.
از به دوش کشیدن من خسته شدی
سنگین بودم
از دستهایم خسته شدی
و از چشمهایم
و از سایهام
حرفهایم تند و آتشین بودند
روزی میآید
ناگهان روزی میآید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس کنی
ردپاهایی که دور میشوند
و این سنگینی
از هر چیزی
طاقتفرساتر خواهد بود.
#ناظم_حکمت
برگردان: #رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
از به دوش کشیدن من خسته شدی
سنگین بودم
از دستهایم خسته شدی
و از چشمهایم
و از سایهام
حرفهایم تند و آتشین بودند
روزی میآید
ناگهان روزی میآید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس کنی
ردپاهایی که دور میشوند
و این سنگینی
از هر چیزی
طاقتفرساتر خواهد بود.
#ناظم_حکمت
برگردان: #رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
زندگی کمی دیوانگی میخواست
اما ما زیادی دیوانه شدیم
دیوانه که باشی،
خودت هم نخندی
زخمهایت میخندند!
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
اما ما زیادی دیوانه شدیم
دیوانه که باشی،
خودت هم نخندی
زخمهایت میخندند!
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدمی بودن غم انگیز است...
وقتی هوای آسمان به سرت بزند و
بال نداشته باشی! :)
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
آدمی بودن غم انگیز است...
وقتی هوای آسمان به سرت بزند و
بال نداشته باشی! :)
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
عشق آدم را به جاهای ناشناخته میبرد؛
به ایستگاههای متروک
به خلوت زنگزدهء واگنها
به شهری که فقط آن را در خواب دیدهای
وقتی عاشق شدی،
ادامه این شعر را تو خواهی نوشت
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
به ایستگاههای متروک
به خلوت زنگزدهء واگنها
به شهری که فقط آن را در خواب دیدهای
وقتی عاشق شدی،
ادامه این شعر را تو خواهی نوشت
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
بی آنکه تو را بیابم
گم شدم
کسی فانوس به راهم نیاویخته بود.
مرا که بجویی
باران ها را نشانت می دهند
و
پیر می شوند رهگذران...
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima
گم شدم
کسی فانوس به راهم نیاویخته بود.
مرا که بجویی
باران ها را نشانت می دهند
و
پیر می شوند رهگذران...
#رسول_یونان
@asheghanehaye_fatima