سحر که باد صبا از رخش نقاب گرفت
دو دست صبح به روی خود آفتاب گرفت
ز فیض حسن تو شد عالم آنچنان سیراب
که می توان ز گل کاغذی گلاب گرفت
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
دو دست صبح به روی خود آفتاب گرفت
ز فیض حسن تو شد عالم آنچنان سیراب
که می توان ز گل کاغذی گلاب گرفت
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
از دستِ نوازش تپشِ دل نشود کم
ساکن نشود زلزله از پای فشردن ...
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ساکن نشود زلزله از پای فشردن ...
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بوسه از کنجِ لبِ یار نخورده ست کسی
ره بِه گنجینۀ اسرار نبرده ست کسی
من وُ یِک لحظه جُدائی زِ تو، آن گاه حیات؟
اینقدر صبر بِه عاشِق نسپرده ست کسی!
لب نهادم بِه لبِ یار وُ سپردم جان را
تا بِه امروز بِه این مرگ نمرده ست، کسی!
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ره بِه گنجینۀ اسرار نبرده ست کسی
من وُ یِک لحظه جُدائی زِ تو، آن گاه حیات؟
اینقدر صبر بِه عاشِق نسپرده ست کسی!
لب نهادم بِه لبِ یار وُ سپردم جان را
تا بِه امروز بِه این مرگ نمرده ست، کسی!
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
ما را بهشت نقد، تماشای دلبرست
عمر دوباره سایه بالای دلبرست
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
عمر دوباره سایه بالای دلبرست
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بوسه هر چند ...
که در کیش محبت کُفرست ..!
کیست ...
لبهای تُرا بیند ..
و طامع نشود ..؟
#صائب_تبریزی
@asheghanehaye_fatima
که در کیش محبت کُفرست ..!
کیست ...
لبهای تُرا بیند ..
و طامع نشود ..؟
#صائب_تبریزی
@asheghanehaye_fatima
لبش به خنده دل غنچه را دونیم کند
نگاه را گل رخسار او شمیم کند
من ومضایقه دل به آنچنان چشمی
بخیل را نگه گرم او کریم کند
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
نگاه را گل رخسار او شمیم کند
من ومضایقه دل به آنچنان چشمی
بخیل را نگه گرم او کریم کند
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
چه بود هستی فانی که نثار تو کنم؟
این زر قلب چه باشد که به کار تو کنم؟
جان باقی به من از بوسه کرامت فرمای
تا به شکرانه همان لحظه نثار تو کنم
همه شب هلاه صفت گرد دلم میگردد
که ز آغوش خود ای ماه، حصار تو کنم
جون سر زلف، امید من ناکام این است
که شبی روز در آغوش و کنار تو کنم
دام من نیست به آهوی تو لایق، بگذار
تا به دام سر زلف تو شکار تو کنم
آنقدر باش که خالی کنم از گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم
کم نشد درد تو صائب به مداوای مسیح
من چه تدبیر دل خسته زار تو کنم؟
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
این زر قلب چه باشد که به کار تو کنم؟
جان باقی به من از بوسه کرامت فرمای
تا به شکرانه همان لحظه نثار تو کنم
همه شب هلاه صفت گرد دلم میگردد
که ز آغوش خود ای ماه، حصار تو کنم
جون سر زلف، امید من ناکام این است
که شبی روز در آغوش و کنار تو کنم
دام من نیست به آهوی تو لایق، بگذار
تا به دام سر زلف تو شکار تو کنم
آنقدر باش که خالی کنم از گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم
کم نشد درد تو صائب به مداوای مسیح
من چه تدبیر دل خسته زار تو کنم؟
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
کردهام قالب تهی از اشتیاقت، عمرهاست
قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار
گر به هشیاری حجاب حسن مانع میشود
در سر مستی سری یک بار بر دوشم گذار
شرح شبهای دراز هجر از زلف است بیش
پنبهای بر لب ازان صبح بناگوشم گذار
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار
گر به هشیاری حجاب حسن مانع میشود
در سر مستی سری یک بار بر دوشم گذار
شرح شبهای دراز هجر از زلف است بیش
پنبهای بر لب ازان صبح بناگوشم گذار
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بگذر از ناز و برون آی ز پیراهن شرم
که عجب تنگ در آغوش نیاز آمدهای
#صائب_تبریزی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
که عجب تنگ در آغوش نیاز آمدهای
#صائب_تبریزی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد
عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد
گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است
آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد
چون برق سبکسیر بود شمع مزارش
هر سوخته جانی که طلبکار تو باشد
هر چاک قفس از تو خیابان بهشتی است
خوش وقت اسیری که گرفتارتو باشد
سیلاب قیامت به نظر موج سراب است
آن را که نظرواله رفتار تو باشد
بر چهره گل پای چوشبنم نگذارد
آن راهروی را که به پاخار تو باشد
خوابی که به از دولت بیدار توان گفت
خوابی است که در سایه دیوارتو باشد
از چشمه خورشید جگر سوخته آید
هر دیده که لب تشنه دیدارتو باشد
در رشته کشد گوهر خورشید نگاهش
چشمی که به رخسار گهربارتو باشد
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد
گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است
آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد
چون برق سبکسیر بود شمع مزارش
هر سوخته جانی که طلبکار تو باشد
هر چاک قفس از تو خیابان بهشتی است
خوش وقت اسیری که گرفتارتو باشد
سیلاب قیامت به نظر موج سراب است
آن را که نظرواله رفتار تو باشد
بر چهره گل پای چوشبنم نگذارد
آن راهروی را که به پاخار تو باشد
خوابی که به از دولت بیدار توان گفت
خوابی است که در سایه دیوارتو باشد
از چشمه خورشید جگر سوخته آید
هر دیده که لب تشنه دیدارتو باشد
در رشته کشد گوهر خورشید نگاهش
چشمی که به رخسار گهربارتو باشد
#صائب_تبریزی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
بی گل روی تو
ذرات جهان در خوابند
رخ برافروز و جهان را به سر کار بیار...
#صائب_تبریزی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
بی گل روی تو
ذرات جهان در خوابند
رخ برافروز و جهان را به سر کار بیار...
#صائب_تبریزی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima