عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"حالا چی ژوزه؟"

حالا چی ژوزه؟
مهمونی تموم شده
چراغ‌ها خاموشن
ملت رفتن
شب، سرد شده
حالا چی ژوزه؟
حالا چی - هی تو-؟
تو که بی‌نامی
و بقیه رو دست می‌اندازی
تو که شعر می‌نویسی
عاشق میشی
شِکوه می‌کنی
حالا چی ژوزه؟

زن نداری
حرفی نداری
عشقی نداری
شب سرد شده
و همه‌چی تموم شده
و همه‌چی غیب شده
و همه‌چی خراب شده
حالا چی ژوزه؟

حالا چی ژوزه؟
حرفای دلنشینت
لحظه‌های تب و تابت
عیش‌ونوشت
کتاب‌خونه‌ت
معدنِ طلات
چمدونِ شیشه‌ایت
ناسازگاریت
کینه‌ت...
حالا چی؟

کلیدی تو دستت
می‌خوای در رو وا کنی
این‌جا که دری نیست
تو دریا نمی‌ری
اما دریا هم خشکیده
می‌خوای بری مینیاس
مینیاسی دیگه نیست
ژوزه؛ حالا چی؟

اگر تونستی بخواب
اگر تونستی خسته شو
اگر تونستی بمیر
اما تو نمی‌میری
تو سگ‌جونی ژوزه
تنها تو تاریکی
مثِ یه چهارپای وحشی
بی‌هیچ خدا-پیغمبری
حتی بدون یک دیوار
که بتونی بهش تکیه بدی
بی‌اسب سیاهی
که بتازونیش
تو کوچ می‌کنی ژوزه
به کجا ژوزه؟

کارلوس دروموند د آندراده - شاعر برزیلی
برگردان: محمدرضا فرزاد
دکلمه: احمدرضا احمدی

#کارلوس_درموند_دآندراده
#محمدرضا_فرزاد
#احمدرضا_احمدی

@asheghanehaye_fatima
بانو
با ذهن‌ام نوازش‌ات خواهم کرد
نوازش‌ات می‌کنم، نوازش، نوازش
تا به‌یک‌باره بر من لب‌خندی بزنی
شرم‌گینانه وقیح
(بانو با ذهن‌ام نوازش‌ات خواهم کرد).
نوازش‌ات خواهم کرد، همین و بس،
آرام و تو سراپا
در نهایت دقت
شعری خواهی شد که ننوشتم‌اش.

#ای_ای‌_کامینگز | #ادوارد_استلین_کامینگز |
برگردان: #محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



دل‌ام نمی‌خواست چهراه‌ات را باز غم‌گین ببینم
گونه‌هایت را گیسوی بادزده‌ات را
تمام کشور را گشتم
زیر این دارکوبِ نم‌زده
روز و شب
زیر آفتاب و باران

حالا باز چهره‌درچهره‌ی هم‌ایم
با چهره‌ام چه می‌توانی گفت

روزگاری به درختی تکیه دادم
طولانی و
شاخه شدم به درخت
وای که چنین عشقی چه هول‌ناک است.



#ران_پجت | Ron Padgett | آمریکا، ۱۹۴۲ |

برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima


می‌نشینم در خانه
نه غمگین، نه شاد
نه خودم،
نه هیچکس دیگر.

روزنامه‌های پاره،
رزهای توی گلدان
مرا به یاد او،
که آن‌ها را برایم چید،
نمی‌اندازد.
امروز روز تعطیلِ خاطره است،
تعطیلِ همه‌چیز.
امروز جمعه است...

في البيت أَجلس،
لا حزيناً لا سعيداً
لا أَنا، أَو لا أَحَدْ

صُحُفٌ مُبَعْثَرَةٌ.
ووردُ المزهريَّةِ لا يذكِّرني
بمن قطفته لي.
فاليوم عطلتنا عن الذكرى،
وعُطْلَةُ كُلِّ شيء...
إنه يوم الأحد...

محمود درویش - شاعر فلسطینی
برگردان: محمدرضا فرزاد

#محمود_درویش
#محمدرضا_فرزاد
قوها بر باد سوارند
آسمان آبی خون‌آلود
و سال‌گرد اولین روزهای عشق تو
در پیش است

تو تاب‌وتوان از من گرفتی
سال‌ها نیز هم‌چو آب گذشت
چرا تو هرگز سال نخوردی
و مثل روزهای اول خود ماندی؟

طنین صدای تو حتا امروز شفاف‌تر شده است
تنها بال زمان
بر پیشانی صاف بی‌چین‌ات
سایه‌ای برف‌گون افکنده است.




#آنا_آخماتوو
برگردان: #محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima
نبودنت به جانِ من رفته‌ست
همچو نخی در سوزنی،
هر چه می‌کُنم دوختی به رنگ تو دارد.

#نبودنت
جدایی
#ویلیام_استنلی_مروین
#محمدرضا_فرزاد



@asheghanehaye_fatima
وقتی عشق، تنها ادای عشق است وُ
نشانه‌ی پوشالی.
وقتی در خانه هیزم هست وُ
آتش نیست.
وقتی تشریفات از انسانیت فزون است.
شاید وقتی می‎‌افتیم به لقلقله‌ی حرف‌هایی که
سد راه جدایی نمی‌کنند
وقتی چهره در چهره هم‌ایم وُ
بیابانی میان‌ ما تن گشوده ست
وقتی که شب می‌شود.
وقتی وامانده
دل می‌سپاریم به این امید
که مگر عشق
به آفتابی لب‌ از لب تو بگشاید.

#خوزه_آنخل_بالنته | José Ángel Valente | اسپانیا، ۲۰۰۰ --۱۹۲۹ |

برگردان: #محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima
■تو مرگِ من بودی

تو،
مرگِ من بودی؛
می‌شد به بَرَت کِشَم
با آن‌که هر چیزی
مرا واگذارده بود،
حتا نفس.

#پل_سلان | Paul Celan | رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰ |

برگردان: #محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima
■خودت را نکش

کارلوس! آرام بگیر، عشق
همین است که می‌بینی:
امروز بوسه، فردا بی‌بوسه
پس‌فردا یک‌شنبه است و
هیچ‌کس نمی‌داند حکایت دوشنبه چیست.

نه جان‌سختی ثمری دارد
نه خودکشی.
اما خود را نکُش! خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگه‌دار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.

کارلوس، ای کارلوس خاکی، عشق
شبی را با تو بود

#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |

برگردان: #محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima
پرم از عشق
مثل درختی بزرگ که از باد
مثل اسفنجی که از دریا
مثل عمری دراز که از رنج
مثل زمان که از مرگ

#آنا_اشویر
#شاعر_لهستان
ترجمه:
#محمدرضا_فرزاد

@asheghanehaye_fatima