورده ی زحلی
دوری از دست مشتریت، ولی
چندماه مزخرفِ قمری؟؟
چندسال کثافتِ نوری؟
با غروری شکسته در سینه
به تو زل میزنم در آیینه
که بپرسی چرا ترک ترکی؟
که بگویم: از این همه دوری.......
#یاسر_یسنا
@asheghanehaye_fatima
زندگی خارج از مدار من است
یادگار کدام خاطره ای؟
گلِ بی سرزمینِ شیپوری
دامنِ بادخورده ی زحلی
دوری از دست مشتریت، ولی
چندماه مزخرفِ قمری؟؟
چندسال کثافتِ نوری؟
با غروری شکسته در سینه
به تو زل میزنم در آیینه
که بپرسی چرا ترک ترکی؟
که بگویم: از این همه دوری.......
#یاسر_یسنا
@asheghanehaye_fatima
از همین جای شعر میگیری
مثل دردی چهار پاره،مرا
یاد ِ اندوه ِ ماه می افتی
از شب ِ سرد ِ بی ستاره مرا
تو تمام مقدسات منی
وطن و عشق و مذهب و ناموس
بغلم کن مرا و محکم باش
مثل ایران ِ زیر سلطه ی روس
عطر اردیبهشت ِ شیرازی
بغض ِ زاینده رود ِ بی آبم
لشکر ِ سربلند تیموری
قلعه ی سرنگون ِ مینابم
گیج، مثل شراب ِ ارمنی ام
مبهمی! مثل فال ِ قهوه ی تُرک
برگ ِ کوبایی ام که دود شده
لای انگشت ِ وحشی نیویورک
سرکِشم! مثل باد و میخواهم
دامن ِ سبزه زار را بِکَنم
سوز ِ پاییز در نفس دارم
تا که نسل ِ بهار را بِکَنم
لخت ِ لختم شبیه آفریقا
خانه ام شهوت ِ تجاوز داشت
آلت ِ صلح، شکل کفتر بود!
در نوکش غنچه ی گل رز داشت
مثل دریاچه ی ارومیه ام
که دو تا دست ِ بی نمک دارد
که به صبح ِ سپید مظنون است
که به باران و باد شک دارد
شکل پاریس، خفته در وحشت
شکل قلب ِ دمشق، ویرانم
شکل بیروت، غرق ِ خون، اما
به همین شکل زنده میمانم
تو اگر خاک ِ دشمنم باشی
آرزویم فرار از وطنست
به تن ِ تو پناه آوردم
که تمام ِ مقدسات منست...
#یاسر_یسنا
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
مثل دردی چهار پاره،مرا
یاد ِ اندوه ِ ماه می افتی
از شب ِ سرد ِ بی ستاره مرا
تو تمام مقدسات منی
وطن و عشق و مذهب و ناموس
بغلم کن مرا و محکم باش
مثل ایران ِ زیر سلطه ی روس
عطر اردیبهشت ِ شیرازی
بغض ِ زاینده رود ِ بی آبم
لشکر ِ سربلند تیموری
قلعه ی سرنگون ِ مینابم
گیج، مثل شراب ِ ارمنی ام
مبهمی! مثل فال ِ قهوه ی تُرک
برگ ِ کوبایی ام که دود شده
لای انگشت ِ وحشی نیویورک
سرکِشم! مثل باد و میخواهم
دامن ِ سبزه زار را بِکَنم
سوز ِ پاییز در نفس دارم
تا که نسل ِ بهار را بِکَنم
لخت ِ لختم شبیه آفریقا
خانه ام شهوت ِ تجاوز داشت
آلت ِ صلح، شکل کفتر بود!
در نوکش غنچه ی گل رز داشت
مثل دریاچه ی ارومیه ام
که دو تا دست ِ بی نمک دارد
که به صبح ِ سپید مظنون است
که به باران و باد شک دارد
شکل پاریس، خفته در وحشت
شکل قلب ِ دمشق، ویرانم
شکل بیروت، غرق ِ خون، اما
به همین شکل زنده میمانم
تو اگر خاک ِ دشمنم باشی
آرزویم فرار از وطنست
به تن ِ تو پناه آوردم
که تمام ِ مقدسات منست...
#یاسر_یسنا
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima