عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
من هرگز چیزی را از تو پنهان نکرده‌ام
حتی پیش پا افتاده‌ترین سواحل را
با تو قسمت کرده‌ام
و هر وقت نبوده‌ای سهم‌ات را
از هر برگ و بارانی که بر چترم باریده است
کنار گذاشته‌ام...

#عباس_صفاری
#عزیز_روزهام




@asheghanehaye_fatima
فرار از سر تنهایی که باشد
انتقال تنهایی­‌ست
از مکانی به مکان دیگر
چه بسا از چیزی گریخته­‌ای
که در جسم­ و­ جان خودت
آشیانه داشته است
فرار مبتلا به طاعون
از شهری طاعون زده
فرار نیست
انتقال طاعون است

چه در شهر و دیار خود آدرس عوض کنی
چه به شهری در آن سر دنیا کوچ
بود و نبودنت سر سوزنی
در کار دنیا وقفه ایجاد نمی‌کند!
و کلام آخر اینکه فرار انتقامی‌ست
که از خودت می‌گیری
چه باشی چه نباشی
نتیجه یکسان است:
زندگی ادامه دارد (Life Goes On) ..

#عباس_صفاری
از کتاب: پشیمانم کن / نشر چشمه

@asheghanehaye_fatima
▪️

شراب خوب هر جرعه‌اش
برای از یاد بردنِ یک قرن کافی است
جرعه جرعه آنقدر می‌توانیم عقب برویم
که بعد از شام سر از نخلستان‌های
مهتابیِ بین‌النهرین در آوریم .
و حوالیِ نیمه‌شب
از بَدَویتی برهنه و بی‌مرز

#عباس_صفاری

@asheghanehaye_fatima
اگر سی سال پیش پرسیده بودی
از هر آستینم برایت
چند تعریف آماده و کامل
که مو لای درزش نرود
بیرون می کشیدم

در این سن و سال اما
فقط می توانم دستت را
که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم
و بازگردانمت به صبح آفرینش

از پروردگار بخواهم
به جای خاک و گل
و دنده ی گمشده من
این بار قلم مو به دست بگیرد
و تو را به شکل آب بکشد
رها از زندان پوست
و داربست استخوان هایت
و مرا
به شکل یک ماهی خونگرم
که بی تو بودنش مصادف
با هلاکت بی برو برگرد

#عباس_صفاری


@asheghanehaye_fatima
.

دل‌خوشیم که در نیمه‌ی تاریک دنیا
کسی ما را گم کرده است
و دارد در به در
دنبال‌مان می‌گردد
کسی که زنگ در را
همیشه بعد از هجرت ما
به صدا در خواهد آورد 

#عباس_صفاری


@asheghanehaye_fatima
اسیر شب
فرهاد مهراد

🎼●آهنگ: «اسیر شب»

🎙●خواننده
: #فرهاد_مهراد [ ۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران - ۹ شهریور ۱۳۸۱ در پاریس ]

آهنگ‌: #فرهاد_مهراد

ترانه‌: #عباس_صفاری

جغدِ بارون‌خورده‌یی
تو کوچه فریاد می‌زنه
زیرِ دیوارِ بلندی یه‌ نفر جون می‌کنه
کی می‌دونه تو دلِ تاریکِ‌‌ شب چی می‌گذره
پای برده‌های شب اسیرِ زنجیر غمه.

@asheghanehaye_fatima
می‌دانست
تا تمامی‌ قلبش را
به گونهٔ گُل سرخی
بر سينه سنجاق نکرده است
زيبا نمی‌شود !

اکنون با چمدانی در دست
و گل سرخی بر سينه
آوارهٔ جهان است و
رؤيت آن‌ همه زيبایی را هنوز
آينه‌ای نيافته است

#عباس_صفاری
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
شراب خوب هر جرعه‌اش
برای از یاد بردنِ یک قرن کافی است
جرعه جرعه آنقدر می‌توانیم عقب برویم
که بعد از شام سر از نخلستان‌های
مهتابیِ بین‌النهرین در آوریم .
و حوالیِ نیمه‌شب
از بَدَویتی برهنه و بی‌مرز

#عباس_صفاری

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



نهایتا دل به جایی میرسد که
دو راه بیشتر ندارد
یا باید خون شود
یا سنگ ...

#عباس_صفاری
یاد گرفته‌ام تنهایی‌ام را
ماهرانه
پشت روزنامه‌ای پنهان کنم
اما از مهتاب
که بویِ شانه‌های تو را می‌دهد
چیزی را نمی‌توان پنهان کرد.


#عباس_صفاری

@asheghanehaye_fatima
.
می‌گویند عمر من و تو
در محاسبات نجومی
در حد پلک زدن یک ستاره هم نیست
من اما حاضرم
زیر تک درختی
پرت افتاده‌تر از تنهایی آدم
در پرتو حُسن تو بنشینم
و صد سالی یک بار
پلک بزنم...

#عباس_صفاری

@asheghanehaye_fatima