@asheghanehaye_fatima
گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟
می نویسی نامه ، بهر کیست این؟
گفت : مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی میكنم با نام او...
#جامی
گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟
می نویسی نامه ، بهر کیست این؟
گفت : مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی میكنم با نام او...
#جامی
<من بی تو چه دم زنم که چونم؟
اینک ز دو دیده غرق خونم!
روزان و شبان در آرزویت
تنها منم و خیال رویت>
#جامی
هفت اورنگ
لیلی و مجنون
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
اینک ز دو دیده غرق خونم!
روزان و شبان در آرزویت
تنها منم و خیال رویت>
#جامی
هفت اورنگ
لیلی و مجنون
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
کرده صفحه ریگ و انگشتان قلم
میزند با اشک خونین این رقم
گفت اي مجنون شيدا ، چيست اين؟
می نویسی نامه ، بهر کيست اين؟
گفت مشق نام ليلی ميکنم
خاطر خود را تسلی ميکنم
چون ميسر نيست من را کام او
عشق بازي ميكنم با نام او
#جامی
@asheghanehaye_fatima
در میان بادیه بنشسته فرد
کرده صفحه ریگ و انگشتان قلم
میزند با اشک خونین این رقم
گفت اي مجنون شيدا ، چيست اين؟
می نویسی نامه ، بهر کيست اين؟
گفت مشق نام ليلی ميکنم
خاطر خود را تسلی ميکنم
چون ميسر نيست من را کام او
عشق بازي ميكنم با نام او
#جامی
@asheghanehaye_fatima
گفت به مجنون صنمی در دمشق
کای شده مستغرق دریای عشق
عشق چه و مرتبه ی عشق چیست
عاشق و معشوق در این پرده کیست
عاشق یکرنگ حقیقت شناس
گفت که ای محو امید و هراس
نیست در این پرده بجز عشق کَس
اول و آخر همه عشق است و بَس
#جامی
@asheghanehaye_fatima
کای شده مستغرق دریای عشق
عشق چه و مرتبه ی عشق چیست
عاشق و معشوق در این پرده کیست
عاشق یکرنگ حقیقت شناس
گفت که ای محو امید و هراس
نیست در این پرده بجز عشق کَس
اول و آخر همه عشق است و بَس
#جامی
@asheghanehaye_fatima
مرغِ جان كردى هواى دانههاى خال او
گر نبستى رشتۀ لاغر تنِ من، بالِ او
گر به قصدِ جان فرستد قاصد آن مقصودِ دل
دل كند فرسنگها جان بر كف، استقبالِ او
بس كه بر دل خامه بارِ غم نهاد از شرحِ هجر
شد خميده همچو نون در نامه، لام و دالِ او
خون كنم دل را و مالم در ركابِ او ز چشم
تا چو پاى اندر ركاب آرد شود پامالِ او
رويش ار بيند فرشته، گر كُشد صد بيگناه
يک گنه ننويسد اندر نامۀ اعمال او
صوفىِ دل حالها كردهست دوش از ذكرِ دوست
سينهام چون خرقه چاک، اينك گواهِ حالِ او
#جامی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
گر نبستى رشتۀ لاغر تنِ من، بالِ او
گر به قصدِ جان فرستد قاصد آن مقصودِ دل
دل كند فرسنگها جان بر كف، استقبالِ او
بس كه بر دل خامه بارِ غم نهاد از شرحِ هجر
شد خميده همچو نون در نامه، لام و دالِ او
خون كنم دل را و مالم در ركابِ او ز چشم
تا چو پاى اندر ركاب آرد شود پامالِ او
رويش ار بيند فرشته، گر كُشد صد بيگناه
يک گنه ننويسد اندر نامۀ اعمال او
صوفىِ دل حالها كردهست دوش از ذكرِ دوست
سينهام چون خرقه چاک، اينك گواهِ حالِ او
#جامی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هر چند برون نیستی از خاطرِ تنگم
پیش آی که چون جان کشمت تنگ در آغوش
#جامی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
پیش آی که چون جان کشمت تنگ در آغوش
#جامی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
جنونِ محض است زنی اجازه بدهد عشقی در
دلاش جرقه بزند که اگر پاسخی نگیرد کل
زندگیاش را میبلعد. اگر هم علنی شود و پاسخ بگیرد از باتلاقی سر درمیآورد که راه خروج ندارد.
■✍: #شارلوت_برونته [ Charlotte Brontë / انگلستان، ۱۸۵۵-۱۸۱۶ ]
📕●از رمان «جین ایر» / ترجمهی #محمدتقی_حران / نشر #جامی
@asheghanehaye_fatima
دلاش جرقه بزند که اگر پاسخی نگیرد کل
زندگیاش را میبلعد. اگر هم علنی شود و پاسخ بگیرد از باتلاقی سر درمیآورد که راه خروج ندارد.
■✍: #شارلوت_برونته [ Charlotte Brontë / انگلستان، ۱۸۵۵-۱۸۱۶ ]
📕●از رمان «جین ایر» / ترجمهی #محمدتقی_حران / نشر #جامی
@asheghanehaye_fatima