@asheghanehaye_fatima
نژادم
به اسبی میرسد از دشتهای دور
پایم امّا
به خلوت کوچهای باریک
دستم امّا
به دیوار خانهای تاریک
که هربار میپرسد اینجا چهمیکنم ؟
در این تاریکی مطلق
که هرچه کبریت میکشم آتش نمیگیرد،
و چراغ را که روشن کنم
تنها تکهای از روز را به دار آویختهام
چهکار میکنم اینجا ؟
با سکوتی که گوشهایم را میجود
و حنجرهای که رو به زوالی زودرس میرود
گاهی امّا
شیههای از دشتی دور میشنوم
که میگوید اسبها غیر از سپید
رنگهای دیگری هم دارند...
#ليلاكردبچه
نژادم
به اسبی میرسد از دشتهای دور
پایم امّا
به خلوت کوچهای باریک
دستم امّا
به دیوار خانهای تاریک
که هربار میپرسد اینجا چهمیکنم ؟
در این تاریکی مطلق
که هرچه کبریت میکشم آتش نمیگیرد،
و چراغ را که روشن کنم
تنها تکهای از روز را به دار آویختهام
چهکار میکنم اینجا ؟
با سکوتی که گوشهایم را میجود
و حنجرهای که رو به زوالی زودرس میرود
گاهی امّا
شیههای از دشتی دور میشنوم
که میگوید اسبها غیر از سپید
رنگهای دیگری هم دارند...
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
نگران من نباش
دست هايم را
به از دست دادن عادت داده ام
گروهی پرنده مى آيند
گروهي پرنده مى روند،
و تنها پرنده ای از كوچ مى ماند
كه پرواز را نمی داند
#ليلاكردبچه
نگران من نباش
دست هايم را
به از دست دادن عادت داده ام
گروهی پرنده مى آيند
گروهي پرنده مى روند،
و تنها پرنده ای از كوچ مى ماند
كه پرواز را نمی داند
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
گاهى
شلوغى پياده رو،
بهانه ى خوبى ست,
که دست هاى کسى را
براى هميشه گم کنی...
#ليلاكردبچه
گاهى
شلوغى پياده رو،
بهانه ى خوبى ست,
که دست هاى کسى را
براى هميشه گم کنی...
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
از شهرهای بزرگ
که در قصه های تو نبودند می ترسم
از خیابان هایی که پایم را
به راه های نرفته بسته اند
و عشق های کوچکی که دلم را
به پنجره های وامانده ی لعنتی
می ترسم
از روزهایی که با تنور تو روشن نمی شوند
و شب هایی که با هزار و یک روایت گوناگون
چشم های مرا نمی بندند
دلم هوای خانه ی کاگلی ات را کرده
با پستوی تنگ و تاری
که عطر آغوش پدربزرگ را در آن حبس کرده بودی
دلم هوای تو را کرده
که برایم چای بریزی
و دوباره بگویی چگونه صورت من شصت سال پیش
جوانی کُرد را عاشق تو کرد
برایم چای بریز ننه آقا
و اشک هایم را
با گوشه ی گلدار چارقدت پاک کن
خسته ام ،
خسته
و هیچ کس آنقدر #زن نیست
که ساعت ها بشود برایش گریست
#ليلاكردبچه
از شهرهای بزرگ
که در قصه های تو نبودند می ترسم
از خیابان هایی که پایم را
به راه های نرفته بسته اند
و عشق های کوچکی که دلم را
به پنجره های وامانده ی لعنتی
می ترسم
از روزهایی که با تنور تو روشن نمی شوند
و شب هایی که با هزار و یک روایت گوناگون
چشم های مرا نمی بندند
دلم هوای خانه ی کاگلی ات را کرده
با پستوی تنگ و تاری
که عطر آغوش پدربزرگ را در آن حبس کرده بودی
دلم هوای تو را کرده
که برایم چای بریزی
و دوباره بگویی چگونه صورت من شصت سال پیش
جوانی کُرد را عاشق تو کرد
برایم چای بریز ننه آقا
و اشک هایم را
با گوشه ی گلدار چارقدت پاک کن
خسته ام ،
خسته
و هیچ کس آنقدر #زن نیست
که ساعت ها بشود برایش گریست
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
من
یک قلب قدیمیام
از آنهاییکه سخت عاشق میشوند
از آن ساختمانهای عجیبیکه هرچه بیشتر میلرزند،
محکمتر میشوند
و یکروز میبینی بهسختی میخندم
بهسختی گریه میکنم
و این،
ابتدای سنگشدن است
#ليلاكردبچه
من
یک قلب قدیمیام
از آنهاییکه سخت عاشق میشوند
از آن ساختمانهای عجیبیکه هرچه بیشتر میلرزند،
محکمتر میشوند
و یکروز میبینی بهسختی میخندم
بهسختی گریه میکنم
و این،
ابتدای سنگشدن است
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
من
یک قلب قدیمیام
از آنهاییکه سخت عاشق میشوند
از آن ساختمانهای عجیبیکه هرچه بیشتر میلرزند،
محکمتر میشوند
و یکروز میبینی بهسختی میخندم
بهسختی گریه میکنم
و این،
ابتدای سنگشدن است
#ليلاكردبچه
من
یک قلب قدیمیام
از آنهاییکه سخت عاشق میشوند
از آن ساختمانهای عجیبیکه هرچه بیشتر میلرزند،
محکمتر میشوند
و یکروز میبینی بهسختی میخندم
بهسختی گریه میکنم
و این،
ابتدای سنگشدن است
#ليلاكردبچه
چگونه طبیعی باشم؟
با این بیقراری بیمهار
و این عاشقانۀ بیقرار،
که اگر دهانم را ببندم
از چشمهایم سرریز میکند.
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
با این بیقراری بیمهار
و این عاشقانۀ بیقرار،
که اگر دهانم را ببندم
از چشمهایم سرریز میکند.
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
حافظهام را به چند روایت از دست دادهام
و خندههای دختریکه با من
سیبی از وسط به دو نیم است،
چیزی یادم نمیآورد
ورق میزنی و دختری لبانش را
بهاندازۀ یکعمر خندیدن سرخ کردهست
ورق میزنی و صدای هلهله میآید
و جیغجیغ بچههاییکه نقل و سکه جمع میکنند،
که تاج و تور سپید دوست دارند
که پیراهن بلند سپید
و کفشهای تقتقی سپید دوست دارند
ورق میزنی
انگشتهای تو معجزه میکنند
و به هر لبخندی اشاره کنی، بغض میشود
نسبتم را
با تمام عکسهای این خانه دور بریز
آنچه فراموش کردهام را فراموش کن
و دنبال خاطرهای بگرد
بامزهتر از سیبیکه اینهمه آدم را خنداندهست
بگذار کمی بخندم
پیش از آنکه یادم بیاید
لبهایم را نیز فراموش کردهام.
#ليلاكردبچه
.
حافظهام را به چند روایت از دست دادهام
و خندههای دختریکه با من
سیبی از وسط به دو نیم است،
چیزی یادم نمیآورد
ورق میزنی و دختری لبانش را
بهاندازۀ یکعمر خندیدن سرخ کردهست
ورق میزنی و صدای هلهله میآید
و جیغجیغ بچههاییکه نقل و سکه جمع میکنند،
که تاج و تور سپید دوست دارند
که پیراهن بلند سپید
و کفشهای تقتقی سپید دوست دارند
ورق میزنی
انگشتهای تو معجزه میکنند
و به هر لبخندی اشاره کنی، بغض میشود
نسبتم را
با تمام عکسهای این خانه دور بریز
آنچه فراموش کردهام را فراموش کن
و دنبال خاطرهای بگرد
بامزهتر از سیبیکه اینهمه آدم را خنداندهست
بگذار کمی بخندم
پیش از آنکه یادم بیاید
لبهایم را نیز فراموش کردهام.
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
.
آموختم که دربرابر باد
موهایم را سفت ببندم
و دربرابر آنانکه به یکنظر عاشق میکنند،
چشمهایم را
آموختم به ناخنهایم
بهجای رنگ و عشوه، دریدن بیاموزم
و از چالههای عمیق زندگی
با کفشهای مردانه، پریدن بیاموزم
(میدانی؟
کفشهای پاشنهبلند
گاهی
چندسانتی به آسمان نزدیکم کردهاند،
بیشتر امّا زمینم زدهاند
و برای حفظ تعادل بر زمینی چنین ناهموار
باید
گاو نر باشی)
بادها میوزند
پریشان میوزند
و زنان با موهای باز، زیباترند
گاوهای نر امّا شاخهایشان
به این بادها نمیلرزد
و زمین تعادلش را
به جای محکمی تکیه میدهد.
#ليلاكردبچه 🎀
#آواز_كرگدن
#نشرنيماژ
.
آموختم که دربرابر باد
موهایم را سفت ببندم
و دربرابر آنانکه به یکنظر عاشق میکنند،
چشمهایم را
آموختم به ناخنهایم
بهجای رنگ و عشوه، دریدن بیاموزم
و از چالههای عمیق زندگی
با کفشهای مردانه، پریدن بیاموزم
(میدانی؟
کفشهای پاشنهبلند
گاهی
چندسانتی به آسمان نزدیکم کردهاند،
بیشتر امّا زمینم زدهاند
و برای حفظ تعادل بر زمینی چنین ناهموار
باید
گاو نر باشی)
بادها میوزند
پریشان میوزند
و زنان با موهای باز، زیباترند
گاوهای نر امّا شاخهایشان
به این بادها نمیلرزد
و زمین تعادلش را
به جای محکمی تکیه میدهد.
#ليلاكردبچه 🎀
#آواز_كرگدن
#نشرنيماژ
نسبتم را
با تمام عکسهای این خانه دور بریز
آنچه فراموش کردهام را فراموش کن
و دنبال خاطرهای بگرد
بامزهتر از سیبیکه اینهمه آدم را خنداندهست
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima
با تمام عکسهای این خانه دور بریز
آنچه فراموش کردهام را فراموش کن
و دنبال خاطرهای بگرد
بامزهتر از سیبیکه اینهمه آدم را خنداندهست
#ليلاكردبچه
@asheghanehaye_fatima