@asheghanehaye_fatima
وقتی در انتظار تو هستم
سخت میتپد
فشرده میشود قلبم
كوچك میشود
بهاندازهی صفحهی اين ساعت مچی ...
#علیرضا_راهب
وقتی در انتظار تو هستم
سخت میتپد
فشرده میشود قلبم
كوچك میشود
بهاندازهی صفحهی اين ساعت مچی ...
#علیرضا_راهب
@asheghanehaye_fatima
جنگل
رد پای باران است
ویرانه
رد پای توفان
من
رد پای توام
همیشه پشت در خانه ات
تمام می شوم…
#علیرضا_راهب
جنگل
رد پای باران است
ویرانه
رد پای توفان
من
رد پای توام
همیشه پشت در خانه ات
تمام می شوم…
#علیرضا_راهب
@asheghanehaye_fatima
"آن دو چشم"
دو تیله، دو پاره شب، دوتا سیاهمست خراب
دو گیلاس آبدار در دو استکانِ شراب
دوتا شاهماهی سیاه حاکمان دو شط
پریزادگان مردمآشنای ناز و عتاب
به رقصیدنی که از سماع سرخوشان یلهتر (۱)
دو درویش هوکشان، هلا ! دو گردبادِ شتاب
دوپیکر (۲)، دو جاذبه، دوتا سیاهچالهی عشق
دو خورشید تیره در دو آسمان خلسهوخواب
دو مُرواریِ سیاه، در دو گَرمجای صدف
دو دوشیزه تب، دوشعله تن، دوپاره ماهمذاب
دو شبدیز خسروانی از روایتی چه غریب!
دو بیگانهای که از هر آشنا گرفته رکاب!
دو آشوبگر، دو سوءقصدکارِ حادثهجو!
چه تاراجگر! چه راهزن! چه بیحسابوکتاب!
دو تیله، دو پاره شب، دوتا سیاهمست خراب
دو گیلاس آبدار در دو استکانِ شراب...!
___________
پ.ن:
۱ - رهاتر، آزادتر
۲- صورت فلکی جوزا، تیرانداز، خرداد
#علیرضا_راهب
#عزیز_روزهام❤️
"آن دو چشم"
دو تیله، دو پاره شب، دوتا سیاهمست خراب
دو گیلاس آبدار در دو استکانِ شراب
دوتا شاهماهی سیاه حاکمان دو شط
پریزادگان مردمآشنای ناز و عتاب
به رقصیدنی که از سماع سرخوشان یلهتر (۱)
دو درویش هوکشان، هلا ! دو گردبادِ شتاب
دوپیکر (۲)، دو جاذبه، دوتا سیاهچالهی عشق
دو خورشید تیره در دو آسمان خلسهوخواب
دو مُرواریِ سیاه، در دو گَرمجای صدف
دو دوشیزه تب، دوشعله تن، دوپاره ماهمذاب
دو شبدیز خسروانی از روایتی چه غریب!
دو بیگانهای که از هر آشنا گرفته رکاب!
دو آشوبگر، دو سوءقصدکارِ حادثهجو!
چه تاراجگر! چه راهزن! چه بیحسابوکتاب!
دو تیله، دو پاره شب، دوتا سیاهمست خراب
دو گیلاس آبدار در دو استکانِ شراب...!
___________
پ.ن:
۱ - رهاتر، آزادتر
۲- صورت فلکی جوزا، تیرانداز، خرداد
#علیرضا_راهب
#عزیز_روزهام❤️
چشمهایت را ببند
تصور کن یک سایه دست دراز کرده به نوازش صورتت آرام
تصور کن آغوش سایه را
که آهسته در گوشت گفته باشد; زیبا!
#علیرضا_راهب
@asheghanehaye_fatima
تصور کن یک سایه دست دراز کرده به نوازش صورتت آرام
تصور کن آغوش سایه را
که آهسته در گوشت گفته باشد; زیبا!
#علیرضا_راهب
@asheghanehaye_fatima