@asheghanehaye_fatima
از اعماق ادواری خوش
به تلخی خوشآمد میگویند ما را عشقهایمان
تو عاشق نیستی، میگویی، و به یاد نمیآری
و اگر دلات پر باشد و سرشکی باریده باشی
که بهسان آن روز نخست نمیتوانی بباری
عاشق نیستی و به یاد نمیآری، حتی اگر که زاری کرده باشی
ناگهان دو چشم آبی میبینی
چه حکایت دور و درازی! که یک شب نوازششان کردهای
انگار که در اندرون خودت میشنوی
ناخشنودی کهنهای که میجنبد و بیدار میشود
این خاطراتِ زمانِ سپری شده
رقصِ مرگشان را سر خواهند گرفت
و آنَک، سرشکِ تلخِ تو
پِلکات را تَر خواهد کرد، فرو خواهد فتاد
چشمان معلق، خورشیدهای رنگ پریده
نوری که قلب یخزده را میگدازد
عشقهایی مرده که به جنبش میافتد
غمهایی کهنه که شعلهور میشود...
■●شاعر: #کوستاس_کاریوتاکیس | Kostas Karyotakis | یونان ● ۱۹۲۸-۱۸۹۶ |
■●برگردان: #کامیار_محسنین
از اعماق ادواری خوش
به تلخی خوشآمد میگویند ما را عشقهایمان
تو عاشق نیستی، میگویی، و به یاد نمیآری
و اگر دلات پر باشد و سرشکی باریده باشی
که بهسان آن روز نخست نمیتوانی بباری
عاشق نیستی و به یاد نمیآری، حتی اگر که زاری کرده باشی
ناگهان دو چشم آبی میبینی
چه حکایت دور و درازی! که یک شب نوازششان کردهای
انگار که در اندرون خودت میشنوی
ناخشنودی کهنهای که میجنبد و بیدار میشود
این خاطراتِ زمانِ سپری شده
رقصِ مرگشان را سر خواهند گرفت
و آنَک، سرشکِ تلخِ تو
پِلکات را تَر خواهد کرد، فرو خواهد فتاد
چشمان معلق، خورشیدهای رنگ پریده
نوری که قلب یخزده را میگدازد
عشقهایی مرده که به جنبش میافتد
غمهایی کهنه که شعلهور میشود...
■●شاعر: #کوستاس_کاریوتاکیس | Kostas Karyotakis | یونان ● ۱۹۲۸-۱۸۹۶ |
■●برگردان: #کامیار_محسنین
@asheghanehaye_fatima
از اعماق ادواری خوش
به تلخی خوشآمد میگویند ما را عشقهایمان
تو عاشق نیستی، میگویی، و به یاد نمیآری
و اگر دلات پر باشد و سرشکی باریده باشی
که بهسان آن روز نخست نمیتوانی بباری
عاشق نیستی و به یاد نمیآری، حتی اگر که زاری کرده باشی
ناگهان دو چشم آبی میبینی
چه حکایت دور و درازی! که یک شب نوازششان کردهای
انگار که در اندرون خودت میشنوی
ناخشنودی کهنهای که میجنبد و بیدار میشود
این خاطراتِ زمانِ سپری شده
رقصِ مرگشان را سر خواهند گرفت
و آنَک، سرشکِ تلخِ تو
پِلکات را تَر خواهد کرد، فرو خواهد فتاد
چشمان معلق، خورشیدهای رنگ پریده
نوری که قلب یخزده را میگدازد
عشقهایی مرده که به جنبش میافتد
غمهایی کهنه که شعلهور میشود...
■●شاعر: #کوستاس_کاریوتاکیس | Kostas Karyotakis | یونان ● ۱۹۲۸-۱۸۹۶ |
■●برگردان: #کامیار_محسنین
از اعماق ادواری خوش
به تلخی خوشآمد میگویند ما را عشقهایمان
تو عاشق نیستی، میگویی، و به یاد نمیآری
و اگر دلات پر باشد و سرشکی باریده باشی
که بهسان آن روز نخست نمیتوانی بباری
عاشق نیستی و به یاد نمیآری، حتی اگر که زاری کرده باشی
ناگهان دو چشم آبی میبینی
چه حکایت دور و درازی! که یک شب نوازششان کردهای
انگار که در اندرون خودت میشنوی
ناخشنودی کهنهای که میجنبد و بیدار میشود
این خاطراتِ زمانِ سپری شده
رقصِ مرگشان را سر خواهند گرفت
و آنَک، سرشکِ تلخِ تو
پِلکات را تَر خواهد کرد، فرو خواهد فتاد
چشمان معلق، خورشیدهای رنگ پریده
نوری که قلب یخزده را میگدازد
عشقهایی مرده که به جنبش میافتد
غمهایی کهنه که شعلهور میشود...
■●شاعر: #کوستاس_کاریوتاکیس | Kostas Karyotakis | یونان ● ۱۹۲۸-۱۸۹۶ |
■●برگردان: #کامیار_محسنین