عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Roya
Shahin Najafi
آهنگ : رؤیا

اجرای : #شاهین_نجفی



ازخواب برگشتم به تنهایی
پُل می زنم از تو ... به زیبایی ...!

چشمامو می بندمو می بینم
دنیارو با چشمِ تو می بینم...

دنیای من با عشق درگیره
عشقی که تو نباشی می میره

تو مثلِ من رؤیاتو می بافی
با دستِ من موهاتو می بافی ...


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوسیدمش در جاده‌های مُرده‌ی بی‌روح
بوسیدمش در کوچه‌های پشتِ لیلاکوه
بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که
توی خیابان‌های خیسِ لنگرودی که
بارید از من، مثل ابر خسته از باران
بارید از من، تا خودِ استخر لاهیجان
خندید با من، در جدال گرم بازی‌ها
خندید با من، به تمام حال و ماضی‌ها
خندید با من، در مسیر رفت تا برگشت
خندید با من، در تمامِ پارک‌های رشت


بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه‌های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق
 

آغوش وا کردیم، اگر چه ترس هر سو بود
در سینما، که شاهدِ عشقِ من و او بود
بوسیدمش هر شب سرِ پل‌های صدساله
بوسیدمش تا ساحلِ دریای چَمخاله
بوسیدمش در روزهای تلخ و سختی که
بوسیدمش بر کُنده‌ی خشکِ درختی که
سخت و غریبانه گذر کردیم شب‌ها را
شامِ غریبان بود و می‌خوردیم لب‌ها را
با قلب‌های خسته‌ی حالی به حالی‌مان
با آن نگاه و لهجه‌یِ بغضِ شمالی‌مان
 

بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه‌های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق

#شاهین_نجفی
#بابک_امینی
آخرین بوسه



@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوسیدمش در جاده‌های مُرده‌ی بی‌روح
بوسیدمش در کوچه‌های پشتِ لیلاکوه
بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که
توی خیابان‌های خیسِ لنگرودی که
بارید از من، مثل ابر خسته از باران
بارید از من، تا خودِ استخر لاهیجان
خندید با من، در جدال گرم بازی‌ها
خندید با من، به تمام حال و ماضی‌ها
خندید با من، در مسیر رفت تا برگشت
خندید با من، در تمامِ پارک‌های رشت


بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه‌های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق
 

آغوش وا کردیم، اگر چه ترس هر سو بود
در سینما، که شاهدِ عشقِ من و او بود
بوسیدمش هر شب سرِ پل‌های صدساله
بوسیدمش تا ساحلِ دریای چَمخاله
بوسیدمش در روزهای تلخ و سختی که
بوسیدمش بر کُنده‌ی خشکِ درختی که
سخت و غریبانه گذر کردیم شب‌ها را
شامِ غریبان بود و می‌خوردیم لب‌ها را
با قلب‌های خسته‌ی حالی به حالی‌مان
با آن نگاه و لهجه‌یِ بغضِ شمالی‌مان
 

بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه‌های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق

#شاهین_نجفی
#بابک_امینی
آخرین بوسه
@asheghanehaye_fatima
Fou
Shahin Najafi


تنها تو
آنجا موجودیتِ مطلقی،
موجودیتِ محض،
چرا که در غیابِ خود ادامه می‌یابی و غیابت
حضورِ قاطعِ اعجاز است.

“در آستانه” | #احمد_شاملو

🎼 “فو” #شاهین_نجفی

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
​آنقدر نماندى كه مرا زار ببینى...
لعنت شده و خسته از آزار ببینى...
رفتی، در و دیوار اتاقم قفسم شد...
حس خفگی بغض گلو هم ‌نفسم شد...

#شاهین_نجفی

@asheghanehaye_fatima